بچه حرف گوش نکن، تدبیر والدین
حرف شنوی نداشتن کودکان دلایل متفاوت و راه حل های گوناگونی دارد. در این مقاله به چندی از آنها اشاره شده است.
حرف شنوی نداشتن کودکان دلایل متفاوت و راه حل های گوناگونی دارد. در این مقاله به چندی از آنها اشاره شده است.
چرا کودکان در مقطع ابتدایی بعضاً دستورات والدین شان را نادیده می گیرند؟
از کودکانتان میخواهید که اسباب بازی خانه سازیاش را کنار بگذارد، اما او به کار ساخت خانه و پل و... ادامه میدهد، یا از او میخواهید که بعد از دوش گرفتن حولهاش را سر جایش آویزان کند، اما آن را کف حمام میاندازد و بیرون میآید. چرا دستورات شما را نادیده میگیرد؟
کارشناس یکی از مراکز مشاور خانواده میگوید: «در این موارد احتمالاً دو موضوع در حال وقوع است: فکر کودک آنقدر در بازی غرق شده است که جایی برای درخواستهای شما باقی نمانده است. از طرف دیگر کودکان در این سن نظرات خودشان را درباره شما و قوانینتان که از نظر آنها احمقانه است، قبول دارند و نادیده گرفتن دستورات شما را آسانتر از مخالفت با آنها یا پذیرفتن آنها مییابند. کلید حل این مشکل این است که کاری کنید که با شما همکاری کنند و در عین حال به او اجازه بدهید تا استقلال داشته باشد.
وقتی کودکتان فرامین شما را نادیده می گیرد، چه کار باید کنید ؟
واقع گرا باشید و منظورتان را روشن بیان کنید
حواستان باشد که دستوراتتان مشخص و قابل اجرا باشند. برای مثال اگر بگویید: «گاراژ را تمیز کن»، شاید سعی کند که کمی آنجا را جمع و جور کند. اما اگر بگویید: «لطفا زمین را جارو کن و روزنامهها را برای بازیافت مرتب کن.» او خواهد فهمید که دقیقا چه کاری باید انجام دهد. درخصوص زمانبندی نیز سعی کنید زمان مشخصی را تعیین کنید. به جای آنکه به او هشدار بدهید که تا دیر وقت بیدار نماند، بهتر است به او بگویید که تا ساعت ۹ در رختخواب باشد - به علاوه احتمال دارد که تعریف او از دیر وقت با تعریف شما متفاوت باشد.
از آنجایی که برخی از کارها برای کودکان در این سن نسبتاً دلسرد کننده است - و از آنجا که بهراحتی میتوان فهمید که کودکان مدرسهای بیش از آن که عملاً انجام میدهند، میدانند - بهتر است او را در انجام کار سنگینی که اولین تجربه اوست راهنمایی کنید. اگر تا به حال گلها را هرس نکرده است به او نشان دهید که چگونه علفهای هرز را از گلهای وحشی تشخیص دهد و چگونه آنها را از ریشه در بیاورد. این کار نه تنها اُنس و رابطهای واقعی میان شما و او ایجاد میکند، بلکه دفعه بعد که از او خواستید این کار را انجام دهد، بدون شک خواهد دانست که چه کار باید کند.
دستوراتتان را ساده کنید. شاید دلیل اینکه کودکتان دستورات شما را نادیده میگیرد، این باشد که جملات شما را درک نمیکند. سعی کنید از جملات امری ساده استفاده کنید. جملاتی که حاوی بیش از ۳ یا ۴ مرحله نباشد. برای مثال: «لطفا برو به حمام طبقه بالا، زیر سینک رو نگاه کن و باندها را برایم بیاور.»
کارتان را تا آخر دنبال کنید
اگر از کودکتان خواستهاید قبل از رفتن به مدرسه لباسش را بپوشد، برای هر گامی که برای رسیدن به این هدف باید بردارد، در او ایجاد انگیزه کنید. اگر نمیپذیرد، خیلی راحت کفشهایش را به دستش بدهید و او را به سمت ماشین هدایت کنید. وقتی از او میخواهید در خانه توپ بازی نکند، اما همچنان از دیوار به جای تخته بسکتبال استفاده میکند، توپ را از او بگیرید تا با شما همکاری کند.
در کودکتان انگیزه ایجاد کنید
در واقع همه ما وقتی از دست کودکمان عصبانی میشویم این جمله را بیان میکنیم: «برای اینکه من میگم!» اما برای اینکه کاری کنید تا با شما همکاری کند و به دستوراتتان عمل کند راههای بهتری هم هست. سعی کنید که دلیل پیروی از فرامین شما، به خاطر ترس نباشد، بلکه به این دلیل آن را انجام دهد که خودش میخواهد. کودکان در سنین مدرسه عاشق این هستند که کسی از آنها تعریف کند، تعریف کردن از او و تشویق او باعث میشود که خواستههای شما را به راحتی برآورده سازد. برای مثال: «تام، خیلی ممنونم که خودت صبحانهات را آماده کردی» یا «وای! تو واقعاً داری بزرگ میشی!»
همچنین میتوانید برای اینکه به آنچه خواستهاید عمل کند، به او انگیزه بدهید: هر وقت تکههای پازل را داخل جعبه گذاشتی، بسکتبال بازی میکنیم (نکته: نگویید اگر تکههای پازل را داخل جعبهاش گذاشتی....). نوشتن یک قرار داد کتبی میتواند(در این سن) در کودک ایجاد انگیزه کند. برای مثال بنویسید: سام هر وقت که دوش گرفت حولهاش را آویزان خواهد کرد و لباسهایش را سر جایش خواهد گذاشت. وقتی این کار را ۷ روز متوالی انجام دهد، مامان او را با دوستانش به شنا خواهد برد. قرار داد را امضاء کنید و اجازه بدهید آن را رنگ کند و تصاویر کامپیوتری به آن اضافه کند و بعد آن را در جایی جلوی چشمان خود بچسباند. با این کار او نه تنها احساس خواهد کرد که در این فرایند نقشی دارد، بلکه به مسئولیتی که بهواسطه این قرارداد به او واگذار شده، بها خواهد داد.
به جای "نه" از کلمه دیگری استفاده کنید
شاید دلیل اینکه وقتی به کودکتان نه میگویید، از فرمان شما سرپیچی میکند، این باشد که این کلمه را زیاد از زبان شما میشنود. به جای اینکه سرش داد بزنید و بگویید: «نه! توپ رو تو آشپزخانه شوت نکن.» یا «نه الان نمیشه شکلات بخوری.» بگویید: «میتونی از ظرف میوه یک میوه برداری یا میتونی بعد از نهار دسر بخوری.» وقتی به او حق انتخاب میدهید، به او اجازه میدهید که به شیوهای قابل قبول، خودش را اثبات کند.
هرگاه که ممکن بود، به جای «نه» جواب مثبت به او بدهید و از هر فرصتی برای تشویق او استفاده کنید، نه دلسرد کردن او. اگر برای مثال دوست دارد خودش اتاقش را رنگ بزند، درپاسخ بگویید: «البته میتونی امتحان کنی!» یا «بابا کمکت میکنه». هر دوی این جملهها مثبتتر از جمله «نه فکر نکنم» به نظر میرسد.
طبیعتاً بسیاری از اوقات لازم است قاطعانه او را از انجام کاری - برای مثال خوردن شیرینی و آب نبات قبل از شام یا بازی با کامپیوتر تا آخر شب - منع کنید. فقط هنگامی که لازم است، قاطعانه عمل کنید و سر حرف خود بمانید. اگر محیطی فراهم کنید که هم ایمن و هم مهیج باشد، کودکتان میتواند با محدودیت کمتری استقلال خود را بدست آورد.
سعی کنید او را درک کنید
تصور کنید دارید کتاب رمان میخوانید یا با دوستتان چت میکنید که یک دفعه به شما دستور میدهند، دست از کار بکشید چون که باید کار دیگری انجام دهید. درست است که ما همیشه آنقدر وقت نداریم که با چاپلوسی از کودکمان بخواهیم که سوار ماشین شود یا برای رفتن به مدرسه آماده شود، اما هر وقت که ممکن بود قبل از اینکه از او بخواهید سریع دست از کار بکشد و کار دیگری را انجام دهد، او را از این تغییر آگاه کنید برای مثال به او بگویید: «عزیزم ۱۰ دقیقه دیگر میرویم، پس تمام کن.» با این کار اگر کودک شما هم مثل بیشتر بچهها باشد، از اینکه باید توپش را کنار بگذارد یا میهمانی را ترک کند، خیلی راضی نخواهد بود. حداقل اگر در مورد این تغییر وضعیت پیش آگاهی داشته باشد، راحتتر میپذیرد. اگر ظاهراً بیشتر حرفهای شما را نشنیده میگیرد تا اینکه به آنها گوش کند درباره این مشکل با پزشک او صحبت کنید. پزشک ممکن است یک تست شنوایی از او بگیرد یا سایر ارزیابیهای مربوط به رشد و تکامل کودکتان را انجام دهد.
منبع:
پارسه گرد
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼