آمادگی کودک برای مدرسه، نقش مهم والدین
وقتی ما پدر مادرها، کم سن و سال بودیم و باید به مدرسه میرفتیم سوالات زیادی ذهنمان را مشغول میکرد.
وقتی ما پدر مادرها، کم سن و سال بودیم و باید به مدرسه میرفتیم سوالات زیادی ذهنمان را مشغول میکرد. دوست داشتیم بدانیم معلم مان خوب است یا بد؟
دوستان سال قبلمان در مدرسه هستند یا نه؟ درسها سخت است یا آسان؟ آن زمانها هم گاهی از والدین یا خواهر و برادرهای بزرگترمان سوالاتی در باره مدرسه میپرسیدیم و بدین وسیله خودمان را آماده میکردیم.
اما روش منظم و علمی برای این آماده سازی وجود نداشت. اما اینک روشهای علمیتری برای آماده کردن فرزندمان برای رفتن به مدرسه وجود دارد که لازم است با آنها آشنا شویم.
چون اگر کودکان از قبل آماده رفتن به مدرسه شده باشند، راحت تر میتوانند محیط مدرسه و تکالیف و درسها را پذیرا باشند و خود را با وظایفی که در مدرسه به عهده آنها است، تطبیق دهند و در نهایت هم فشار و استرس کمتری را تجربه میکنند و راحتتر با محیط جدید سازگار میشوند.
هر قدر کودکان ما راحت تر با مدرسه رفتن کنار بیایند خودمان هم با آرامش بیشتر و استرس کمتر این دوره از زندگی آنها را میگذرانیم و میتوانیم برای ساعاتی که کودکانمان در منزل نیستند برنامهریزی بهتری داشته و ساعات موثرتری را پشت سر بگذاریم. در نتیجه آمادگی کودک مان برای مدرسه رفتن نه تنها به سود او و مدرسه، که به سود خود ما هم هست.
اول این که فرزندان ما، دیدگاه مثبتتری در باره مدرسه و درس خواندن پیدا میکنند و مدرسه را جایی غریبه تلقی نکرده، بلکه آنجا را مکانی دوست داشتنی و امن تصور میکنند که میخواهند پایه موفقیتهای آیندهشان را در آنجا محکم کنند.
دوم این که میتوانند با معلم و ناظم و مدیر مدرسه و کلا با سیستم اجرایی مدرسه، ارتباط بهتر و سازندهتری برقرار کرده، معلم خود را دوست بدارند و با او همکاری کنند.
سوم این که ارتباط موثرتر و بهتری با همسالان و همکلاسیها برقرار میکنند و میتوانند ساعات خوشی را در کنار همدیگر بگذرانند.
چهارم این که درس را بیشتر دوست خواهند داشت و میدانند که یادگیری و درس خواندن به رشد دانش در آنها کمک کرده و باعث آگاهی بیشتری در آنها میشود و در نهایت موجب میشود استعدادها و توانمندیهای خود را بهتر بشناسند و در زندگی موفقتر باشند.
پنجم این که فشار روانی بر کودک و والدین کمتر شده و هر دو طرف راحتتر با محیط و شرایط جدید انس میگیرند و اضطراب کمتری را تجربه میکنند.
هر کودکی نقاط ضعفی دارد. در درجه اول باید نقاط ضعف کودکمان را بدانیم و بشناسیم و نسبت به کودکانمان دقیقتر عمل کنیم.
برخی کودکان به دلیل نداشتن معاشرت، و شاید نداشتن خواهر و برادر، نمی توانند به سهولت با کودکان دیگر ارتباط برقرار کنند و در نتیجه در محیط مدرسه تنها میمانند.
برای چنین کودکانی، خوب است پیش از رفتن به مدرسه، فعالیتهایی با همسالانشان ترتیب بدهیم تا روشهای معاشرت و دوستیابی و بازی کردن با همسالان را یاد بگیرند.
کلاسهای آمادگی و پیش دبستانی تا حدی این موضوع را پوشش میدهند.
برخی کودکان زود گرسنه میشوند. این گرسنه شدن، اگر زیاد باشد، ممکن است در اثر اضطراب ایجاد شده باشد.
در واقع برخی کودکان نوعی اضطراب درونی دارند که موجب ترشح بیشتر اسید معدهشان میشود.
در این حالت والدین باید اضطراب کودک را بشناسند و روشهایی مانند تنفس عمیق را به او یاد بدهند و برای هر زنگ تفریح لقمه غذای کوچکی برایش بگذارند تا دل درد نگیرد.
همچنین باید با کودک صحبت کنند تا عوامل اضطرابزا را برایش تلطیف کنند.
مثلا اگر کودک از معلم میترسد باید به او بگویند که معلم شاگردان رادوست دارد و اگر گاهی اخم میکند یا تذکراتی میدهد منظورش این نیست که کودک را تنبیه سخت کند، بلکه میخواهد رفتار کودک اصلاح و بهتر بشود و اگر رفتار کودک درست باشد و تکالیفش را هم انجام بدهد معلم با او سختگیری نخواهد کرد.
برخی از کودکان از جدا شدن و دور شدن از مادر هراس دارند، برای چنین کودکانی لازم است قبل از مدرسه رفتن، هر روز ساعاتی را دور از مادر بگذرانند تا به دوری از خانه عادت کنند.
مثلا والدین میتوانند آنها را به پارک ببرند و از دور مراقبشان باشند تا با بچههای دیگر بازی کنند یا آنها را بدون حضور خودشان در جاهای امن مانند منزل مادربزرگها یا خاله و عمه و ... بگذارند و بعد از چند ساعت برگردند تا کودک به فضاهای جدید بدون حضور والدین عادت کند.
برخی کودکان از یادگیری میترسند. یا نمیتوانند درست مداد به دست بگیرند یا نقاشی کنند.
در این حالت هم همان تمرینهای پیش دبستانی برایشان موثر است و میتواند تا زمان رفتن به مدرسه روزانه انجام شده و امتداد یابد.
برخی کودکان آرام نشستن سر کلاس را نمیدانند و بلد نیستند. برای آماده کردن چنین کودکانی قرار دادن آنها در محیطهای آموزشی دیگر مثل کلاسهای آموزش هنر یا کلاسهای ورزشی که مراعات نظم در آنها جدیتر است، مفید خواهد بود.
برخی کودکان نگران این هستند که درس را یاد نگیرند. در این صورت والدین باید به آنها یاد بدهند که چگونه سر کلاس خوب گوش کنند و به موقع سوال بپرسند. این کار را حتما در خانه با کودکتان تمرین کنید.
و اما توجه کنید که نکته اصلی و مهم، در آمادگی کودکان برای به مدرسه رفتن، احساس درونی و حقیقی خود والدین است.
تجربه نشان میدهد که اگر والدین از ته دل دوست داشته باشند فرزندشان به مدرسه بروند و جدا شدن از فرزند برایشان ساده باشد، این جدایی برای فرزندشان هم ساده خواهد بود و فرزند آنها به مدرسه رفتن، به عنوان یک رویداد جالب و خوشایند مینگرد، اما اگر خود والدین اضطراب داشته و نگران باشند این نگرانی بسرعت به فرزند آنها منتقل شده و ناسازگاریهای بعدی را رقم خواهد زد.
اگر به عنوان مادر یا پدر، از مدرسه رفتن فرزندتان نگرانید حتما قبل از مهرماه به مشاور مراجعه کرده و اضطراب خود را درمان کنید تا در فصل مدرسه، آرامش کافی داشته باشید و بتوانید آرامش را به کودکانتان منتقل کنید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼