مراقبت های پرستاری از کودکان، نمی توانید نگهش دارید؟
گذاردن کودک نزد فردی غریبه میتواند تجربهای بسیار ناراحت کننده باشد.
گذاردن کودک نزد فردی غریبه میتواند تجربهای بسیار ناراحتکننده باشد، ولی اگر برنامه مناسبی ترتیب داده شود، الزاما تأثیری منفی بر او ندارد. برنامههایی که کمتر به آشفتگی کودک منجر میشوند عبارتند از: مراقبت از او توسط یک والد در مدت غیبت والد دیگر در خانه طفل یا مراقبت جایگزین توسط یکی از خویشاوندان نزدیک و مورد اعتماد.
اگر هیچ یک از این دو گزینه میسر نبود، گزینه بعدی مراقبت توسط پرستاری توانمند و قابل اعتماد در خانه طفل است، منوط به این که کودک قبلا با پرستار آشنا شده باشد. شاید کمک به کودکان در برقراری دلبستگی به مراقبان جایگزین متعدد، برای مواردی که یکی از آنها نتواند حاضر شود، فکر خوبی باشد. حیرت زده کردن کودک با حضور غریبهای کامل و سپس غیبت والد اصلی به مدت چند روز یا بیشتر بدون هشدار قبلی، اغلب کودک را در وضعیت بدی قرار میدهد.
گزینه بعدی مهد کودک است که در آن واحد از چند کودک مراقبت میکند. اگر محیط مهد عاری از تنش و تأمینکننده مواد و تعاملات لازم برای کودک باشد، میتواند در او احساس امنیت به وجود آورد و رشد شناختی او را تحریک کند. والدین معمولا به سپردن کودکان پیش دبستانی به این مراکز راغبترند تا سپردن شیرخواران و نو پایان.
مقوله آثار بلندمدت مراقبت جایگزین بر کودکان پرسشی مجادله انگیز است. برخی از مطالعات بین وضعیت شغلی مادر و دلبستگی شیرخوار ارتباطی پیدا نکردهاند. بیلسکی و روواین (۱۹۸۸) طی تحقیقاتی به این نتیجه رسیدهاند که اگر شیرخوار ۱۲ تا ۱۳ ماهه و مدت مراقبت جایگزین هفتهای ۲۰ ساعت یا بیشتر باشد احتمال دلبستگی ناامن در او بیشتر از کودکی خواهد بود که کمتر از ۲۰ ساعت در هفته مراقبت جایگزین دریافت کرده است. در هر حال، قرار دادن کودک تحت مراقبت یک پرستار بچه، به طوری که هر دو والد بتوانند سر کار خود حاضر شوند، حتی اگر سالها ادامه یابد با قرار دادن وی تحت مراقبت یک سری پرستار که کودک تنها دلبستگی سطحی به آنها دارد، بسیار متفاوت است. علاوه بر این، سپردن کودک به مرکز مراقبت شیرخوار دارای کارکنان کافی و مدیریت شایسته نیز با سپردن او به مهد کودکی پرجمعیت و فاقد کارکنان کافی و مراقبت شایسته، تعویض مکرر کارکنان و یا ناتوانی کارکنان برای توجه کافی به همه کودکان، کاملاً متفاوت خواهد بود. بزرگترین مشکل، یافتن مراقبت قابل اعتماد و دارای کیفیت بالاست.
شواهد نشان میدهد که تاثیر مهدکودکهای دارای کیفیت بالا بر کودکان بسیار مثبت است. یکی از مطالعات به بررسی رابطه توانش شناختی و اجتماعی - هیجانی کودکان در سنین ۸ و ۱۳ سالگی با تجارب قبلی آنان در ارتباط یا مهدکودکها پرداخت. نتایج، آثار مثبت بلندمدت تجارب قبلی کودکی در مهدکودکها را تأیید کردند. عملکرد تحصیلی در سنین ۸ و ۱۳ سالگی در میان کودکانی که قبل از یک سالگی به مراکز روزانه رفته بودند، در بالاترین حد قرار داشت. در حالی که عملکرد تحصیلی کودکانی که سابقه مراقبت خارج از منزل را نداشتند، در ۱۳ سالگی، در کمترین حد بود. نتایج مشابهی نیز در مورد برخی متغیرهای اجتماعی-هیجانی به دست آمد. سازگاری با مدرسه در ۸ سالگی برای کودکانی که قبل از یک سالگی به مهدکودک وارد شده بودند، بیشتر و در میان کودکانی که در شیرخواری مراقبت خارج از منزل دریافت نکرده بودند، کمتر بود. همین امر در مورد توانش اجتماعی در ۱۳ سالگی نیز صدق میکرد علایمی از آثار منفی ناشی از ورود زودرس به مهدکودک یافت نشد. مطالعه دیگری که بر روی کودکان ۵ تا ۸ ساله انجام شد نشان داد، کودکانی که در شیرخواری به مهدکودکهای دارای کیفیت بالا رفته بودند در طی
سالهای اول تحصیل در دبستان در مقایسه با کودکانی که به مهدکودک نرفته بودند، سازگاری اجتماعی و هیجانی بهتری داشتند. بنا به گفته والدین، کودکانی که به مهدکودکهای دارای کیفیت بالا رفته بودند در مقایسه با کودکانی که از مراقبت در مهدکودکهای با کیفیت پایین برخوردار شده بودند، محبوبتر بودند، دوستان بیشتری داشتند و در فعالیتهای فوق برنامه بیشتر شرکت میکردند. این کودکان مهارتهای اجتماعی، جرات ورزی و توانایی رهبری بیشتری نشان میدادند. کودکانی که در مهدهای مختلف و در سنین مختلف شیرخواری از مراقبت ثابت تمام وقت برخوردار شده بودند، در پایه ششم در مقایسه با کودکانی که در مراکز مراقبت شیرخوار حضور نیافته بودند، بیان عاطفی فیزیکی، جراتورزی (نه پرخاشگری)، جذابیت و سلامت هیجانی بیشتری داشتند و در درس ریاضی نمرات بالاتری میگرفتند. به علاوه مدت زمان سپری شده در مراکز مراقبت شیرخوار دارای کیفیت بالا با پذیرش در برنامه استعدادهای درخشان مدارس رابطه معنی داری داشت.
منبع:
ویکی روان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼