دروغ گفتن والدین، نه مورد رایج
وقتی والدین با صحیح بودن اطلاعات کودک مخالفت می کنند، او باید میان اعتماد به خود و والدینش یکی را انتخاب کند.
دروغگویی والدین به فرزندان آسیب زیادی می زند. وقتی کودک حقیقت را می داند ولی والدین با دانسته های او مخالفت می کنند، او به خودش شک می کند. کودکان سالم در همان سنین پایین یاد می گیرند تا به حس درونی شان برای تشخیص درست و غلط اعتماد کنند چون والدین آنها را به این کار تشویق می کنند. این کار به او می آموزد که منبع دقیقی از اطلاعات است و حقیقت را می داند.
وقتی به کودکی بگوییم حقیقتی که می داند دروغ است، شک او به خودش به مرور زمان به بی اعتمادی نسبت به جهان پیرامونش منجر می شود. بدین صورت کودکان در پاسخ به تناقضاتی که به آنها گفته می شود تغییر رفتار می دهند. یعنی چیزی که می دانند حقیقت دارد دروغ است. اعتماد داشتن به خود در دوران کودکی یک عامل سازنده برای هویتی سالم است.
وقتی والدین با صحیح بودن اطلاعات کودک مخالفت می کنند، او باید میان اعتماد به خود و والدینش یکی را انتخاب کند. این انتخابی نیست که کودک بعد از آن صحیح و سالم باقی بماند.
محققان در دانشگاه MIT متوجه شدند که کودکان ساده لوح نیستند، بلکه حتی می توانند تشخیص بدهند چه زمانی والدین آنها به آنها دروغ می گویند. این موضوع باعث بی اعتمادی آنها به سرپرستشان می شود. کودکان حتی متوجه می شوند که شما اطلاعاتی را از آن ها پنهان می کنید.
حالا والدین برای محافطت از کودکانشان نسبت به حقیقت چه کار باید بکنند؟ در واقع والدین باید بپذیرند که نمی توانند به این شکل از فرزندانشان محافظت کنند و دروغ گفتن به فرزندشان باعث می شود کودک به فکر فرو برود که چرا پدر و مادرش حقیقت را نمی گویند.
در اینجا فهرستی از پر استفاده ترین دروغگویی والدین آمده که به نام محافظت از کودک استفاده می شود:
۱- به کودک بگویید که مادر و پدرش عاشق یکدیگر هستند ولی نمی توانند با هم باشند. وقتی والدین جدا می شوند، عاشق یکدیگر نیستند! والدین باید این موضوع را به همین شکل بگویند. فرزندان باید بدانند که والدینشان دیگر نمی خواهند با هم زندگی کنند.
۲- وقتی والدین به علایق شخصی خود می پردازند و از یک مراسم مهم جا می مانند، باید اشتباه خود را بپذیرند و صمیمانه عذرخواهی کنند. اگر این کار را نکنند، کودکان یاد می گیرند که نمی توانند به پدر و مادرشان اعتماد کنند و اینکه دروغ گفتن راهی قابل قبول برای اجتناب از مسئولیت پذیری است.
۳- وقتی والدین ناسازگاری هایشان را رد می کنند و به کودک می گویند که همه چیز مرتب است؛ درحالیکه مثلا پدر همیشه بیرون از خانه است و مادر همیشه ناراحت است. وقتی مشکلات والدین کاملا آشکار است، به جای اینکه وانمود کنید همه چیز عادی است، بگویید مامان و بابا با هم اختلاف دارند.
۴- وقتی والدین می گویند: به من اعتماد کن! من فقط خیر تو رو میخوام.
اما در نهایت خلاف این موضوع عمل می کنند. مثلا وقتی حساسیت را برای نخریدن حیوان خانگی بهانه می کنند تا پولشان را برای نیاز های خودشان نگه دارند. آنها با اینکار در مورد توانایی هایشان و اینکه چقدر حاضرند برای فرزندشان هرکاری بکنند، دروغ می گویند.
۵- دروغگویی والدین هیچگاه به فرزندان آرامش نمی دهد. وقتی به فرزندتان بگویید که اشکالی ندارد که موفق نشده یا همه چیز درست می شود، درحالیکه هیچ تضمینی وجود ندارد، ترس و احساس نگرانی کودکتان از بین نمی رود. بهتر است مشکلات را شناسایی و ریشه یابی کنید تا اینکه یک موضوع پیچیده و دروغ از آن تحویل دهید.
۶- وقتی والدین مصرف مواد مخدر فرزند یا دیگر مشکلات رفتاری او را انکار می کنند و راجع به آن دروغ می گویند، عمل فرزندشان را به خاطر کسی که هست نادیده می گیرند. این شاید یک درخواست برای کمک باشد. و نادیده گرفتن والدین در بعضی موارد مثل مصرف بیش از حد می تواند منجر به مرگ شود.
۷- به کودکان نگوییم احساسی که دارند واقعی نیست یا چیزی که دیده یا شنیده اند اشتباه بوده. جملاتی مثل "دلت خیلی هم واسه سگمون که مرده تنگ نشده بابا" یا "من این حرفو نزدم". این انکار کردن ها آسیب زننده است و باعث می شود کودک احساس تنهایی کند یا حس کند منظورش را نمی فهمند.
۸- والدین می توانند بدون تمرکز روی جزئیات ناخوشایند، در مورد اتفاقات بد حقیقت را بگویند. یک حرکت خشونت آمیز را به صورت یک رفتار مشکل ساز توضیح دهید. لازم نیست در مورد انسانی که در این حادثه آسیب دیده یا شرح دقیق یک تجاوز وحشیانه توضیح دهید.
۹- وقتی پدر و مادر مریض شده اند، کارشان را از دست داده اند یا از موضوعی رنج می برند، کودکان می فهمند. برای والدین راحت تر است که شرایط پیش آمده را به نحوی که فرزند متوجه شود توضیح بدهند تا بتوانند راجع به آن حرف بزنند و مشکلات را هضم کنند. اگر بچه ها خودشان حدس بزنند، گاهی اوقات افکارشان خیلی بدتر از واقعیتی است که با آن دست و پنجه نرم می کنید.
در حقیقت اگر والدین کودکان را حمایت کنند، آنها با هر مسئله ی ناامید کننده ای کنار می آیند. و برعکس اگر به به طور مداوم به آنها دروغ بگویید، کم کم به هر واقیعتی شک می کنند.
منبع:
سرسره
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼