در مورد لجبازی کودکان، نگرشهای تربیتی نادرست
نگرشهای شما به عنوان والد در تشدید مشکل لجبازی و نافرمانی در کودکتان تاثیر زیادی دارد.
نگرشهای شما به عنوان والد در تشدید مشکل لجبازی و نافرمانی در کودکتان تاثیر زیادی دارد. همه والدین در مورد فرزندان خود عقاید و نگرشهایی دارند. برخی از این عقاید منطقی و سودمند و برخی دیگر غیرمنطقی و بیهوده هستند.
عقاید منطقی، عقایدی هستند که دلیلی برای آن ها وجود دارد. انعطاف پذیر هستند و منجر به بروز رفتارها و هیجانات متعادل و مناسب میشوند. عقاید غیر منطقی عقایدی هستند که دلیلی برای آنها وجود ندارد. انعطافپذیر و مطلق هستند، با جهان پیرامون خود هماهنگی ندارند، مانع دستیابی انسانی به اهدافش میگردند و در نهایت به بروز رفتارها وهیجانات نامناسب وناراحت کننده میانجامند.
رفتار والدین احتمالآ مبتنی بر ترکیبی از عقاید منطقی و غیرمنطقی در مورد فرزندشان و رفتارهای مقابلهجویانه وی است. نگرشهای منطقی و غیرمنطقی والدین، در حد وسط چهار طیف فکری که در هر فردی وجود دارد، قرار میگیرد. این طیفها عبارتند از :
پرتوقعی، تفکر ترجیحی، بی توجهی
پرتوقعی نگرشی است که به موجب آن یک پدر یا مادر به شکلی خدا گونه میپندارد فرزند من و دیگران باید به شکلی که من می خواهم رفتار کنند.
این طرز فکر بسیار خشک، بزرگمنشانه و غیرمنطقی است، زیرا هیچ قانونی در طبیعت وجود ندارد که فرزند شما یا هر فرد دیگری را مجبور به رفتار مطابق دستور شما بکند. این خودخواهی هیچ نقطهای ندارد جز عصبانیت شما، زیرا کودک نافرمان در بسیاری از مواقع قوانین اعلام شده توسط والدین را نقض خواهد کرد.
احساس شکست خوردگی، احساس نگرانی، بی احساسی
احساس شکستخوردگی حالتی ذهنی است که به موجب آن پدر و مادر فکر میکند. کارهای فرزند من بسیار نا خوشایند، خیلی بد و بسیار ناراحت کننده است. رفتارهای زشت او کاملآ مرا خرد کرده است .
این طرز فکر کاملآ غیرمنطقی است، زیرا کلمات بسیار نا خوشایند،خیلی بد و بسیار ناراحت کننده بهاین معنا هستند که چیزی ۱۰۰ درصد بد است، یعنی بدتر از هر چیز بدی که ممکن است برای یک فرد پیش بیاید.
عدم تحمل ناکامی، تحمل ناکامی، انکار ناکامی
عدم تحمل ناکامی زمانی رخ میدهد که والدین هنگام بروز مشکلات دست از تلاش و مبارزه بردارند و بهخود بگویند، من باید بیهیچ تلاش وکوششی از همکاری فرزندم برخوردار باشم چون اصلآ نمیتوانم عدم همکاری او را تحمل کنم.
فرزند من باید خودش بداند که رفتار صحیح چیست وهمان گونه عمل نماید. این طرز فکر باعث نا هماهنگی در رفتار والدین می شود زیرا بعضی از آن ها معتقدند که مجبورنیستند خود را به درد سر بیاندازند و بهسختی تلاش کنند تا به نتیجه برسند. این طرز فکر والدین را از پیگیری هر برنامه ای جهت کمک به فرزند نافرمان باز می دارد.
اهانت کردن به دیگران، پذیرفتن دیگران، ستایش دیگران.
اهانت به دیگران یعنی تمایل به تحقیر کردن صد درصد و بد دانستن فرزند است. این طرز فکر ناشی از تصور نا درستی است که میتوان ارزش انسانی افراد را بر اساس رفتار آن ها مورد قضاوت قرار داد.
معمولآ عقاید اهانتآمیز نسبت به کودک بهچنین شکلی در ذهن والدین خطور می کند: چون از من اطاعت نکردی بچه خیلی بدی هستی وسزاوار مجازات خواهی بود.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼