قصه برای کودکان معلول، چه فوایدی دارد؟
انواع مختلفی از اختلالات وجود دارد. معلولیت ذهنی، معلولیت جسمی، اوتیسم، ناشنوایی، نابینایی، نقص در بینایی، فلج مغزی، آسیب مغزی و بسیاری دیگر.
انواع مختلفی از اختلالات وجود دارد. معلولیت ذهنی، معلولیت جسمی، اوتیسم، ناشنوایی، نابینایی، نقص در بینایی، فلج مغزی، آسیب مغزی و بسیاری دیگر. درحالیکه تمرکز ما بر این موضوع است که یادگیری علم و هنر باعث جامعه پذیری کودکان معلول در زندگی روزانه اش می شود، اما معلولیت آن چیزی نیست که برای ما جالب به نظر برسد بلکه تاثیر معلولیت بر پیشرفت گفتار و توانایی خواندن و فهم کتاب ها است که اهمیت دارد.
اکثر کودکان معلول، رشد زبانی و گفتاری شان به تاخیر می افتد. در نتیجه مشکلاتی با احساسات شان و همینطور رشد اجتماعی شان خواهند داشت. همچنین ممکن است مشکلاتی در خواندن نیز داشته باشند. علاوه بر این، کودکان دیالکتیک (معلولیتی که موجب اختلال در روان خوانی یا درک مطلب می شود) با خواندن مشکل دارند که این از مشکلات اولیه آن ها محسوب می شود.
همچنین کودکانی هستند که با مشکلات زبانی و عقب ماندگی در خواندن عمل می کنند، به عنوان مثال کودکان مهاجر و تعداد رو به افزایش کودکان با فقر فرهنگی، از این نمونه هستند. این گروه ها با هم درصد زیادی از کودکان سراسر جهان را تشکیل داده اند.
اول و مهم تر از همه این است که، آن ها کودک هستند، کودکانی با نیاز های پایه ای کودکان که علاوه بر آن معلول هم هستند و این معلولیت نیاز به کتاب ها و خواندن را برای پیشرفت بیشتر گفتار و همچنین رشد اجتماعی و احساسی آن ها ایجاد می کند. آن ها می توانند بعضی از کتاب های فرزندان سالم و عادی مان را استفاده کنند، اما به کتاب هایی که مخصوص آن ها ساخته شده باشد هم احتیاج دارند.
به جای تمرکز بر هر فرد معلول، باید مشکلات مشترک بین کودکان معلول را شناسایی کنیم، مشکلاتی که مربوط به زبان هستند:
-به دلیل آن که ناشنوا هستند یا مشکلاتی در شنیدن دارند، برای آن ها احتمال کمی وجود دارد که بتوانند کلمات گفتاری را تقلید کنند.
-آن ها معلول ذهنی هستند که در این صورت کلمات ما برای آن ها خیلی سخت است. البته آن ها مانند دیگران فقط نیاز به تجارب و پیشرفت عالی دارند.
-به دلیل آن که از اختلال رشد یا اوتیسم رنج می برند، نمی توانند کلمات را به عنوان راهی ارتباطی درک کنند.
-یا نابینا هستند و در فهم بسیاری از کلمات که مربوط به بینایی و تجربه ی دیدن می شوند، مشکل دارند.
برای خیلی از ما، حرف زدن راهی است که می توانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم. رشد کلی اجتماعی و فکری ما وابسته به گفتار است و تصور آن که چه قدر درک موقعیت ها مشکل است، برای ما سخت است. آن هم زمانی که کسی نمی تواند از کلمات یا ایده های مطلق به عنوان کمک برای راهنمایی در گسترده ترین شکل که شامل تربیت و تمام یادگیری ها می شود، استفاده کند.
نقشی که زبان در رشد ما ایفا می کند، زمانی به خوبی درک می شود که ما در کنار چنین کودکانی که مشکلات متفاوت زبانی دارند و مشکلات شان سال به سال بیشتر می شود، قرار می گیریم. برای تعلیم آن ها باید بر روی کلمات یادگیری تمرکز شود که مهم ترین ابزار ذهن هستند.
تجربه نشان داده است که لالایی و شعر خواندن در کسانی که می توانند صدای انسان را بشنوند و کتاب های تصویری در کسانی که می توانند بینند، رشد زبانی را تحریک می کند. تمام کودکان به کتاب نیاز دارند. اما کودکان معلول بیشتر از کودکان دیگر به کتاب ها نیاز دارند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼