حس مالکیت در کودکان، مجبور به اشتراک وسایلش نکنید
اغلب والدین به فرزندان خود از همان سنین کودکی میآموزند که چگونه به طور مسالمت آمیزی با سایر بچهها بازی کنند.
اغلب والدین به فرزندان خود از همان سنین کودکی میآموزند که چگونه به طور مسالمت آمیزی با سایر بچهها بازی کنند. بدان معنا که نسبت به سایرین مهربان بوده و وسایل خود را با آنها به اشتراک بگذارند. تعداد اسباب بازیها مهم نیست، کافی است یکی از بچهها اسباب بازی بخصوصی را از جعبه خارج سازد، آنوقت است که بقیه نیز همان یکی را طلب میکنند.
معمولا در چنین مواردی والدین به کودکان خود توصیه میکنند که اسباب بازی را با همبازیهایشان به اشتراک بگذارند. بدین صورت که نوبتی و در فواصل زمانی مشخصی آن را در اختیار دیگر بچهها قرار دهند تا آنها نیز بتوانند با آن بازی کنند. با این همه، تکنیک جدیدی در تربیت فرزند پا به عرصه وجود گذاشته که کاملا مغایر با این آموزش سنتی، یعنی ترغیب به اشتراک گذاری وسایل است. اگرچه در وهله اول ممکن است به نظر برسد این تکنیک مخالف عقاید تربیتی ماست که نمیگذارد کودکان مهربان و با ملاحظه بار بیایند، ولی حقیقتا این تکنیک باعث میگردد تا کودکان نسبت به همبازیهای خود بخشندگی و یکدلی پیشه کنند.
چرا نباید کودکان را ترغیب کنیم تا وسایل خود را در اختیار دیگران قرار دهند؟
شاید در اولین واکنش بگویید "البته که باید به فرزندان خود بیاموزم تا وسایل خود را با دیگران به اشتراک بگذارند!". بالاخره کودکان باید یاد بگیرند که نمیتوانند به زور همه چیز را برای خودشان نگه دارند. آنها بایستی بدانند که سایر کودکان نیز دوست دارند با آنچه که هم اکنون در اختیار آنهاست بازی کرده و یا از آن استفاده کنند. ولی آیا واقعا با این کار فرزند خود را در مسیر صحیح قرار دادهایم؟ در ادامه با ما همراه باشید.
شاید در وهله اول به نظر برسد که بهتر است کودک دست از اسباب بازی محبوبش کشیده و آن را داوطلبانه و یا با گریه و زاری به دیگری بسپارد. ولی در طرف دیگر ماجرا، کودک میآموزد که اشکالی ندارد چیزی که مال دیگری است را از او بستاند، فقط به این خاطر که آن را میخواهد. در واقع با اینکار به او میآموزیم تنها به این دلیل که اسباب بازی را میخواهد، پس سزاوار داشتن آن است. کودک در هر طرف این ماجرا که باشد میآموزد که میتواند با گذاشتن پا روی خواسته دیگران، آنچه را که میخواهد از آن خود سازد. همینطور گاهی ممکن است پیش بیاید که کودک حتی اسباب بازی را نمیخواهد و تنها در پی فرصتی است تا به زور چیزی که دیگری میخواهد را از آن خود کند.
هدف نهایی و مشترک ما از چنین آموزشی آنست که کودکان خود را همچون کسانی تربیت کنیم که قادرند به طور ذاتی نیازهای دیگران را پاسخ گویند و معتقدیم که بایستی این بخشندگی را از همان سنین کودکی و در محیط بازی به آنان بیاموزیم. با مجبور کردن کودکان به اینکه وسایل خود را با دیگران به اشتراک بگذارند، چنین عقایدی در آنان پدید میآید:
- حس رقابت در کودک طنین انداز شده و نگرشی منفی نسبت به سایر بچهها در او بوجود میآید.
- کودک متوجه میشود که هر چه بیشتر گریه کند، احتمال دسترسی به وسیله مورد نظر بیشتر میشود.
- کودک از آنجا که میداند تنها برای مدت محدودی اسباب بازی در اختیار اوست، لذت بازی از او گرفته میشود.
- کودک متصور میگردد که بزرگتر ها متصدی آن هستند که چه کسی چه چیزی را و برای چه مدتی میتواند در اختیار داشته باشد و معمولا این مقدار به نسبت گریه و زاری کودک متغیر است.
- کودک نتیجه میگیرد که تنها با خساست میتواند آنچه را که میخواهد به دست آورد.
در عوض چه باید کرد؟
تمام کاری که باید انجام دهید آنست که به کودک اجازه دهید برای خودش تصمیم گرفته و کنترل امور را در دست گیرد. طبیعی است که والدین بخواهند در کنشها و واکنشهای کودک خود سرکشی کرده و به تعدیل و کنترل آنها بپردازند، چرا که آنها موقعیت را بهتر از کودک درک میکنند. ولی با این وجود لازم است کمی عقب رفته و به کودکان اجازه دهیم تا خود تصمیم بگیرند که چه موقعی و چطور اسباب بازیشان را در اختیار دیگران قرار دهند. به عبارت دیگر، مطمئن میشویم که کودکمان به تنهایی قادر است با دیگران رابطه برقرار کرده و تصمیمات درستی اتخاذ کند.
بدین ترتیب کودک میتواند بدون هیچ گونه فشار سلطه جویانه و یا کنترل والدین بر سر اینکه تا چه مدت میتواند اسباب بازی را در اختیار داشته باشد، هر چقدر که میخواهد با خوشحالی به بازی بپردازد. علاوه بر آن، کودک هنگامی که کارش با اسباب بازی تمام شد، آن را با محبت و رضایت کامل در اختیار سایر کودکان قرار میدهد. شاید با در نظر گرفتن حد و مرز آزادی این کار شدنی نباشد، ولی آنها با گذشت زمان از واکنشهای احساسی خود درس گرفته و فهم اخلاقی خود را توسعه خواهند داد.
علاوه بر آن، کودکان میآموزند که نباید دست از چیزی بکشند، تنها به این خاطر که شخص دیگری آن را با قلدری طلب میکند. در عوض فرصتی خواهند یافت تا با درک احساسات سایر کودکان، اسباب بازی خود را داوطلبانه به آنها بسپارند. شاید هم بدین خاطر که دیگر به اسباب بازی احتیاجی ندارند، با این تشخیص که شاید کودک دیگری بخواهد با آن بازی کند، آن را به او واگذار کنند. بنابراین بر اساس این تکنیک:
- کودک میآموزد تا وقتی که دوستش با اسباب بازی او بازی میکند، به بازی با وسیله دیگری مشغول شود.
- باعث میگردد تا کودک به خود به عنوان موجودی صبور و مهربان بنگرد.
- کودک در مییابد که احتیاجی به گریه و زاری نیست. همه در زمانی مناسب نوبتشان فرا رسیده و می توانند با وسیله مورد نظر بازی کنند.
- کودک نسبت به کسی که اسباب بازیاش را داوطلبانه در اختیار او قرار داده نگرشی مثبت پیدا میکند.
- کودک میآموزد هنگامی که داوطلبانه وسیله خود را در اختیار دیگری قرار میدهد، از خود سخاوت نشان داده است.
نتیجه گیری
ایده کلی در به کار گیری این نوع تربیت آنست که در هنگام بازی، حس قویتری از همدلی در کودکان پدید آید. هنگام بازی، کودکان میآموزند که چگونه به شیوهای موثر با دیگران رابطه برقرار کنند. این تکنیک به آنها کمک می کند تا حس همدلی، صبر و متانت را در خود توسعه دهند. از این رو میتوانند در آینده روزهای سخت زندگی را با موفقیت پشت سر گذارند.
منبع:
خانومانه
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼