دلزدگی زناشویی بعد از ازدواج، یعنی پایان زندگی؟
اگر احساس میکنید در زندگی مشترک اذیت میشوید و تمایلی برای حل مشکلاتتان ندارید، اگر زندگی را پوچ و بیمعنا میبینید شاید شما هم درگیر دلزدگی زناشویی شده باشید.
میگویند «از ما گذشته است!» البته هر چه دقت میکنم، نمیفهمم با کدام معیار به این نتیجه رسیدهاند که تاریخ زندگی کردنشان گذشته است! خودشان هم دقیقا نمیدانند از چه زمانی کمکم از هم فاصله گرفتند و دور شدند. حالا دیگر نه قلبشان برای هم تاپتاپ میکند، نه خیلی دلتنگ هم هستند و نه برای بهبود این وضعیت تلاشی میکنند. این داستان عشقهای از نفس افتاده است، دلزدگیهایی که آرام و بیصدا به قلب زندگی مشترک دو نفر خزیده است. اگر احساس میکنید در زندگی مشترک اذیت میشوید و تمایلی برای حل مشکلاتتان ندارید، اگر زندگی را پوچ و بیمعنا میبینید و گمان میکنید تکیهگاه عاطفیتان را از دست دادهاید، اگر حس میکنید شکست خوردهاید و زندگی مشترک آن چیزی نبوده که در ذهنتان ساخته بودید، شاید شما هم درگیر دلزدگی زناشویی شده باشید.
چرا دلزدگی پیش میآید؟
توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه: مگر میشود، یک شبه ره صد ساله را طی کرد؟ زندگی قدم به قدم پیش میرود و پیشرفت میکند، وقتی توقعات شما آنقدر بالا باشد که همسرتان توانایی برآوردن آنها را نداشته باشد طبیعی است که با دیدن واقعیت دلزده شوید. یادتان باشد، وقتی توقعاتتان فضایی میشود، ازدواج با هر کسی و در هر شرایطی محکوم به دلزدگی خواهد بود.
گذشتن از مرحله هیجانات: شروع زندگی، زیر یک سقف، پر از تازگی و هیجان است، زن و شوهر دوست دارند همدیگر را غافلگیر کنند، به همدیگر هدیه دهند و اتفاقات تازه را با هم تجربه کنند، اما با گذشت زمان، خود به خود این هیجانات هم کمی تعدیل میشود، به همین دلیل سکوت مردها دلیلی بر بیاحساسی و محبت نکردن زنها دلیلی بر نامهربانی تلقی میشود.
نگفتن احساسات به یکدیگر: اگر قرار بود چشم و ابروها حرف بزنند پس دیگر چه نیازی به زبان بود؟ بسیاری از زوجین از گفتن احساسشان، خودداری میکنند و هنگامی که دلیلش را جویا میشویم، میگویند: «خودش باید میفهمید!» اگر سبک زندگیتان این گونه است که به جای سخن گفتن، به دنبال کشف حرفهای همدیگر هستید، زودتر از آنچه فکر میکنید سوء تفاهمات گوناگون، شما را مجبور به دلزدگی میکند.
توقعاتتان را منطقی و منصفانه کنید: بسیاری از توقعات بالا، زاده مقایسه است، همیشه نکات مثبت زندگیتان را برجسته ببینید و تلاش کنید با کمک یکدیگر نقاط منفیاش را کمتر کنید. از همسرتان همان چیزی را بخواهید که در توان اوست.
ذهنخوانی نکنید: ذهنخوانی یعنی شما راجع به افکار و احساسات دیگران فرضیهای منفی بسازید و با هر حرکت یا حرفی، فرضیه خود را پر و بال بدهید. تمرین کنید که برداشتهای خودتان را به دیگران نسبت ندهید و به جای آنها فکرنکنید.
نخواهید که ذهنتان را بخواند: نخواهید که همسرتان از خط و خطوط چهره، از تن صدا یا از لابهلای حرفهایتان کشف کند که دقیقا چه منظوری دارید. ابراز کردن درخواستهای بدون ابهام و واضح خیلی آسانتر از حل کردن معمایی است که اگر حل نشود، فاصله بین شما را بیشتر میکند.
خودتان رابطه را تازه نگه دارید: ماههای اول ازدواج همه چیز تازه و هیجانبرانگیز است و این طبیعی است که پس از مدتی زندگی برایتان ساده و تکراری جلوه کند، بنابراین با گذشت زمان، بهتر است یاد بگیرید چطور آن هیجان و تازگی را خودتان به زندگیتان تزریق کنید. سفر رفتن، هدیه دادن به هم، غافلگیر کردن یکدیگر و... میتواند به تازه ماندن رابطهتان کمک کند.
یکدیگر را به صورت افراطی محدود نکنید: اجازه دهید همسرتان گاهی زمانش را با دوستان یا خانوادهاش سپری کند، به کلاس یا باشگاه برود و برای خود حریم شخصی داشته باشد و از آن لذت ببرد.
به یکدیگر هدیه دهید: تقویم ما پر است از روزهایی که میتوانید به یکدیگر هدیه دهید. روز زن، روز مرد، روز تولد و سالگرد ازدواج؛ اما مراقب باشید در هدیه دادن به یکدیگر دچار تکرار نشوید. گاهی هم بدون مناسبت و تنها به خاطر علاقهای که به همسر و زندگی مشترکتان دارید او را غافلگیر کنید. یادتان باشد هدیه دادن به یکدیگر نباید به تقویم یا تاریخ زندگی شما وابسته باشد.
رسیدگی به ظاهر خود: رسیدگی به ظاهر و آراستگی نهتنها سبب لذت بردن همسرتان میشود، بلکه خودتان را نیز سر ذوق میآورد. با پوشیدن لباسهای آراسته، آرایشهای متناسب با چهره، استفاده از عطر و... نهتنها به خودتان انرژی دهید، بلکه جذابیتهای جنسی خود را نیز حفظ کنید.
در آخر اینکه یادتان نرود دعای پدر و مادری را که وقتی شب عروسی شما را دست به دست هم دادند و دعا کردند: «به پای هم پیر شوید!»؛ پس مراقب باشید که اگر دلزدگی به حریم زندگیتان وارد شود، کاری میکند که به دست هم پیر شوید.
منبع:
خبرگزاری دانا
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼