قصه های شب بخیر کوچولو، جشن عروسی/ پادکست
مهسا کوچولوی قصه ما خیلی خوشحال بود آخه اون روز عروسی عمو علی بود...
مهسا کوچولوی قصه ما خیلی خوشحال بود آخه اون روز عروسی عمو علی بود. عمو علی دوست صمیمی بابای مهسا کوچولو بود که خونش توی یه شهر دیگه بود...
امشب هم یکی دیگه از قصه های شبانه و قشنگ رو با صدای زیبای خانم نشیبا با همدیگه گوش می دیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼