با دزدی بچه ها چکار کنیم؟
دزدی بچه ها یکی از آسیب های اجتماعی جامعه است. هنگامی که کودک یا نوجوانی اقدام به دزدی می کند، عامل مهمی رخ داده است.
دزدی بچه ها یکی از آسیب های اجتماعی جامعه است. هنگامی که کودک یا نوجوانی اقدام به دزدی می کند، عامل مهمی رخ داده است. در این شرایط والدین حق دارند که واقعا نگران شوند. نگرانی آنها از این بابت است که چرا فرزندشان دزدی می کند و آیا دزدی آنها ممکم است در نهایت منجر به بزهکاریشان در آینده شود. به نظر می رسد در برهه ای از دوران رشد طبیعی است که بچه ها بعضی از چیزهایی را که برایشان هیجان آور است بردارند. این مسئله نمیتواند به عنوان دزدی بچه ها، برچسب بخورد، حداقل این کار تا زمانی که کودک به اندازه کافی بزرگ نشده باشد نباید صورت گیرد. در این بخش درباره علل و روشهای کاهش دزدی بچه ها اطلاعاتی را تقدیم می کنیم.
علت دزدی بچه ها
کودکان از سنین ۵ سالگی به طور واقعی می دانند که بعضی چیزها متعلق به افراد خاصی است و نباید آنها را بردارند. جوانه های این هوشیاری نسبت به مالکیت در افراد از سن سه سالگی پی ریزی می شود. مسلما والدین باید به صورت فعالانه به درک کودکانشان در خصوص اموال شخصی افراد و ملاحظه مالکیت دیگران بر اشیا و اموال یاری رسانند.
کودکان باید یاد بگیرند که دزدی کردن بچه ها، یعنی برداشتن اموال و اشیا دیگران کار اشتباهی است. در کودکان بزرگتر و نوجوانان به علل مختلف ممکن است دزدی بروز نماید. جوان ترها گاهی برای اینکه داشته های خود را با برادر و خواهرهایشان برابر کنند اقدام به دزدی می کنند. گاهی نیز برای اینکه شجاعت خود را برای دوستانشان به اثبات برسانند اقدام به برداشتن اشیاء می کنند.
گاهی نیز برای تحسین و مشهور شدن در بین بچه های دیگر خصوصا در دوران مدرسه دست به دزدی می زنند.
والدین باید توجه داشته باشند که چرا فرزندانشان بدون اینکه نیاز داشته باشد و صرفا برای جلب توجه دزدی می کند. در این زمینه گاهی می توان دلایل دزدی را به پرخاشگری جابجاشده نسبت داد.
زمانی که بچه ها از مسئله یا فردی ناراحت و عصبانی می گردند، برای کاهش عصبانیت خود اقدام به دزدی می کنند. در این وضعیت والدین آگاه تلاش می کنند که بچه ها را به عنوان عضوی مهم در خانواده مورد پذیرش قرار دهند. آگاهی والدین از ویژگی های رشدی و شخصیتی بچه هایشان در این وضعیت کاملا کمک کننده است.
روانشناسان و روان پزشکان توصیه می کنند وقتی والدین متوجه دزدی بچه ها شدند از راهبردهای زیر جهت کاهش و تعدیل شرایط ایجاد شده استفاده نمایند.
۱- به بچه ها بگویند دزدی کاری اشتباهی است.
2- به کوچکترها کمک کنند تا اموال دزدی شده را پس داده و یا سرجایش بگذارند.
۳- مطمئن گردند که بچه ها از دزدی خود سود نمی بردند.
4- از نصیحت کردن آنها پرهیز نمایند. عواقب طبیعی رفتار آنها را تشریح کنند و نشان دهند که از دزدی بچه ها مطلع هستند.
نکاتی دربارۀ مهار تب علفی در کودکان
۵- کاملا روشن کنند که رفتارهای مذکور از نظر سنت خانواده و عرف جامعه غیر قابل قبول است.
6- هنگامی که اموال دزدیده شده برگردانده شد، موضوع مذکور نباید توسط والدین مطرح گردد. بنیاد آن عمل را به یاد کودک آورند.
۷- اگر به رغم اجرای توصیه های مذکور دزدی ادامه یابد آن را می توان نتیجه مسائل حادتر و جدی تر تلقی کرد. مسائلی که در روند رشد عاطفی کودک اختلال ایجاد کرده است.
بچه هایی که مکررا اقدام به دزدی می کنند، به سختی به دیگران اعتماد می نمایند و روابطشان با افراد به صورت بسته است.
این بچه ها به جای احساس گناه، رفتار دیگران را مسبب اقدامتشان دانسته و دیگران را با بحث کردن مورد مسائلشان به باد انتقاد می گیرند.
بعضی از بچه ها به خاطر ترس از وابستگی دزدی می کنند. در واقع آنها می خواهند به هیچ کس وابسته نباشند.
بر این اساس باید علت واقعی دزدی بچه ها را فهمید. برنامه های درمانی این کودکان وابسته به تشخیص علل احتمالی بروز دزدی در آنها است.
جنبه مهم درمان این کودکان آن است که به آنها یاد دهند که در روابط خود به دیگران اعتماد نمایند و به خانواده نیز کمک گردد تا از تغییرات کودک در مسیر رشد طبیعی و درست حمایت گردد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼