رفتار والدین با کودک، تصورشان را از خودشان خراب نکنید
هرکاری بکنید نتیجهای دارد! هر کاری! اگرچه ممکناست این نتایج که غالباً تاثیر عصبی دارند بهنفع شما نباشند.
هرکاری بکنید نتیجهای دارد! هر کاری! اگرچه ممکناست این نتایج که غالباً تاثیر عصبی دارند بهنفع شما نباشند، با این حال همیشه نتایجی برای شما دارد که حاصل رفتار شما است.
اگر بهعنوان پدر یا مادر علاقهمند هستید که عزت نفس و اعتماد بهنفس فرزندانتان افزایش یابد، باید نگاهی بهدرون خود داشته باشید، تا دقیقاً متوجه شوید چگونه رفتار میکنید که نتایج آن اهدافی را که شما برای فرزندانتان در نظر دارید تامین نمینماید.
اگر انگیزههای خود را بشناسید، میتوانید کاری کنید که از نتایج نامطلوب اجتناب کنید. اگر شما بهعنوان پدر یا مادر رفتاری با فرزندان خود داشته باشید که آنها تصویری ضعیف از خود در ذهن داشته باشند، نتایج روانشناسی زیر حاصل خواهد شد:
- ادارۀ یک کودک مطیع که خود را ناچیز میشمرد، آسانتر است.
- وقتی شما با فکر کردن و صحبت کردن بهجای بچهها، برآنها تسلط پیدا میکنید، این کار بهشما حس برتری میدهد. در واقع شما یک گروه اسیر و زندانی دارید که باید گوش بهفرمان شما باشند و بدین ترتیب تسلط بر فرزندانتان بهشما قدرتی میدهد که بهاحتمال زیاد در زمینههای دیگر زندگی مشابه آن را ندارید.
- وقتی شما بتوانید تقصیر همۀ شکستهای او را ناشی از نگرش ضعیف و تصویر حقر او از خودش قلمداد کنید، دیگر مسئولیت رشد و پیشرفت فرزند خود را بهعنوان یک انسان سالم بهگردن نمیگیرید. این راه مطمئنی است برای اینکه مسئولیت تربیت اولاد خودش را از دوش خود بردارید و برای خود عذر موجه بتراشید.
- با اصلاح دائمی رفتار فرزندتان و تذکرات پیوسته بهاو و اینکه او را آدمی وابسته بار بیاورید، میتوانید از طریق ترس بر او سلطه پیدا کنید و میتوانید بهخود بگویید که چطور حق با شما است.
محق بودن برای والدین خیلی مهم است و اگر اعتماد بهنفس فرزندتان را نیز پایین نگه دارید، این فرصت را دارید که همیشه خود را حق بهجانب بدانید. شما والدین، با ارائه نظراتی بهشرح زیر همیشه حق را بهخود میدهید: تقصیر او است که هیچ تلاشی نمیکند، او مثل گربه ترسو است و اعتماد بهنفس ندارد.
- شما میتوانید از خطراتی که همیشه بهبرقراری یک رابطۀ صمیمانه، حتی با فرزندانتان منجر میشود، پرهیز کنید. اگر در آغوش گرفتن، بوسیدن و خلاصه ابراز احساسات فیزیکی و ظاهری بهدلیل تردیدهای خود شما مشکل است، میتوانید این بهانه را بیاورید: من همینم که هستم، چارهای ندارم.
- خیلی راحت است که در خانواده با همه رفتار یکسانی داشته باشیم. وقتی فرزندانتان را باهم مقایسه کنید و آنها را تشویق کنید که رفتار، فکر و احساس آنها مثل هم باشد، از برخورد افراد باهم اجتناب میکنید.
مفهوم اینکه باهمه رفتار یکسان داشته باشید این است که: اگر پنج نفر در این خانه زندگی میکنند، من فقط یک شخصیت را میبینم.
نتیجۀ نامطلوبی که از این نوع نگرش در مورد فرزندانتان حاصل میشود، پرهیز و اجتناب است از خطر، پرهیز ازمسئولیت و پرهیز ازتغییر، اما اگر پرهیز ازاین سه عامل ضروری تعلیم و تربیت را کنار بگذارید، بهنگرش و رفتارهای جدیدی دربارۀ فرزندانتان خواهید رسید.
انسان سالم در تمام طول عمر بهخطرپذیری علاقهمند است، چه زمانی که کودک است و چهزمانی که خودش بچهدار شده است. درضمن انسان توانمند بهجای انتقاد از دیگران، خود مسئولیت میپذیرد، و همین مسئولیت پذیری، عاملی ضروری است که پدر، مادر و یا یک بچۀ سالم باید داشته باشند.
دست آخر، انسان توانمند میداند که نمیتواند همیشه راه آسانتر را در تعادل با دیگران انتخاب کند. ما والدین بهجای اینکه در حال حاضر بهسادهترین راه فکر کنیم، باید مشکلترین راه را انتخاب نماییم. بچهها بهجای اجتناب از کارهای مشکل، باید از آنها استقبال نمایند.
برای اینکه اتکای خودمان را بهاین انگیزههای نامطمئن که عزت نفس بچهها را از بین میبرند، کاهش دهیم، باید از یک رشته اصول مشخص و ارزشمند پیروی نماییم تا کودکانمان بهمدد آنها خود را انسانهایی مهم، هدفمند و منحصربهفرد بدانند.
اگر میخواهیم از عزت نفس و اعتمادبهنفس بالایی برخوردار شویم، باید همواره بهاین اصول اولیه توجه کنیم و هرروز تلاش نماییم با اتخاذ روشها و خط مشیهای جدید با این اصول هماهنگ شویم و بدین وسیله کودکانمان را یاری نماییم بهترین تصویرها را از خود بسازند و بهبالاترین سطح قابل تصور برسند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼