طلاق در دوران بارداری، چه باید کرد؟
موضوع طلاق به تنهایی یک اتفاق سخت و در بیشتر اوقات دردناک است حال زنی را تصور کنید که بعد از بارداری یا قبل از آن تصمیم به جدایی از همسرش گرفته و راه دیگری برایش نمانده است.
موضوع طلاق به تنهایی یک اتفاق سخت و در بیشتر اوقات دردناک است حال زنی را تصور کنید که بعد از بارداری یا قبل از آن تصمیم به جدایی از همسرش گرفته و راه دیگری برایش نمانده است. در این شرایط تصمیم گیری برای ماندن یا جدایی خیلی سخت میشود. با دکتر محمد مشفقی گفت و گویی در این زمینه داشتهایم که در ادامه میخوانید.
اگر در دوران بارداری ناچار به طلاق شدیم چه باید کرد؟
قبل از اینکه به موضوع طلاق در دوران بارداری بپردازیم لازم است ابتدا کمی به عقب برگردیم. بر اساس فرهنگ سنتی حاکم که در کشور ما حکمفرماست خیلی از خانوادهها بر این باور هستند که وقتی فرزندشان به سن خاصی رسید باید حتما ازدواج کنند و بر همین اساس جوان را تحت فشار قرار میدهند. در این فضای ایجاد شده جوان تصور میکند اگر ازدواج نکند حتما فرد بیکفایتی است.
ازدواج امری کاملا فردی و شخصی است و ربطی به اطرافیان ما ندارد. علاوه بر این احساس نیاز افراد برای ازدواج و تشکیل خانواده از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در هر حال ازدواج باید زمانی صورت گیرد که افراد به رشد عقلی و ثبات فکری در زندگی رسیده باشند یعنی به صورت معمول تحصیلاتشان را به پایان رسانده و صاحب شغلی شده باشند.
اهمیت آمادگی برای بارداری از آمادگی قبل از ازدواج بیشتر است؟
بله قطعا. این نکته را فراموش نکنیم که اهمیت آمادگی برای بچهدار شدن صدها برابر بیشتر از آمادگی و داشتن ثبات فکری قبل از ازدواج است. زیرا اینجا فقط بحث زن و مرد نیست بلکه موضوع بر سر تولد یک موجود زنده است که ما او را وارد زندگی کردهایم و در قبالش مسئولیت بسیار سنگینی داریم. این مسئولیت به طور مساوی بین زن و مرد تقسیم میشود و به همین دلیل هم زن و هم مرد باید به این آمادگی رسیده باشند. بنابراین قبل از اینکه ما در شرایطی قرار گیریم که به طلاق در دوران بارداری فکر کنیم، باید قبل از آن راهکارهای پیشگیرانه را انجام دهیم.
بنابراین اگر شخصی آمادگی لازم برای بچهدار شدن را نداشت نباید بچهدار شود؟
بله. تا زمانی که به ثبات نسبی و آرامش در زندگی نرسیدهایم نباید به بارداری فکر کنیم. اما با اینحال این اتفاق برای خیلی از زوجها میافتد و با وجود مشکلات اقدام به بچهدار شدن میکنند و شرایطی پیش میآید که نمی توانند به زندگی زناشوییشان ادامه دهند و جدایی در بارداری اجتناب ناپذیر میشود.
ما در قبال فرزندی که به دنیا میآوریم مسئول هستیم که پدر و مادر خوبی باشیم.این مسئولیت از نقش زن و شوهر بودن کاملا متفاوت است و باید این دو را از یکدیگر تفکیک کنیم. بسیاری از زوجها با وجود اینکه بحران و مشکل زیادی با همسرشان دارند اما به خاطر بچهها به زندگی زناشوییشان ادامه میدهند که در این شرایط باید گفت به خاطر بچهها باید گاهی این کار را انجام داد.
آیا جدایی به روح و روان فرزندان آسیب نمیزند؟
توجه داشته باشید که نقش یک پدر و مادر خوب این است که از فرزندمان به خوبی حمایت کنیم، به او احساس امنیت دهیم و او را سرشار از محبت بی دریغ خودمان کنیم. ما باید بی حد و مرز به فرزندمان محبت کنیم اما خواستههای نا بهجای او را برآورده نکنیم. در این بین مسائل شخصی و خصوصی پدر و مادر هیچ ارتباطی به فرزند ندارد. برای مثال رابطه خصوصی و زناشویی افراد هیچ ربطی به فرزندشان یا آدمهای دیگر ندارد. وقتی زن و شوهر رابطه خوبی با یکدیگر ندارند نیاز آنها که داشتن تعلق خاطر وعشق است برآورده نمیشود.
در چنین فضایی زن و مرد نمیتوانند نقش پدر و مادر را به خوبی ادا کنند. زنی که نیاز عاطفیاش برآورده نمیشود نمیتواند محبت و عشق کامل و درستی را به فرزندش دهد. احساس امنیت و گرمای خانه از رابطه عشقی پدر و مادر تامین میشود. در خانههایی که والدین روابط صمیمانه و عاشقانهای دارند بچهها در آن شاد هستند. اما در خانوادههایی که روابط والدین سرد است فرزندان احساس امنیت نمیکنند و حال روحی خوبی نیز ندارند. به همین دلیل زن و شوهر باید یا رابطه عاشقانهای با یکدیگر داشته باشند و یا به خاطر بچهها به این ارتباط خاتمه دهند زیرا ادامه دادن رابطه در فضای جنجالی و سرد به فرزندان آسیب جدی وارد میکند. پس طلاق در بارداری گاهی اوقات به نفع فرزندان است.
آیا جدایی تنها راه حل برای ارتباطهای زناشویی مشکل است؟
در شرایطی که رابطه زن و مرد به مشکل خورده دو حالت وجود دارد.
یا آن دو قادر به اصلاح رابطه خواهند بود که اولویت همیشه با اصلاح رابطه زناشویی بوده و جدایی هیچ وقت اولین گزینه نیست. قطع کردن یک رابطه کار سختی است زیرا وقتی دو نفر با یکدیگر ازدواج میکنند رابطهای مشترک خلق میشود و این رابطه شبیه یک کودک است. هرچقدر از عمر این رابطه میگذرد مرگ آن دردناکتر است حتی اگر آن رابطه خوبی هم نبوده باز هم فقدان و گسستن از این رابطه سخت و دشوار خواهد بود.
اما در وهله دوم اگر رابطه اصلاح پذیر نبود نمیتوان تنها به خاطر بچهها سوخت و ساخت زیرا با اینکار به فرزندمان آسیب خواهیم زد. ما با داشتن یک رابطه زناشویی بد در دوران رشد فرزندمان، فضای ناامنی برای او ایجاد کردهایم. مخصوصا در چهار یا پنج سال اول زندگی کودک که شخصیت کودک شکل میگیرد خیلی مهم است که محیط امنی را برای رشد او فراهم کنیم. کودکی که در محیط خوب رشد پیدا کرده باشد و دنیا را جای امنی درک کند حتی در آینده وقتی با چالشها و مشکلات مواجهه میشود با داشتن این پیش فرض راحتتر به حل مسائلش میپردازد. اما برعکس کودکی که در محیط ناامن و پرتنش بزرگ شده دنیا را یک جای پر اضطراب و پر خطر میبیند.
بنابراین با ادامه دادن یک رابطه غلط هم در شرایط فعلی به روح و روان فرزندمان آسیب میزنیم و هم الگوهای غلطی برای آیندهاش در اختیار او قرار دادهایم که همان الگوی بسوز و بساز است.
با این اوصاف راهکار عملی برای زنی که در بارداری به جدایی فکرمیکند چیست؟
حتما این جمله را از خیلی از زن و شوهرها و یا افراد مختلف شنیدهاید که میگویند زندگی زناشویی همین است و حتی پدر و مادرهای ما هم به همین سبک زندگی کردهاند و یا هیچ کس عاشق همسرش نیست وبیشتر افراد یک زندگی معمولی زناشویی دارند. این همان تصور غلطی است که در ذهن افراد شکل گرفته و افراد را برای الگوی بسوز و بساز توجیه میکند.
در هر زمانی که ما تشخیص دادیم رابطهمان رابطه درستی نیست باید به آن خاتمه دهیم. منتها در دوران بارداری این وضعیت کمی سختتر است زیرا در این دوران زن به حمایت بیشتری نیاز دارد. اگر مردی که در رابطه هست نسبت به فرزندش احساس مسئولت داشته باشد باید بتواند موضوع فرزند را از رابطه شخصی که با همسرش دارد تفکیک کند.
آدمهای نرمال و سالم اگر با وجود مشکلات و اختلافات زناشویی متوجه باردارشدن همسرشان شوند این دو مساله را کاملا از هم تفکیک میکنند. تا زمان به دنیا آمدن نوزاد مرد باید از همسرش حمایت کند تا زن بتواند این دوران را با سلامت و امنیت خاطر پشت سر بگذارد. این اتفاق منوط به این است که هم زن و هم مرد به این درک و پختگی رسیده باشند.
اما اگر قرار باشد رابطه بارداری با وجود اختلافات زناشویی و بحث جدال همچنان ادامه داشته باشد این وضیعت از طلاق در بارداری خیلی سختتر و مضرتر است.
آیا ازدواج مجدد باعث آسیب روحی بچهها میشود؟
خیلی ها این باور را دارند که ازدواج مجدد ممکن است برای بچهها مشکلاتی را به همراه داشته باشد و به آنها از لحاظ روحی آسیب وارد کند.این موضوع زمانی درست است که زن یا مرد انتخاب نادرستی داشته باشند اما اگرآنها انتخاب درستی داشته باشند این اتفاق نمیافتد و فرزندان بسیار خوشبختتر از زمانی خواهند بود که مادر و پدرش دائما در حال نزاع و بحث بودهاند. با اینکار فرزندمان فرصت این را پیدا خواهد کرد که گرمای عشق را بین مادر یا پدر خود با زوجی که انتخاب کردهاند حس کند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼