۱۶۴۲۳۰
۱۴۰۸
۱۴۰۸
پ

قنداق کردن نوزاد، اسارت جسم و جانش است

قنداق کردن حتی تا قبل از دو دهه اخیر در اکثر کشورهای دنیا و با توجه به ویژگی‌های خاص فرهنگی هر کشور، امری رایج بود.

حرکات دست‌ها و پاهای جنین در شکم مادر و به‌ویژه، در ماه‌های آخر بارداری ، با برآمدگی شکم مادر کاملاً مشخص می‌شود. پس از تولد نیز، دست‌ها و پاهای نوزاد به‌طور نامنظم و غیر ارادی حرکت می‌کنند. این حرکات همه و همه در جهت تقویت مفاصل و عضلات قسمت‌های مختلف بدن کودک‌اند و بنابراین نه تنها نباید مانعی در سر راه آن‌ها قرار داد، بلکه با ماساژ دادن و آزاد گذاشتن دست‌ها و به‌ویژه پاها این حرکات را بایستی تقویت نمود.
قنداق کردن حتی تا قبل از دو دهه اخیر در اکثر کشورهای دنیا و با توجه به ویژگی‌های خاص فرهنگی هر کشور، امری رایج بود. اما اکنون سال‌ها است که دیگر نوزادان را قنداق نمی‌کنند. اما متأسفانه هنوز هم در کشور ما دیده می‌شود که برخی از مادران بنا به توصیه بزرگ‌ترها و برای جلوگیری از سرماخوردن و یا سینه پهلو کردن، نوزاد را قنداق می‌کنند.
این عمل علاوه بر تأثیر منفی آن بر روی عضلات و مفاصل پاها، مانع از رسیدن نور آفتاب به پوست کودک و تأمین ویتامین D می‌شود. لازم به یادآوری است که کمبود این ویتامین سبب بروز ناراحتی نرمی استخوان یا راشیتیسم می‌گردد.
سوختگی و التهاب پوست در نواحی کشاله ران‌ها و اطراف آلت تناسلی را باید یکی از رایج‌ترین مشکلات این گونه نوزادان دانست. پوست لطیف و فوق‌العاده حساس نوزاد، برای چندین ساعت متوالی در تماس با کهنه‌های خیس شده با ادرار و یا مدفوع باقی می‌ماند و حالت سوختگی پیدا می‌کند که معمولاً با سوزش زیادی نیز همراه است و سبب بی‌قراری کودک می‌شود.
از سوی دیگر، محکم پیچاندن پاها در داخل قنداق، احتمال تغییر حالت طبیعی پاها را تا حد زیادی افزایش می‌دهد. زیرا پاهای کودک، حتی با وجود دقت در سفت بستن (که کار بسیار اشتباهی است)، در طی ساعاتی که قنداق است، تا حدی حرکت می‌کنند. اما از آن‌جایی که به‌راحتی قادر به برگشتن به حالت اولیه خود نیستند، ممکن است تا چند ساعت هم‌چنان در حالتی غیرطبیعی و به صورت خمیده باقی بمانند.

«قنداق» کمند اسارت جسم و جان کودک
قنداق کردن نوزاد، به شکلی که در جامعه ما رواج دارد، هم از نظر تربیتی و روانی مضر است و هم از جهت جسمی و لطمه‌های سنگینی بر جسم و جان کودک وارد می‌کند.
در این هشدار، به دو سخن از دو دانشمند بزرگ اکتفا می‌کنیم:

۱- آیت‌الله ابراهیم امینی می‌نویسد:
«نخستین سال زندگی کودک، سال تمرینات عضلانی است. کودک دوست دارد آزادانه حرکت کند و دست و پا بزند. لباس نوزاد باید نرم و گشاد باشد. قنداق کردن و کهنه‌پیچ نمودن، آزادی حرکت را از او می‌گیرد و اعصابش را متأثر می‌سازد. کودکی که آزادی را از او گرفته‌اند، چاره‌ای ندارد جز اینکه گریه کند و داد و فریاد راه بیندازد؛ و همین ناراحتی‌های عصبی، ممکن است مقدمه تندخویی و عصبانیت‌های شدید واقع شود.»

۲- ژان ژاک روسو اندیشمند فرانسوی می‌نویسد:
«به محض اینکه نوزاد از شکم مادر خارج می‌شود و می‌خواهد از آزادی حرکت اعضای بدنش استفاده کند، بندهای جدیدی بر دست و پایش می‌بندند. او را قنداق می‌کنند، دست و پایش را دراز می‌کنند و او را می‌خوابانند، دور بدنش به‌قدری پارچه و باند می‌بندند که نمی‌تواند تغییر وضعیت دهد… .
نوزاد، احتیاج به حرکت دادن اعضای خود دارد تا آن‌ها را از حالت رخوت درآورد. درست است که دست و پای نوزاد را دراز می‌کنند، ولی از حرکت آن‌ها جلوگیری می‌نمایند. حتی سرش را به‌وسیله کلاه مخصوص می‌پوشانند، گویی می‌ترسند که او حالت یک فرد زنده را پیدا کند! بدین ترتیب جهش اعضای داخلی بدن که تمایل به رشد دارد، مانع شکست‌ناپذیری بر سر راه خود می‌یابد. بچه پی‌درپی کوشش‌های بی‌نتیجه‌ای به عمل می‌آورد و این امر، نیروهایش را تحلیل برده و رشد او را به تعویق می‌اندازد. او وقتی در شکم مادر بوده راحت‌تر بود و جایی به این تنگی نداشت! پس این نوزاد از تولد یافتن چه سودی برده است!؟
عدم تحرک و فشاری که به بدن کودک وارد می‌آید، بر گردش خون و دستگاه تنفسی او اثر گذاشته و مانع آن می‌گردد که کودک نیرو بگیرد و رشد یابد. در محل‌هایی که این اقدامات احتیاطی عجیب و غریب به عمل نمی‌آید، مردم همگی بلند قد، قوی و متناسب می‌باشند. کشورهایی که در آن کودکان را قنداق می‌کنند، مملو از قوزی، چلاق، افلیج و انواع افراد ناقص العضو هستند. از ترس این‌که بدن بر اثر حرکات آزاد، بد شکل شود، به سرعت آن را با تحت فشار قرار دادن، بد شکل می‌کنند. بچه را عمداً زمین‌گیر و عاجز می‌کنند تا مبادا لطمه‌ای به اعضای بدن خود وارد کند!
آیا ممکن است چنین قید و بند بی‌رحمانه‌ای بر روحیه و خلق کودک اثر نگذارد!؟ اولین احساس کودک، احساس درد و رنج است. کودک در برابر کلیه حرکاتی که به آن نیاز دارد، موانعی می‌یابد. کودک که بدبخت‌تر از یک جنایت‌کار به زنجیر کشیده شده است، کوشش‌های بی‌نتیجه‌ای به عمل می‌آورد و عصبانی می‌شود، فریاد می‌کشد… شما به محض تولد کودک، موجبات ناراحتی او را فراهم می‌آورید. اولین هدایایی که از شما دریافت می‌دارد، بند و زنجیر است. اولین رفتاری که از شما می‌بیند، شکنجه است. او که چیز آزادی به جز صدایش ندارد، چرا برای اعتراض و شکایت از آن استفاده نکند!؟ کودک بر اثر بدی‌ای که نسبت به او روا می‌دارید، فریاد می‌کشد. اگر شما هم این‌طور باندپیچ می‌شدید، بلندتر از او فریاد می‌کشیدید! این رسم غیرعاقلانه از کجا پیدا شده!؟
ادعا می‌کنند که اگر کودک آزاد باشد، ممکن است در وضع بدی قرار بگیرد و حرکاتی کند که به تناسب اعضای بدنش لطمه وارد آورد و اگر او را قنداق نکنیم، پاهایش کج می‌شود! این هم یکی از استدلالات بی‌پایه است، که هیچ تجربه‌ای آن را تأیید نکرده است. در میان کودکان متعددی که در نزد ملت‌های دیگر، در آزادی کامل پرورش می‌یابند، حتی یک طفل نیز دیده نمی‌شود که خود را مجروح یا ناقص العضو نماید.»
پ

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.