مریم کوچولوی قصه ما هر روز از مامانش پول میگرفت و ظهر نشده انقدر خوراکی میخرید که چیزی از پولش باقی نمیموند. مادر برای اون یه قلک کوچیک خریده بود که روش یه گل داشت...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.