بچم حرف زشت میزنه، چجوری ادبش کنم؟
کودک سهساله در مهمانی پشت سر هم میگوید آشغال! و والدین او سرخ و سفید میشوند، پشت چشم نازک میکنند یا سر کودک داد میکشند.
کودک سهساله در مهمانی پشت سر هم میگوید آشغال! و والدین او سرخ و سفید میشوند، پشت چشم نازک میکنند یا سر کودک داد میکشند. آنها نمیدانند چطور از میزبان عذرخواهی کنند. مرتب میگویند ببخشید، ببخشید. میزبان هم سعی میکند رفتار خود را کنترل کند و میگوید عیبی ندارد. اما معلوم است که او هم ناراحت شده است. پرسش این است که وقتی کودکی این حرفها را میزند چه باید کرد؟
واقعیت آن است که یک کودک دو یا سهساله، محتوا و درونمایه واژههایی که ما آنها را توهینآمیز یا فحش میدانیم درک نمیکند. در حقیقت یک اتفاق گول زننده اینجا روی میدهد. ما تصور میکنیم کودک با همان جهتگیری فکری و شناختی که از واژهها داریم آنها را به کار میبرد درحالیکه اینطور نیست و یا کودک واقعاً میداند در درونمایه کلمه آشغال یا بیشعور و... چه چیزی ریخته شده است بنابراین رفتارهای بعدی ما نیز کامل کردن همان جورچین اشتباه است.
کودک، شناختی از محتوای کلماتی که ما در فرهنگعامه آنها را زننده یا توهینآمیز و زشت میدانیم ندارد. تصور کنید کسی به یک پرنده دستآموز حرفی آموخته و او تکرار میکند. شما هیچوقت انتظاری از یک پرنده ندارید چون میدانید او طوطیوار تکرار میکند و پشت آن فحشی که به طوطی یاد دادهاند هیچ نظام ارزشی و جهتگیری و عداوتی وجود ندارد. وقتی کودک به کسی میگوید آشغال! واقعیت آن است که او مثل یک بزرگسال که مثلاً از او کلاهبرداری شده و حالا در برابر کلاهبردار ایستاده آن کلمه را ادا نمیکند، بنابراین با آگاهی به این موضوع رفتارهایتان را دراینباره طراحی کنید.
آن کلمه، اسباببازی کودک است بهزور از او نگیرید
اشتباهی که بسیاری از والدین دراینباره مرتکب میشوند این است که میخواهند آن کلمه را سریعاً از حافظه کودک پاک کنند درصورتیکه هر اشاره مستقیم و غیرمستقیم به آن کلمه، کودک را بیشتر متوجه آن میکند. اگر والدین بدانند آن لغت برای کودک بیشتر یک اسباببازی است که به همین زودی از دست آن خسته خواهد شد حساسیت زیادی دربارهاش نخواهند داشت. احتمالاً دیدهاید وقتی کسی به اسباببازی کودک نزدیک میشود یا آن را بغل میکند کودک دست به رفتار تملکی میزند یعنی اسباببازیای که در گوشه خانه افتاده بود بهیکباره باارزش، مهم و حیاتی میشود. برخی از کودکان، کار را به گریه و اعتراضهای شدید میکشانند تا دوباره صاحب آن اسباببازی فراموششده شوند.
در اینجا هم اتفاق مشابهی روی میدهد. در واقع آن کلمه زشت یا فحش، اسباببازی کودک شده است اما بهمحض اینکه احساس میکند پدر و مادر یا بزرگترها میخواهند این اسباببازی را از دست او بگیرند بهشدت واکنش نشان میدهد و میخواهد سفت به آن بچسبد بنابراین بیشتر و بیشتر میخواهد آن کلمه را تکرار کند.
شما بهعنوان پدر و مادر نباید که این اسباببازی را بهزور از او بگیرید. اگر شما نخواهید این اسباببازی را بهزور از او بگیرید طولی نخواهد کشید که کودک از اسباببازی خود خسته خواهد شد. درواقع کودک در محاسباتش درمییابد چیزی را یافته است که میتواند بهواسطه آن جلبتوجه کند اما اگر بهمرور متوجه شود که این وسیله دیگر جلبتوجه نمیکند آن را به گوشهای پرتاب خواهد کرد.
حرف زشت کودک و فشار روانی جامعه بر روی پدر و مادرها
برخی از پدر و مادرها دراینباره آگاه هستند و میدانند کودک آنها صرفاً قشر و پوستهای ظاهری از یک کلمه زشت را که از کودکان یا تلویزیون یا هر جای دیگری شنیده تکرار میکند اما فشار جمع و ترس از قضاوت شدن آنها را وامیدارد که دست به رفتارهای غیرمنطقی و اعمال فشارهای عصبی به کودک بزنند. رشد آگاهی جامعه دراینباره میتواند به پدر و مادرها در کاستن از این فشار ذهنی و روانی کمک کند. اینکه افراد جامعه بدانند آنچه کودک بر زبان میآورد صرفاً ظرف خالی است و هیچ محتوایی ندارد چون او با هیچ قصد و غرضی این سخن را مطرح نمیکند.
منبع:
تبیان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼