انسداد مجاری صفراوی در کودکان، منجر به چه میشود؟
انسداد مجرای صفراوی یکی از اصلیترین دلایل پیوند کبد کودکان در ایالات متحده آمریکاست.
انسداد مجرای صفراوی یکی از اصلیترین دلایل پیوند کبد کودکان در ایالات متحده آمریکاست. حال محققان در Science Translational Medicine گزارش کردهاند که یک عامل زیست نشانگر قوی وجود دارد که برای تشخیص و درمان به موقع مورد استفاده قرار گرفته و از روند افزایشی پیوند کبد جلوگیری میکند.
تیم تحقیقاتی به سرپرستی مرکز پزشکی بیمارستان کودکان Cincinnati بر طبق یافتههای دکتر Jorge Bezerra نشانگرهای مولکولی بیماری را در نمونههای خون شناسایی کردند. این نشانگرها شرایط یاد شده را با حساسیت بیش از ۹۰ درصد مخصوصا در کودکان تشخیص میدهند.
وی میگوید:
از میان بیش از ۱۰۰۰ پروتئین، یک پروتئین منحصر به فرد در خون پیدا کردیم که در هنگام بروز انسداد مجرای صفراوی مشاهده میشود. آزمایش عملکرد این پروتئین بهعنوان نشانگر زیستی در دوگروه از نوزادان انجام گرفت و نتایج قابل قبولی بدست آمد. این یافتهها برای تشخیص و مراقبت نوزادان لزوم دارد.
انسداد مجرای صفراوی جزو بیماری نادر کبدی است که در کودکان مشاهده میشود. سلولهای کبدی مایعی به نام صفرا میسازند . این مایع به هضم چربیها کمک کرده و مواد دفعی را از کبد به روده منتقل میکنند. در کودکی با انسداد مجرای صفراوی، این جریان مسدود میشود. بنابراین صفرا در کبد باقی مانده و باعث آسیب کبدی و سرانجام نابودی کبد میشود. تشخیص و جراحی به موقع یکی از راه های درمان موفقیتآمیز است. با توجه به مطالعات نویسنده روشهای تشخیص حال حاضر زمانبر و نادرست است. انسداد مجرای صفرا به طور بالقوه دلایل متعددی مانند ویروس، توکسینهای محیطی و اختلال در تنظیم سیستم ایمنی دارد.
برطبق یافتههای دکتر Bezerra و Chatmanee Lertudomphonwanit موانع ذکر شده سبب میشود که تشخیص سریع، موثر و متدهای غیرتهاجمی تشخیصی تبدیل به چالش شود. وجود این چالشها سبب تلاش برای تشخیص بهتر و درمان سریعتر میشود.
پروتئومیکس خونی
برای جستجوی مولکولهایی که سبب انسداد مجرای صفراوی میشوند، محققان خون ۷۰ بیمار مبتلا به انسداد صفرا را جهت شناسایی پروتئینها آنالیز کردهاند. در هنگام وقوع این بیماری، محققان پدیدهی پروتئومیکس را درسطح گستردهای اجرا نمودند. (پروتئومیکس: بررسی ساختار و عملکرد پروتئینهای خون) یک بررسی در بین بیش از ۱۰۰۰ پروتئین و مقدار آنها در خون بیمار صورت گرفت و در پی آن نشانگرهای زیستی اصلی شناسایی شد: matrix metalloproteinase-۷(MMP-۷). آنزیمی که بافت را تخریب کرده و در مراحل مختلف بیماری دخالت دارد.
وقتی محققان اثر تشخیصی MMP-۷ را امتحان کردند، در حدود ۹۷ درصد حساسیت و ۹۱ درصد اختصاصیت برای انسداد مجرای صفرا داشت. استفاده از MMP-۷ در سایر تستهای خونی نیز امکانپذیر است. Gamma-glutamil transpeptidase (GGT) صحت تشخیص را افزایش داده و خطر جراحی اشتباه پیش از تشخیص مناسب را کاهش میدهد.
همچنین نویسنده بیان میکند که محققان اثبات تست اصلی را به نقش موثر MMP-۷ در مدل موشی آسیب صفراوی مرتبط ساختهاند. آزمایشات نشان میدهد که MMP-۷ در طول لوله صفرا ترشح شده و سبب افزایش انسداد و عوارض بعدی آن میشود.
محققان برای اثبات بیشتر اثر تخریبی MMP-۷ بر روی صفرا، از داروی مهار کنندهی پروتئینی بهنام Batimastat استفاده میکنند. این دارو فقط برای تحقیقات آزمایشگاهی تأیید شده است. این مهار، انسداد صفراوی را کاهش داده و آسیب بافتی در مدل موشی را متوقف میکند.
وی میگوید:
از میان بیش از ۱۰۰۰ پروتئین، یک پروتئین منحصر به فرد در خون پیدا کردیم که در هنگام بروز انسداد مجرای صفراوی مشاهده میشود. آزمایش عملکرد این پروتئین بهعنوان نشانگر زیستی در دوگروه از نوزادان انجام گرفت و نتایج قابل قبولی بدست آمد. این یافتهها برای تشخیص و مراقبت نوزادان لزوم دارد.
انسداد مجرای صفراوی جزو بیماری نادر کبدی است که در کودکان مشاهده میشود. سلولهای کبدی مایعی به نام صفرا میسازند . این مایع به هضم چربیها کمک کرده و مواد دفعی را از کبد به روده منتقل میکنند. در کودکی با انسداد مجرای صفراوی، این جریان مسدود میشود. بنابراین صفرا در کبد باقی مانده و باعث آسیب کبدی و سرانجام نابودی کبد میشود. تشخیص و جراحی به موقع یکی از راه های درمان موفقیتآمیز است. با توجه به مطالعات نویسنده روشهای تشخیص حال حاضر زمانبر و نادرست است. انسداد مجرای صفرا به طور بالقوه دلایل متعددی مانند ویروس، توکسینهای محیطی و اختلال در تنظیم سیستم ایمنی دارد.
برطبق یافتههای دکتر Bezerra و Chatmanee Lertudomphonwanit موانع ذکر شده سبب میشود که تشخیص سریع، موثر و متدهای غیرتهاجمی تشخیصی تبدیل به چالش شود. وجود این چالشها سبب تلاش برای تشخیص بهتر و درمان سریعتر میشود.
پروتئومیکس خونی
برای جستجوی مولکولهایی که سبب انسداد مجرای صفراوی میشوند، محققان خون ۷۰ بیمار مبتلا به انسداد صفرا را جهت شناسایی پروتئینها آنالیز کردهاند. در هنگام وقوع این بیماری، محققان پدیدهی پروتئومیکس را درسطح گستردهای اجرا نمودند. (پروتئومیکس: بررسی ساختار و عملکرد پروتئینهای خون) یک بررسی در بین بیش از ۱۰۰۰ پروتئین و مقدار آنها در خون بیمار صورت گرفت و در پی آن نشانگرهای زیستی اصلی شناسایی شد: matrix metalloproteinase-۷(MMP-۷). آنزیمی که بافت را تخریب کرده و در مراحل مختلف بیماری دخالت دارد.
وقتی محققان اثر تشخیصی MMP-۷ را امتحان کردند، در حدود ۹۷ درصد حساسیت و ۹۱ درصد اختصاصیت برای انسداد مجرای صفرا داشت. استفاده از MMP-۷ در سایر تستهای خونی نیز امکانپذیر است. Gamma-glutamil transpeptidase (GGT) صحت تشخیص را افزایش داده و خطر جراحی اشتباه پیش از تشخیص مناسب را کاهش میدهد.
همچنین نویسنده بیان میکند که محققان اثبات تست اصلی را به نقش موثر MMP-۷ در مدل موشی آسیب صفراوی مرتبط ساختهاند. آزمایشات نشان میدهد که MMP-۷ در طول لوله صفرا ترشح شده و سبب افزایش انسداد و عوارض بعدی آن میشود.
محققان برای اثبات بیشتر اثر تخریبی MMP-۷ بر روی صفرا، از داروی مهار کنندهی پروتئینی بهنام Batimastat استفاده میکنند. این دارو فقط برای تحقیقات آزمایشگاهی تأیید شده است. این مهار، انسداد صفراوی را کاهش داده و آسیب بافتی در مدل موشی را متوقف میکند.
قدمهای بعدی
زمینههای مطالعه در آینده بررسی کارآمدی این یافتهها در جمعیت و توسعهی آزمایش است. این آزمایشات اجازه میدهد تست تشخیصی MMP-۷ در آزمایشگاه بهعنوان تست مورد تائید برای تشخیص زودرس استفاده شود. Bezerra تستهای اندازهگیری MMP-۷ را برای تشخیص بیماریهای کبدی به کار میبرد. زیرا که از پیشرفت بیماری به سوی سیروز کبدی جلوگیری میکند.
وی گفت:
داروی Batimastat در سرکوب بیماری در موش بسیار موفقیت آمیز عمل کردهاست. این دارو در آینده بیماری بسیار تاثیرگذار است؛ زیرا مسیرهای مرتبط با آنزیم را مورد هدف قرار میدهد.
زمینههای مطالعه در آینده بررسی کارآمدی این یافتهها در جمعیت و توسعهی آزمایش است. این آزمایشات اجازه میدهد تست تشخیصی MMP-۷ در آزمایشگاه بهعنوان تست مورد تائید برای تشخیص زودرس استفاده شود. Bezerra تستهای اندازهگیری MMP-۷ را برای تشخیص بیماریهای کبدی به کار میبرد. زیرا که از پیشرفت بیماری به سوی سیروز کبدی جلوگیری میکند.
وی گفت:
داروی Batimastat در سرکوب بیماری در موش بسیار موفقیت آمیز عمل کردهاست. این دارو در آینده بیماری بسیار تاثیرگذار است؛ زیرا مسیرهای مرتبط با آنزیم را مورد هدف قرار میدهد.
منبع:
مجله دکتر مجازی
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼