۱۸۱۰۹۹
۳۱۸۲
۳۱۸۲

زایمان تروماتیک چیست؟

بسیاری از مردم تصور رویایی از زایمان دارند؛ تصویری که به طور معمول شامل یک ماسک اکسیژن یا تولد نوزاد همراه با سختی و درد نیست. نسبت به زایمان ، به ویژه زایمان اول باید یک نگاه واقع بینانه داشت

بسیاری از مردم تصور رویایی از زایمان دارند؛ تصویری که به طور معمول شامل یک ماسک اکسیژن یا تولد نوزاد همراه با سختی و درد نیست. نسبت به زایمان ، به ویژه زایمان اول باید یک نگاه واقع بینانه داشت. یکی از مشکلات رایج که در این مطلب به آن می‌پردازیم زایمان تروماتیک و چگونگی تسکین آن است.

تجربه زایمان تروماتیک
کاندس گینجر (Candace Ganger) یکی از کسانی است که با زایمان تروماتیک مواجه شده است. او می‌گوید:
هنگامی‌ که من پسرم را به دنیا آوردم، زمان وضع حمل تبدیل به یک لحظه جدید در زندگی‌ام شد. همه چیز وحشتناک، ناراحت‌کننده و اضطراب‌آور بود و من اصلا فکر نمی‌کردم در فرآیند زایمان این چنین تفاوت‌های فاحشی بین آنچه که من تصور می‌کردم و آنچه در واقعیت است وجود داشته باشد. خوشبختانه، متوجه شدم کارهایی وجود دارد که افراد می‌توانند برای کمک به یک مادر با زایمان تروماتیک انجام دهند و این موارد کارهای دشواری نیستند.
کاندس تجربه زایمان خود را این گونه تعریف می‌کند:
من پس از دریافت دارو برای وضع حمل تا سه روز درد زایمان داشتم و صادقانه بگویم، بیشتر آن‌ها سریع برطرف می‌شدند. من مکالمات محدودی را در مورد احتمال زایمان کردن خودم به صورت سزارین با پزشکم داشتم و فکر می‌کردم هیچ چیز آسان یا عادی در این فرآیند وجود ندارد. در هنگام فشار آوردن برای به دنیا آوردن پسرم، داشتم هوشیاری‌ام را از دست می‌دادم و پسرم به شکل غیرمنتظره‌ای در مسیر زایمان (واژن) گیر کرد. مداخله‌های دستی کارساز نبود و بندناف به دور گردنش گره خورده بود. هنگامی که من سرانجام او را به دنیا آوردم، تنها چیزی که به خاطر می‌آورم این است که کودکم کبود به نظر می‌رسید؛ کارکنان بیمارستان سریع حرکت می‌کردند و این که احساس ترس همگانی در اتاق قابل لمس بود. اگر من کاملا به هوش بودم، حتما این صحنه باعث وحشت‌ و اضطراب من می‌شد.
خبر نداشتم که پسرم حالش خوب است و من به علت چسبیدن بندناف دچار خونریزی شده‌ام. پس از این که همه مشکلات تمام شد و من در نهایت توانستم پسرم را در آغوش بگیرم، حقیقت و واقعیت آن وضعیت به من ضربه زد. صادقانه، هنوز هم چیزهایی در مورد آن روز به خاطر می‌آورم که به من اضطراب زیادی وارد می‌کند. اگر پسرم به هر دلیلی در معرض سختی و پریشانی است (مهم نیست که هر چقدر جزئی باشد) من باعث آن شده‌ام. آسیب روحی و روانی یک زایمان تروماتیک و سخت به راحتی از بین نمی‌رود.

کمک به زنانی که زایمان تروماتیک را تجربه کرده‌اند
کاندس می‌گوید که در زندگی‌اش افرادی را داشته که مراقب او بودند تا دوره بهبود پس از زایمان تروماتیک را تا جایی که ممکن است آسان و راحت سپری کند. با توجه به تجارب او در ادامه می‌آموزید که چه کارهایی می‌توانید برای کمک به مادری که زایمان تروماتیک را تجربه کرده است، انجام دهید.

به صورت فیزیکی در خانه به او کمک کنید
کمتر بگویید که بهبود یافتن پس از یک زایمان تروماتیک دشوار است. عوارض عاطفی یک تروما به صدمات فیزیکی درد زایمان و وضع حملی که برنامه‌ریزی نشده بوده است اضافه می‌شود. شما نمی‌توانید به او دستور بدهید که چگونه سریع بهبود یابد یا احساس بهتری داشته باشد. بنابراین، اگر واقعا می‌خواهید به یک مادر کمک کنید، برخیزید و برخی از کارهای خانه را انجام دهید؛ مثلا تمیز کردن، بیرون گذاشتن زباله، شستن لباس‌ها، پختن غذا و درست کردن هر چیزی که به تعمیر نیاز دارد.

پیشنهاد دهید تا او را به قرار ملاقات‌هایش برسانید
چه ملاقات با دکتر زنان و زایمان برای پیگیر‌های پس از زایمان باشد، چه دیدار با متخصص اطفال برای نوزاد یا مشاوره برای کمک به فرآیند بهبودی او، برای مدتی راننده‌اش باشید. همه مادرها همسرشان پیش آن‌ها نیست و حتی بعضی از آن‌ها اعضای خانواده‌ای در نزدیکی محل زندگی خود ندارند که کمک حالشان باشند.

در بچه‌داری به او کمک کنید
اگر مادر از داشتن کسی در اطراف خود برای نگهداری از کودک احساس راحتی می‌کند، به او پیشنهاد دهید تا در بچه‌داری به او کمک کنید. اگر مادر بچه‌های بزرگ‌تری دارد که به مراقبت احتیاج دارند، حتما مراقبت از بچه‌ها را به او پیشنهاد دهید.

کارهای آشپزی را انجام دهید
دوستان و اطرافیان می‌توانند با انجام آشپزی یا حداقل کمک به آشپزی کردن از کارهای فیزیکی ماد بکاهند تا هرچه زودتر بهبود یابد. کمک به خرید، آماده کردن غذای مدرسه کودکان می‌تواند بخشی از سختی‌های مادران با زایمان تروماتیک را کاهش دهد.

یک حامی باشید
کاندس گینجر که خود یک زایمان تروماتیک داشته است می‌گوید:
من در لحظات پایانی زایمان تولد پسرم و کمی پس از آن هوشیار نبودم. در نتیجه من به کسی احتیاج داشتم که حامی‌ام باشد و از جانب من صحبت کند. همسرم کار درستی در اتاق بیمارستان انجام داد اما وقتی‌که به خانه رسیدیم و سعی کردم با آسیب‌های روحی و روانی تجربه‌ای که نزدیک بود مرگ خودم و پسرم را به همراه داشته باشد کنار بیایم؛ آرزو داشتم تا کسی آنجا می‌بود تا مطمئن شود وقتی من به چیزی نیاز دارم حتما به آن دسترسی داشته باشم.

ذهن او را از آن حادثه پاک کنید
هیچ دو تجربه‌ای یکسان نیستند و مردم به روش‌های مختلفی به تروما واکنش نشان می‌دهند اما اگر می‌توانید به یک مادر تازه زایمان کرده کمک کنید تا حواسش را از آن حادثه پرت کند؛ با هم یک فیلم سرگرم‌کننده ببینید یا با او برای یک شام دلپذیر یا یک خرید سریع لذتبخش بیرون بروید. از او سوالاتی در مورد موضوعاتی غیر از نقش مادری‌اش بپرسید و به او کمک کنید تا بر هر چیز دیگری غیر از آن حوادث اتفاق افتاده تمرکز کند.

شنونده خوبی باشید
داستان‌های زایمان و تجربیات خود را با یکدیگر مقایسه نکنید. از جمله‌هایی مانند «هر چیز به یک دلیلی اتفاق می‌افتد» و بیان تجربه‌های شخصی که به نوعی آن را اثبات‌ می‌کند پرهیز کنید. در عوض، واقعا به حرف‌هایش گوش دهید و اجازه دهید که مادر تازه زایمان کرده درباره تجربه خود بدون وقفه و قضاوت صحبت کند. این کار را برایش انجام دهید؛ چون این کاری است که او واقعا به آن احتیاج دارد.
منبع: کودکت

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.