کودکان نابینا وکم بینا، روند آموزشیشان چگونه است؟
کودکی که به اندازه بسیار کمی از باقی مانده بینایی خود استفاده می کند همواره تلاش می کند و می خواهد که بیشتر ببیند.
ظاهرا به نظر می رسد که کودکی که قادر است از حداقل باقی مانده بینایی خود استفاده کند نسبت به کودکی که کاملا نابیناست از امتیاز بیشتر برخوردار است. در حالی که غالبا چنین نیست.
کودکی که به اندازه بسیار کمی از باقی مانده بینایی خود استفاده می کند همواره تلاش می کند و می خواهد که بیشتر ببیند و این امکان پذیر نمی باشد و لذا دچار یاس و ناامیدی می شود و بعضی از کودکان نیز سعی می کنند که با حداقل بینایی خود بدون کمک و عصای مخصوص و یا راهنما، رفت و آمد نمایند و به علت کافی نبودن باقی مانده بینایی آنان برای تردد، خود گاهی دچار مشکلات و مسائل ایمنی می گردند. در بعضی از مواقع نیز اولیا و معلمان و همسالان کودک از او که از حداقل بینایی و آن هم گاهی به صورت ناقص و غیر مفید برخوردار است انتظارات و توقعات بیشتری دارند.
در نتیجه کودکی که کامل نابیناست در سازگاری با محیط و شرایط جدید از کودکی که از حداقل بینایی برخوردار است و در دو عالم بینایان و نابینایان زندگی می کند موفق تر است.
حضور دانش آموزان نیمه بینا در کلاس های عادی و توجه معلمان به آن ها: اگر دانش آموزان نیمه بینا در مدارس عادی مشغول به تحصیل هستند معلمان مسئولیت خاصی را در توجه به این قبیل کودکان بر دوش دارند. این کودکان در کلاس درس معمولا رفتارهای خاصی از خود نشان می دهند و معلم باید کاملا مراقب باشد و کاملا از مشکل کودک آگاه باشد و در صورت بروز هر نوع مساله او را صریحا به مراکز مربوطه ارجاع دهد.
علائم ضعف بینایی کودکان و دانش آموزان نیمه بینا
1) سعی می کنند بر تار بینی چشمان خود فائق آیند.
2) پلک ها به طرف پایین است.
3) شدیدا چشمان خود را مالش می دهند.
4) در خواندن مطالب و در انجام اموری که مستلزم استفاده از چشم است با مشکل روبرو هستند.
5) حساس هستند و خیلی زود، مخصوصا وقتی که از نزدیک کار می کنند تحریک می شوند.
لذا معلم باید به شرایط فوق الذکر توجه داشته باشد و وسایل و تسهیلات لازم را برای کودک نیمه بینا فراهم کند. مثلا اگر چشم راست کودک دچار ضعف بینایی است او را در سمت راست کلاس قرار دهد به طوری که چشم راست کودک به طرف دیوار کلاس باشد و چشم دیگر او به سمت فضای کلاس.
نکاتی درمورد برخورد با افراد نابینا
۱) باید با این کودکان طوری برخورد کرد که گویی هیچ تفاوتی با سایرین ندارند.
۲) آن ها راباید با نام صدا زد و بهتر است خود را در هنگام صحبت معرفی کنیم.
۳) همواره باید اجازه دهید تا جایی که می تواند خودش کارهاش را انجام دهد.
۴) در هنگام صحبت کردن در رو به روی او قرار گیریم.
۵) از جابه جایی وسایل کودک نابینا پرهیز کنیم، چون آن ها با توجه به حافظه خود به راحتی می توانند آن ها را بیابند.
۶) باید از مقایسه افراد نابینا با همسالان بینای آنان جدا بپرهیزیم .
۷) او را در فعالیت های مختلف شرکت دهیم . البته باید توجه کنیم که فعالیت جز آن دسته از فعالیت ها باشد که او می تواند از عهده آن برآید و در آن ها شرکت کند.
۸) باید کودک نابینا را در تحرک و جهت یابی مستقل کمک کرد.
۹) از جمله برنامه های آموزشی لازم، دادن مشاوره و آموزش های لازم به والدین این کودکان است.
۱۰) اصولا حضور کودک استثنایی در خانه مسائل خاصی را به همراه دارد. گذشته از رفتار والدین با کودک چگونگی ارتباط و رفتار خواهران و برادران نیز با کودک استثنایی قابل توجه و اهمیت است.
نکاتی چند در آموزش و پرورش کودکان و دانش آموزان نابینا و نیمه بینا
۱- توجه کامل به تفاوت های فردی در کلاس و آموزش انفرادی:
معلم تمام تفاوت های فردی دانش آموز نابینا اعم از میزان نارسایی نابینایی, سن وقوع نابینایی، سوابق و وضعیت خانوادگی، تفاوت های هوشی و مسائل و ویژگی های فردی کودک را باید در نظر داشته باشد.
۲- تدارک اشیا و وسایل ملموس در برنامه های آموزشی:
افراد نابینا اطلاعات و دانش خود را عمدتا از طریق شنیدن و لمس کردن تحصیل می نمایند. لذا ضروری است که به هنگام آموزش حتی الامکان اشیا و وسایلی که قابل لمس باشد در اختیار آنان قرار گیرد.
۳- توجه به کلیت و جامعیت برنامه های آموزشی :
معلم در جهت آشنا نمودن دانش آموزان نابینای خود با مسائل و واقعیت های محیط خارج لازم است در تدارک برنامه های آموزشی به تجارب هماهنگ و یک پارچه و رابطه امور نسبت به هم توجه داشته باشد. یعنی به جای صحبت کردن از یک اداره واحد, از تعداد واحدهای شهر صحبت کند و به جای بحث روی یک چیز از یک واحد از کل واحد بحث کند. یعنی به یکپارچگی و کلیت موضوعات توجه داشته باشد.
۴- ایجاد محرک ها و انگیزه های فوق العاده:
والدین در منزل و معلم در کلاس و مدرسه بایست برای حرکت و فعالیت های مختلف ذهنی و بدنی کودک انگیزه ها و محرک هایی را ایجاد نمایند و یا با برنامه ورزشی مطلوب زمینه ظهور چنین انگیزه هایی را فراهم کنند. چون کودک نابینا اشیا را نمی بیند لذا برای به دست آوردن آن ها تلاش هم نمی کند لذا انگیزه لازم را برای برخورد با آن ها ندارد که این خود منجر به این می شود که تعامل کودک با محیط فیزیکی کم شود و نتیجه آن ضعف فعالیت های مطلوب ذهنی است.
منبع:
فرزند پرتال
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼