احساس گناه کودک، نکاتی برای والدین
این جملات احساس گناه و عذاب وجدان را به مخاطب القا می کند. بعضی وقت ها کودک به درستی نمی داند کدام رفتارش موجب اذیت شما شده است.
این جملات احساس گناه و عذاب وجدان را به مخاطب القا می کند. بعضی وقت ها کودک به درستی نمی داند کدام رفتارش موجب اذیت شما شده است. پس بهتر است به جای این جملات منفی، احساستان را در مورد آن رفتار بیان کنید نه این که در مورد کودک صحبت کنید. برای مثال بگویید: «من از این که تو مسواک نمیزنی ناراحت می شوم.»
نگاه و احساس بچه در مورد خودش نباید خراب و منفی شود. هنگام احساس عذاب وجدان کودک که سن خیلی کمتری از والدینش دارد حس می کند که وظیفه دارد از آنان مراقبت کند این برای روحیه ی کودک ضرر دارد. بچه ها در سنین زیر ۶ سال و گاهی تا ۷ سال فرق بین حقیقت و شوخی را نمی فهمند و هر چیزی را باور می کنند. پس هرچیزی در سر آن ها فرو نکنید
این جملات بار منفی دارند ذهن کودک را درگیر افکار منفی می کنند و جلوی خلاقیت او را می گیرند. کودکی که آرامش دارد به فکر بازی است ولی کودکی که نگران از دست دادن مادر و یا پدرش است ممکن است رفتارهایی مثل شب ادراری، پرخاشگری، لکنت زبان، ناخن جویدن، کابوس های شبانه، دزدی یا ناهنجاری از خود بروز دهد.
وقتی کودک پذیرفته که «من بد هستم» است مجالی برای رفتارهای خوب پیدا نمی کند. کودکی که احساس می کند پشت و پناهی، خانواده، ندارد اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست می دهد و فقط دنبال پرکردن این خلا در زندگی اش است.
این جملات و گفتارها از تنبیه بدنی بدتر هستند؛ زیرا در تنبیه بدنی با اجرا شدن تنبیه آثار آن تقریبا تمام می شود، یک خاطره ی منفی از تنبیه کننده در ذهنش می ماند. ولی این جملات ممنوع هر لحظه در ذهن کودک تکرار و تکرار می شود و روان کودک معصوم را به هم میریزد.
۱- دیگر آن ها را به کار نبرید همچنین اگر کودک مثلا فحشی را که از خودتان یادگرفته تکرار کرد او را سرزنش نکنید بی اعتنایی کنید مدتی زمان میبرد تا او فراموش کند.
۲- بدون قید و شرط به کودک محبت کنید اما اگر کار خطایی کرد تماس دیداری- شنیداری تان را با او قطع کنید. کودک با قطع تماس متوجه قطع مهر می شود. سپس احساس و انتظارتان را به او بگویید.
۳- از جملات مثبت استفاده کنید تا کودک متوجه شود که چقدر دوستش دارید برای مثال بگویید: «مامان (بابا) علیرضا رو دوست داره خیلی زیاد هم دوست داره.» کودک چند بار که این را بشنود خودش هم با شما تکرار می کند.
۴- به کودک بفهمانید که من خوبم، تو خوبی (با گفتار و رفتارتان) اما آن کار (زدن) بد است. مراقب طرز صحبتتان باشید.
۵- دیگر به کودک نگویید «من بدون تو میمیرم» زیرا کودک می ترسد که نکند روزی از شما جدا شود. بگویید: من و بابا (مامان) با تو خوشبخت تریم. از این که خدا تو را به ما داده خوشحالیم و خدا را شکر می کنیم.
کودک درک درست و واضحی از مرگ ندارد و با شنیدن این جملات و جملات مشابه که تکیه کلام بزرگسالان است احساس ناامنی و نا آسودگی می کند. حتی وقتی بدن کودک زخمی می شود نگویید: «الهی برات بمیرم زیرا کودک فرق بین شوخی و جدی یا معنی اغراق در جملات را نمی داند.»
وقتی می گویید تو منو کشتی..، یا وقتی کار بدی می کند و می گویید می کشمت…، کودک تصور می کند شما قصد کشتن او را دارید و احساس ناامنی می کند به نظر شما در این مواقع پناهگاه امن کودک کجاست؟ اگر فرزندتان در سن نوجوانی باشد به گروه هم سالان یا جوانان گرایش پیدا می کند و از خانواده دور می شود. پس مراقب گفتار و رفتارتان باشید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼