روشهای کنترل خشم والدین، بخوان تا آرام شوی
وقتی بچه تان همانند یک هیولای سه سر در خانه پرواز می کند، اینکه آرام و خوددار باشی امکان ندارد.
تازگی ها دوستی به من گفت: من هیچ وقت به اندازه ی زمانی که با بچه هایم هستم عصبانی نمی شوم. خیلی ترسناک است که ، کسی که در دنیا بیش از همه دوستش داری را مورد خشم و ملامت قرار دهی. البته که ادامه ی این چنین خشمی پشیمانی خواهد بود حتی ممکن است حس بدتری داشته باشید. اما به جای شرمنده بودن بهتر است عصبانیت تان را کنترل کنید و راههای جدیدی برای مقابله با عصبانیت تان یاد بگیرید. در این مطلب یک سری راهکارهای طلایی و مفید برای کنترل خشم والدین به شما می دهیم…
وقتی بچه تان همانند یک هیولای سه سر در خانه پرواز می کند در حالیکه جیغ می زند و سر و صدا می کند یا وقتی که در کتابخانه تان خراب کاری کرده اند یا وقتی که وسط یک مسیر شلوغ می نشینند و از جایشان تکان نمی خورند اینکه آرام و خوددار باشی امکان ندارد. حالا فکر کنید در این شرایط کمبود خواب هم داشته باشید در این حالت خشم شما به اوجش می رسد. مشاور خانواده به من گفت شاید فکر کنی که همه چی خوب است اما این خوب بودن یک ریسمان نازک است ، وقتی که ۲ صبح است و کودک شما از خوابیدن امتناع می کند همه چیز می تواند خیلی سریع تغییر کند.
به همین دلیل مشاورم از من خواست یک برنامه کنترل خشم والدین بنویسم و آن را کنار تخت خوابم قرار دهم. "وقتی همه جا تاریک شد لیست خود را بخوان تا آرام شوی." در اینجا نصیحت های او و خودم برای کنترل خشم والدین را نوشته ام. آرام باشید حتی در اوج زمانی که بچه تان به شما استرس می دهد.
موزیک گوش دهید
هر چه قدر هم که عصبانی باشید موزیک کمک می کند به حالت نرمال بدن برگردید و آرام بگیرید. رقص تند ، تکان دادن بازوها و بلند بلند پریدن می تواند یک راه سالم برای این باشد که خشونت را از بدنتان خارج کنید. البته بچه ها هم عاشق این کارها هستند.
با آهنگ همخوانی کنید
این کار به شما کمک می کند تا نفس کشیدن تان آرام شود و باعث آرامش شما شود. حتی اگر آن آهنگ دث متال( سبک تندی از موزیک)باشد.
نفس بکشید اما این کار ها را به طرز عجیب غریب انجام دهید.
گاهی اوقات وقتی حس میکنم در حال عصبانی شدن هستم نفس عمیقی کشیده و آن را بیرون می دهم و صدای مسخره ای در می آورم مثل صدای یک آلت موسیقی یا کلاغ یا قورباغه. این کار کمک می کند نفس کشیدنم منظم شود و شرایط برایم روشن تر شود.
چند تکه یخ از فریزر بردارید…
و آنها را در دست هایتان نگه دارید. چیزهای فیزیکی و قابل لمسی( حتی کمی دردناک)می تواند راه موثری برای کاهش چرخه درد باشد.
خودتان را با کاری مشغول کنید
من کاملا مخالف تماشای تلویزیون بودم تا زمانیکه مادرم به من گفت بیست دقیقه تماشای تلویزیون خیلی بهتر از این است که عصبانی شوم. به علاوه آن بیست دقیقه به من فرصتی می دهد که برای بچه ها شام سبزیجاتی آماده کنم به جای اینکه هر شب بهشان ساندویچ بدهم. که یا باید تلویزیون نگاه کنم یا هله هوله بخورم.
به این لیست، چیزهایی اضافه کردم که به کنترل حس عصبانیت در طول شب کمک کند. بهتر است واقع گرا باشیم. احساس خشمی که اول صبح به خاطر اصلا نخوابیدن در طول شب دارید، متفاوت تر از خشمی است که به خاطر خستگی در طول روز است.(مسلما خیلی بدتر است). در این زمان ها هر چیز بدتری اتفاق خواهد افتاد.
چراغ را روشن کنید
بچه شیطان شما ممکن است در روشنایی نور به یک بچه با نمک و شیرین تبدیل شود.
بچه ها را بلند کنید و با آنها تنیس بازی کنید.
همان طور که همیشه دوست هندی مادرم می گوید: اگر بچه ها از خوابیدن امتناع کردند بهتر است بهشان اجازه دهید قبل خوابیدن ده دقیقه بازی کنند.
شخصی را صدا کنید.
از دوستانم که خواب جغد مانند دارند برای این موضوع مشورت می گیرم. صحبت با شخصی که می تواند به طور فیزیکی حواس شما را از محیط اطراف پرت کند می تواند به شما انگیزه خاصی بدهد و آرامتان کند.
اگر شخص خاصی در منزل تان بود بچه ها را به او بسپارید.
البته این کار همیشه انتخاب خوبی نیست اما هر وقت توانستید از آن بهره بگیرید. حتی اگر طوری شود که صحبت کردن شما باعث شود آن شخص از جایش برخیزد. بهتر است شریک تان یا مادرتان آنقدر بداخلاق باشد که بچه کمی حساب ببرد.
اگر همه اینها برای کنترل خشم والدین به شکست منجر شد
بچه را در جایی امن بگذارید (مثلا تخت ، رختخواب یا اتاق بازی)و از او دور شوید تا جایی که حس کنید آدرنالین بدنتان کمی پایین آمده باشد. بعضی از این ایده هایی که برای آرام شدن خودتان به شما می دهیم باید شامل ورزش های هوازی ،جنب و جوش یا یک فکر ساده مثل تا کردن لباس ها باشد.
عادت دیگری که سعی می کنم از دستش خلاص شوم به زبان آوردن هر چیزی است که حس می کنم. همانطورکه خیلی از والدین بیان کردند گفتن چیزهایی مثل "تو زندگی ام را خراب کردی" "آرزو می کنم هیچ وقت تو را نداشتم " "ازت متنفرم" یا " لعنت به تو" به طرز خیلی بدی بین والدین متداول شده که در لحظه این جملات را بیان می کنند. بچه های کوچک و نوزادان شاید متوجه نشوند ما چه می گوییم اما انرژی که پشت این کلمات خوابیده است را درک می کنند خب پس این روزها سعی می کنم هر چه می خواهم بگویم در دلم بگویم.
به عنوان یک راه حل درازمدت برای کمک گرفتن در مورد مدیریت خشم ترسی از دیدن یک مشاور نداشته باشید. والدین به خصوص آنهایی که در بچگی مورد تجاوز قرار گرفته اند در مورد نشان دادن خشم شان نگران هستند که این چرخه تجاوز همیشه در ذهن شان در حال تکرار شدن باشد. یک مشاور قادر خواهد بود به شما کمک کند که این مساله را حل کنید که آیا واقعا حق دارید عصبانی شوید یا در حال افراط کردن هستید.( و در حقیقت خودتان را در فشار بیشتری قرار داده اید). این یک نقطه خاکستری است، اما مسلما تفاوتی بین ناراحتی انسان نرمال با دیگران وجود دارد.
اما مهم ترین چیزی که شما می توانید انجام دهید این است که وقتی که کودکتان شما را خیلی عصبانی می کند راهکارهای کنترل خشم والدین را یاد بگیرید و بدانید رفتار شما صحیح نیست و در مورد اینکه دفعه بعد چه چیزی را می خواهید تغییر دهید صحبت کنید. که این باعث می شود یک فرآیند آموزشی با ارزش برای هر دوی شما به وجود بیاید. از بچه تان بپرسید چه حسی دارد از او معذرت بخواهید و سپس امیدوارانه او را در آغوش بگیرید.
یکی از دوستان روانشناسم همیشه می گوید بالغ بودن کار راحتی نیست. دنیای والدینی دنیای بزرگی است یک اتفاق نیست. ممکن است یک بار دو بار و هزاران بار عصبانی شوید اما مهم ترین چیز این است که تصویر کاملی که می کشید مثبت آرام دوست داشتنی و قابل توجه باشد.
نمی گویم که مادر کاملی هستم. هنوز هم عصبی می شوم و آرامشم را از دست می دهم. اما این روزها آرام تر شده ام و می دانم برای اینکه مادر بهتری باشم راه طولانی در پیش دارم. مطمئنا والدینی هستند که هرگز عصبی نمی شوند و کارشان را به خوبی انجام می دهند. اما بدانید که حتی اگر حس کنید در عمق یک چاه تاریک و طولانی قرار گرفته اید تنها نیستید و اکثر والدین مشکلات شما را دارند…
منبع:
سرسره
نظر کاربران
سلام مطالب عالی بود ممنون
پاسخ ها
سلام، ممنون از توجه و لطف شما