قدرت تصمیم گیری در کودکان، چقدر اهمیت دارد؟
بخش بزرگی از زندگی انسان ها وابسته به تصمیم گیری و نحوه انتخاب آن هاست. تصمیم گیری فقط خاص بزرگسالان نیست.
به منظورِ جلوگیرى از بیبند و بارى، و به عنوان رهایى دادن و رهایى بخشیدن جگرگوشههایمان از خطـرات شکننده و سهمگین، بچههاىِ قالبىِ پژمرده و درخود فرورفته و فاقد قدرت انتخابِ آزاد را براى آینده نسازیم، که این هم خیانت به حال اسـت و هم خیانت به آینده و هم به جاى ایفاى مسئولیت، فرار از مسئولیت است.
بخش بزرگی از زندگی انسان ها وابسته به تصمیم گیری و نحوه انتخاب آن هاست. تصمیم گیری فقط خاص بزرگسالان نیست. معمولاً کودکانی که اقدام به تصمیم گیری می کنند گاهی به عنوان کودکانی شناخته می شوند که ادای بزرگترها را در می آورند. چقدر تاسفبار است که بزرگترها به ویژه در فرهنگ ما به کودکانی که خود را درگیر تصمیم گیری می نمایند، برچسب «بچۀ پر رو» می زنند.
آن ها به اشتباه تصور می کنند، بچۀ مودب، بچه ای است که تسلیم تصمیم دیگران باشد و اجازه دهد بزرگترهایش برایش تصمیم بگیرند. چنین طرز فکری صد درصد غلط است. ما معتقدیم که بزرگترها می توانند پیشنهاد دهند یا به کودک برای تصمیم گیری کمک کنند ولی آن ها باید به کودک کمک کنند که خودش بتواند مستقلاً تصمیم بگیرد.
والدین باید کمی نگران فرزندانی باشند که حتی توانایی ندارند لباسشان را خودشان انتخاب کنند یا در رستوران غذای مورد علاقه شان را انتخاب کنند و یا نمی دانند در کدام قسمت از ماشین بنشینند. بعضی از کودکان هستند که حتی نمی دانند باید با کدام مداد بنویسند یا نقاشی چه بکشند یا آیا به دوستشان خوراکی تعارف کنند یا خیر و چه کتابی را بخوانند. با این حال بسیاری از والدین بر این باورند که «تصمیم گیری کودکان پیش دبستانی و دبستانی توقعی زود هنگام است و در دنیای مدرن امروز که فرزندان بیشتر به والدین متکی و وابسته هستند وجود قدرت و مهارت تصمیم گیری در کودکان نیز چندان ضروری نیست.»
حتی احساسات خود کودک هم ممکن است برای خودش راز آلود و مبهم باشند. مطمئن نبودن در مورد احساسات فعلی اش به همراه این که نمی تواند احساسات قبلی اش را به یاد بیاورد و همچنین نمی تواند احساسات آینده اش را پیش بینی کند، تصمیم گیری را در برخی موارد برای او مشکل می کند.
به نظر می رسد که این سوال که «دوست داری پیش من بمانی یا با پدرت به فروشگاه بروی؟» یک تصمیم ساده و نه چندان مهم باشد؛ اما برای کودک این تصمیم نه صریح و روشن و ساده است و نه بی اهمیت. او از کدام مورد بیشتر لذت خواهد برد؟ دفعه قبل از کدام یک از این ها بیشتر لذت برد؟ اکنون دوست دارد که کدام مورد را انتخاب کند؟ او نه پاسخ این سوال ها را می داند و نه می تواند پاسخ آن ها را بداند. او دودل است و هر کدام از موارد نیز که برای او انتخاب شود نهایتا او با مشکل و ناراحتی مواجه خواهد شد. البته او در آینده مجبور خواهد بود که یاد بگیرد که خودش تصمیم بگیرد؛ این هم بخشی از فرآیند رشد است.
اما او در صورتی که بتواند در مواردی که ضرری برای او ندارند تصمیم گیری را تمرین کند، سریعتر و شادمانه تر یاد خواهد گرفت که چگونه تصمیم بگیرد. اگر دو جور شیرینی یا شکلات داشته باشد این سوال که: «کدام یک را می خواهی اول بخوری؟» می تواند یک سوال مناسب باشد که او بدون استرس در مورد آن فکر کند. او هر دو شکلات را دارد. کسی هم نمی خواهد شکلات دیگر را از او بگیرد. او می تواند در صورتی که دوست داشته باشد نظرش را شش بار عوض کند!
منبع:
فرزند پرتال
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼