پدیده کودک همسری، مسالهساز شد
به اندازه کافی در سطوح جهانی در زمینه مهار کودک همسری اقدامات فراوان انجام شده است.
به اندازه کافی در سطوح جهانی در زمینه مهار کودک همسری اقدامات فراوان انجام شده است. بر اساس آمار در بسیاری از کشورهای دنیا به ویژه در جوامع سنتی شرایط دسترسی به شغل متفاوت است.
در این وضعیت دختران و پسران فراوان در سنین مختلف بدون انتخاب خود به ازدواج دیگری در میآیند. البته کودک همسری برای دختران مشکلات متعدد را به دنبال دارد. اغلب دختران در این چرخه از آموزش جدا میشوند. آنها در این روند مسیری را که باید به سمت تعالی، شعور و دانش بیشتر باشد، را از دست میدهند. به هر حال عوارض ازدواج در سنین کودکی بسیار متفاوت از ازدواج در سنین بزرگسالی است. برای مثال از بعد پزشکی نیز مشکلاتی برای آنها بروز میکند. عوارض این اقدام در کلمه کودک همسری نهفته است.
وقتی که از آغاز زندگی مشترک صحبت میشود، طبیعتا فرد مرحله جدید از زندگی را شروع میکند. در کودک همسری با پدیدهای غیر قابل تصور مواجه هستیم. این پدیده از لحاظ پزشکی و جامعه شناختی به عنوان مشکل مطرح میشود. از بعد روانی باید تاکید کرد که بسیاری از این نوع ازدواجها غیرموفق و غیرعملکردی هستند، یعنی ازدواج بر اساس رسالتش که قرار است سازندگی، مشارکت و پیوند باشد، انجام نمیشود. تاثیرات روانی این نوع ازدواجها برای کودکان میتواند ترس و عدم آمادگی برای ارتباط نزدیک با دیگری را به دنبال داشته باشد. از سوی دیگر این نوع ازدواجها کمبودها از لحاظ تجربه، شعور زندگی، عمق شناخت از انسان را با خود به همراه دارد.
برای مثال چندی قبل یک دختر در غرب کشور به دلیل کودک همسری تلاش کرده بود، جنین سه ماههاش را سقط کند. اینها مواردی است که متخصصان باید بر اساس آمار و بررسیهای دقیق درباره آن اظهار نظر کنند. به هر حال نمادهای اینکه این گونه ازدواجها ناموفق هستند، فراوان است، حتی اگر این مساله به پژوهش هم نرسیده باشد. هر چند برخی از افراد مدافع ازدواج در سنین کودکی بر این باور هستند که ازدواج در سنین کودکی و نوجوانی امکان به فساد کشیده شدن جوانان را کاهش میدهد. در پاسخ به این افراد باید گفت که اگر حد و مرز رفتارها برای افراد در سنین مختلف مشخص شود، طبیعتا میتوان آنها را از هر گونه به فساد کشیده شدن مصوب کرد.
مساله این است که در کودک همسری آیا فقط صرفا تشکیل خانواده ملاک است، یا اینکه خواستار تشکیل خانواده و فرزندآوری با کیفیت هستیم. برای مثال اگر بر این باور باشیم که یک کودک میتواند مادر مناسبی باشد، باید تاکید کرد که مساله بارداری برای او خطرات متعدد را به دنبال دارد و هم مساله فرزندآوری و هم فرزند پروری برای او چالشهای فراوان را بهدنبال دارد، چون کسب هر گونه مهارت در این زمینه نیازمند کسب تجربه و شعور برای درک موقعیت است. بنابراین هر گونه تایید کودک همسری به این معناست که فقط به تولید مثل توجه شده و کودکان متولد شده در این نوع ازدواجها با کیفیت مناسب تربیتی پرورش نمییابند. در این شرایط خانواده نیز بهجایی برای پرورش نسلهای با کیفیت تبدیل نمیشود. امروزه مساله زندگی در جمع و به شکل قبیلهای کاهش یافته است. در شرایط کنونی در کنار هم زیستنها هم کاهش یافته است. در عصر حاضر نمیتوان انتظار تداوم پدیدهای همچون کودک همسری را داشت.
منبع:
سلامت نیوز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼