۱۸۱۶۹۷
۹۲۱
۹۲۱

دزدی کردن کودکان، چه باید کرد؟

کودکان یک، دو و سه ساله چیزهایی را کش می روند که به آنها تعلق ندارند.

کودکان یک، دو و سه ساله چیزهایی را کش می روند که به آنها تعلق ندارند، ولی این کار واقعاً دزدی نیست، چون آنها تصور دقیقی از این که چه چیزی مال آنها هست و چه چیزی نیست، ندارند.
کودکان وسایل دیگران را برمی دارند، چون آنها را خیلی دوست دارند. بهتر است کاری نکنید که کودک تصور کند کار شریرانه ای انجام داده است.
فقط لازم است مادر به او یادآوری کند که اسباب بازی متعلق به کودک دیگری است و او خودش دلش می خواهد با آن بازی کند و خود بچه در خانه تعداد زیادی اسباب بازی دارد.

در کودکی که معنی همه چیز را بهتر می داند، دزدی چه معنی ای دارد؟
آن دزدی ای که معنی بیشتری می دهد معمولاً بین 6 سالگی و دورۀ بلوغ اتفاق می افتد. کودک در این سن هنگامی که چیزی را برمی دارد، می داند که دارد عمل بی جایی انجام می دهد، برای همین هم یواشکی دزدی می کند، آنچه را که برداشته است مخفی می کند و کارش را هم انکار می کند.
هنگامی که پدر و مادر یا معلم متوجه می شوند که کودک چیزی را دزدیده است، پاک از کوره در می روند. عکس العمل آنها این است که به کودک بپرند و کاری کنند که وجودش لبریز از شرم و خجالت شود.
این عکس العمل کاملاً طبیعی است، چون به همۀ ما یاد داده اند که دزدی جرم بزرگی است و به همین دلیل وقتی می بینیم که فرزندمان این کار را می کند، به شدت وحشت می کنیم.
کاملاً ضروری است که کودک آشکارا بداند که والدینش به هیچ وجه زیر بار قضیه دزدی نمی روند و اصرار دارند که او هرچه سریع تر چیزی را که برداشته است به صاحبش برگرداند. از سوی دیگر لازم نیست روزگار بچه را به خاطر این کار سیاه کنید و یا به او بگویید که هرگز دوستش نخواهید داشت.
بیایید کودک هفت ساله ای را در نظر بگیریم که پدر و مادر دلسوز و وظیفه شناس داشته و اسباب بازی های زیاد و پول توجیبی کافی دارد. اگر هم او چیزی بدزدد، اندکی پول از کیف مادر یا همکلاسی، خودکار معلم و یا ورق های بازی یک کودک دیگر است.
اغلب برای این نوع دزدی ها دلیل خاصی وجود ندارد، چون کودک خودش صاحب همۀ آنها است. در چنین کودکی ملاحظه می کنیم که احساساتش آشفته و درهم ریخته است. چنین به نظر می رسد که او اشتیاق کوری برای تصاحب چیزی پیدا می کند و سعی می کند با دزدین چیزی که حقیقتاً نیازی هم به آن ندارد، آن اشتیاق را ارضا کند. چنین کودکی واقعاً چه می خواهد؟
در بعضی از موارد، کودک تا حدی غمگین و تنهاست. او رابطه گرم و صمیمانه با والدینش ندارد و در ایجاد ارتباط دوستانه با کودکان هم سن و سالان خود احساس موفقیت کامل نمی کند.
به نظر ما دلیل اینکه دزدی معمولاً در حدود 7 سالگی پیش می آید، به خاطر این است که بچه ها در این سن به طرز خاصی از پدر و مادر خود احساس دوری می کنند. اگر کودک نتواند روابط دوستانه گرم و رضایت بخشی با دیگران ایجاد کند، به سرزمین ناکجا رانده می شود و احساس قرنطینه شدن پیدا می کند.
برای همین هم هست که بچه ها وقتی در این سن دزدی می کنند، همۀ پولشان را صرف خرید دوستی دیگران می کنند. یکی شان پول هایش را بین همکلاسی هایش پخش و پلا می کند، دیگری آب نبات می خرد و به هم کلاسی هایش می دهد.
این کودک نیست که در این سن از والدینش فاصله می گیرد، بلکه پدر و مادر هم در این سن از او ناراضی هستند و دائماً از او ایراد می گیرند.
در اوایل دوران بلوغ هم کودکان تنهاتر می شوند، چون حساسیت و شرم و حیای بیشتری پیدا می کنند و نیاز آنها هم به استقلال بیشتر می شود.
اشتیاق به دریافت محبت هم احتمالاً در دزدی های این سن نقش بزرگی ایفا می کند، ولی عوامل دیگری چون ترس، حسادت و بیزاری از دیگران هم مهم هستند. پسری که عمیقاً به برادرش حسادت می کند، ممکن است دائماً وسایلی را بدزدد که در ضمیر ناخودآگاه او به پسرها ارتباط پیدا می کند.

برای بچه ای که دزدی می کند چه باید کرد؟
اگر در مورد این که کودک چیزی را دزدیده است مطمئن هستید، این را به او بگویید و در مورد اینکه آن را از کجا برداشته است کاملاً جدی باشید و پافشاری کنید که آن را برگرداند. به عبارت دیگر کار را ساده نگیرید و نگذارید که او دروغ بگوید.
کودک باید چیزی را که برداشته است به کودک یا مغازه ای که آن را دزدیده است برگرداند. اگر آن را از مغازه ای برداشته است بهتر است یکی از والدین همراه کودک به مغازه برود و به فروشنده بگوید که کودکش بدون پرداخت پول، آن جنس را برداشته است و می خواهد برگرداند.
به عبارت دیگر ضرورتی ندارد کودکی را که دزدی می کند تحقیر کنیم، بلکه فقط باید روشن و واضح به او بفهمانیم که دزدی عمل درستی نیست و کسی اجازۀ این کار را به او نمی دهد.
وقت آن است که فکر کنید آیا کودک در محیط خانه به عشق و تایید بیشتر نیاز ندارد و به او کمک کنید که بیرون از منزل دوستی های صمیمانه تری را برقرار سازد.
حالا وقتش رسیده که اگر ممکن است، پول توجیبی او را به اندازۀ پول توجیبی های بچه هایی که می شناسد، زیاد کنید. این کار باعث می شود که او خودش را یکی از آنها بداند.
اگر کودک در دزدی اصرار داشت و در سایر زمینه ها هم نامتعادل و منحرف به نظر رسید، بهتر است با روان پزشک و یا کلینیک مشاوره، مشورت کنید.
نوعی دیگر از دزدی وجود دارد که با دزدی های فوق متفاوت است. در بعضی از نقاط، بچه ها دزدی را عملی مردانه و جسورانه تلقی می کنند. این تصور درست نیست، ولی چندان شرارتی هم در آن وجود ندارد و نباید آن را نوعی انحراف تلقی کرد.
با کودکی که والدین وظیفه شناس و هوشیاری دارد، ولی در چنین محله ای زندگی می کند، به صرف اینکه در یکی از ماجراها شرکت کرده است، نباید مثل مجرمین رفتار کرد، بلکه باید با او گفتگوی دوستانه ای را انجام داد. او فقط از یک غریزۀ طبیعی که عبارت از "جا کردن خود در میان گروه" است، پیروی کرده است.
سرانجام، دزدی کودک یا بزرگسالان، نشانۀ پرخاشجویی افرادی است که وجدان یا احساس مسئولیت درستی ندارند. علت آنکه چنین شخصی دست به چنین کارهایی می زند این است که در کودکی از کمبود عشق و امنیت رنج برده است. تنها امیدی که می شود به چنین فردی داشت استفاده از معالجات روان پزشکی و زندگی در کنار آدم های با عاطفه و با محبت است.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.