۱۸۵۵۹۱
۱۲۳۳
۱۲۳۳

کودک پنج ساله، یک فرشته است

پنج سالگی برای بسیاری از کودکان زمان عالی رسیدن به تعادل است.بسیاری از مادرها در ارتباط‌با کودک پنج ساله خود معتقدند که او یک فرشته است.

پنج سالگی برای بسیاری از کودکان زمان عالی رسیدن به تعادل است.بسیاری از مادرها در ارتباط‌با کودک پنج ساله خود معتقدند که او یک فرشته است. گروه دیگری از روی نگرانی می‌گویند این بچه بیش از اندازه خوب است.
دوران سرکشی و رفتارهای تند و شر چهار سالگی از بین رفته است. دوران حرکات غیرقابل تحمل ۴.۵ سالگی تمام شده است. کودک پنج ساله به‌نظر میرسد که کودکی قابل اطمینان، مقاوم و تطبیق‌پذیر باشد. او اغلب کودکی آرام و دوستانه است و معمولاً در روابط با دیگران آنقدرها متوقع نیست.
به نظر نمیرسد کودک به ناشناخته‌ها علاقه‌مند باشد و دست به اقداماتی بیش از اندازه دشوار بزند. به‌جای آن ترجیح میدهد که با شرایط موجود بسازد. دست به کارهایی میزند که بتواند آن را تمام کند.
مادر مرکز دنیای اوست و دوست دارد که نزدیک او باشد. دوست دارد برای مادرش کاری صورت دهد. دوست دارد از مادرش اطاعت کند. دوست دارد مادرش به او آموزش بدهد، مایل‌است که از پدر و مادرش اجازه بگیرد.

پنج و نیم تا شش ساله
در سنین عدم تعادل بچه‌ها مترصد آن میشوند که چیزهای جدیدی بیاموزند. بیش از اندازه میخواهند، برایشان دشواراست‌که خود را با دیگران تطبیق دهند زیرا خواسته‌های آنها به اندازۀ کافی قدرتمند است.
اینگونه‌است که کودک آرام پنج ساله جای خود را به کودک پرآشوب شش ساله میدهد. در واقع نقطه ضعف حدود 5.5 سالگی صورت می‌گیرد. در 6.5 سالگی بار دیگر جریان به حالت خوش تعادل باز می‌گردد. اما در حدود شش سالگی برای پدر و مادر زندگی‌با کودک بسیار دشوار می‌شود.
رفتار کودک در این سن و سال به رفتار کودک 2.5 سالگی او شباهت دارد. در جریان این برخورد مرتب در نوسان است و تاب میخورد. در یک دقیقه عاشق و مهربان است و لحظه ای دیگر پر از تنفر میشود. با این حساب ممکن است بگوید مادر تو را دوست دارم و بعد او را در آغوش بکشد و لحظه ای بعد با صدای بلند فریاد بزند که از تو متنفرم، بدم می‌آید.
تنها حادثه ای که بروز کرده این‌است که مادر دیگر کانون دنیای او نیست. در حالیکه در پنج سالگی چنین موقعیتی وجود داشت. اکنون کودک میخواهد مرکز دنیای خود باشد.
هرچند هنوز دنیای ایمنی برای خود نساخته است. او می‌خواهد قبل از بقیه قرار گیرد. میخواهد بیش از دیگران او را دوست بدارند. می‌خواهد از همه بیشتر داشته باشد. مادر به مکان دوم نقل مکان کرده و حالا کودک همه چیز را به سبک خود انجام می دهد.
هر اشکالی که بروز کند مادر سرزنش می شود و اشکالات عدیده ای پیش می‌آید زیرا کودک 5.5 ساله و شش ساله مانند کودک 2و5 ساله به شدت از دیگران متوقع است.
در خواسته‌هایش سخت گیری و بی‌انعطافی بروز میدهد. چه دختر باشد چه پسر، میخواهد حرفش را به کرسی بنشاند. نمی‌تواند خود را تطبیق دهد. دیگران هستند که باید خود را تطبیق دهند.
گرچه کودک در این سن و سال در واکنش نسبت به دیگران به‌ شدت منفی است وقتی از او خواسته شود کاری صورت دهد در نظر او دلیلی کافی برای انجام ندادن آن است.
کودک در این سن و سال به‌کندی یا به صورت منفی نسبت به دستورات واکنش نشان میدهد. هرچند اگر مخالفت اولیه او را نادیده انگارید، او بعداً فرمان شما را به مرحلۀ اجرا درمی‌آورد.
اگر به شما جواب منفی بدهد می توانید به‌شکلی او را ترغیب کنید، مثلاً به او بگویید تا ده می‌شمارم اگر توانستی این کار را بکنی؟ و یا به او بگویید سه بار سعی کن اگر توانستی اینکار را بکنی؟ اما باید گفت که‌ بسیاری از 5.5 و شش ساله ها در برخورد با دستورات مستقیم اغلب منفی، بی‌ادب، مقاوم، تند و اهل بحث و مشاجره هستند.
اما در این سن و سال اغلب رویۀ خوبی نیز دارد. این بچه‌ها اغلب بسیار بشاش و پرانرژی هستند و برای هر کاری آمادگی دارند. میل و اشتهای آنها برای تجربه‌های جدید تقریباً سیری ناپذیر است.
اما ممکن است که همه چیز را برای خود بخواهند. برای آن‌ها انتخاب میان دو چیز دشوار است زیرا آنها اغلب هر دو را می‌خواهند. همچنین برایشان دشوار است که انتقاد، سرزنش یا مجازات را بپذیرند. باید بدون چون و چرا حق با آن‌ها باشد. باید آنها را تشویق و تمجید کرد. آن ها باید برنده شوند.
در صورت پیروزیِ آن‌ها، همه چیز خوب و روبه‌راه است. بچه‌های در این سن و سال برای پیروز شدن دست به هر اقدامی میزنند و اگر لازم باشد تقلب می‌کنند. 5.5 ساله ها و شش ساله ها در صورت پیروز شدن دیگران بدخلقی میکنند و برنده‌ها را به‌تقلب متهم میسازند.
بدینصورت اگر همه چیز بر وفق مراد پیش رود، کودکان در این سن و سال موجوداتی گرم، مشتاق و آماده برای هر کاری هستند، اما اگر شرایط به‌زیان آن‌ها خراب شود گریه و بداخلاقی شروع میشود.
با کمال تاسف 5.5 و شش ساله‌ها مالِ من را مهم و مالِ دیگران را بی‌اهمیت میدانند. برای آن ها درک این مطلب که چرا دیگران باید بیش از آنها داشته باشند دشوار است. برای آنها حتی قبول این مطلب دشوار است که اصولاً چرا باید دیگران چیزی داشته باشند که آنها نداشته باشند.
کودکان 5.5 ساله و شش ساله لزوماً همیشه حقایق را نمی‌گویند. به‌خصوص اگر سعی کنید آنها را به‌انجام کاری اقرار دهید این موضوع بیشتر صدق میکند. آنها اغلب اوقات از اقرار به‌کاری که کرده‌اند خودداری می‌کنند.
برای اطلاع از اینکه آیا کودک شش ساله ای کاری را انجام داده یا نداده است راه ساده‌ای دارد. کافیست که او را مستقیماً به‌انجام اینکار متهم نسازید. به‌جای آن بپرسید چگونه توانستی به‌روی آن قفسه بروی؟
کودک به‌احتمال زیاد طرز بالا رفتن خود از قفسه را برایتان شرح خواهد داد: صندلی را کنار قفسه بردم و از آن بالا رفتم. کودک در اینحالت متوجه نیست که چه میگوید.
اگر توجه داشته باشیم که کودک 5.5 ساله یا شش ساله در ارتباط خود با دیگران در دشواری به‌ سر میبرد درک موضوع برای ما و برای کودک ساده‌تر میشود. در هرجا که میتوانید از ترفندی استفاده کنید و حتی المقدور از دیگران و اطرافیان خود استفاده نمائید. توجه داشته باشید که بچه‌ها در این سن و سال با مادرشان بدرفتاری می‌کنند.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.