جملاتی که نباید به کودکان گفت، والدین بدانند
آیا شما حاضر هستید یک هفته فرزندتان را به کس دیگری بدهید تا برای او پدری یا مادری کند؟
این جملات را هیچگاه به زبان نیاورید چون برای کودک حکم سم دارند و کشنده اند:
دوست ندارم ، دیگر مامانت نیستم ، من میروم مامان یکی دیگر میشوم ، میگذارمت و میروم ، از خونه می اندازمت بیرون ، تو بچه ی بدی هستی ، تو مامان رو دوست نداری ، اگر این کار را نکنی ، میزنمت ، میکشمت ، وای به حالت! اگر بیام ببینم...... کار را کرده ای ، من می دانم و تو ، دیگر بابا ( مامان) نداری ، میخواهی مامانت(بابات)را بکشی؟ میخواهی مامان (بابا) پیر بشود؟
حرصم بدهی مریض میشوم میمیرم ، تو همیشه همینطوری! شلخته، نفهم ، بزنم له ات کنم؟ ، اگر فلان کار را بکنی دوستت دارم ، من چه گناهی کرده ام خدا چنین بچه ای به من داده ؟ مردم بچه دارند ما هم بچه داریم ، آمپولت میزنم ، گریه کنی خفه ات میکنم ، دزده بیا ببرش ، پلیس بیاید دستگیرت کند ، بگذار بابات بیاید خانه ، بذار مهمان ها بروند من میدونم و تو....
مامان (بابا)ت نیستم
بچه در دنیا جز پدر و مادر کسی را حامی و سر پناه خود نمیداند.با این حرف یا حرف های مشابه یکدفعه تمام زندگی و آینده ی کودک در ذهنش متزلزل میشود و احساس میکند همه چیزش را از دست داده است.
آیا شما حاضر هستید یک هفته فرزندتان را به کس دیگری بدهید تا برای او پدری یا مادری کند؟ یا فرزندتان او را مامان یا بابا صدا بزند؟ مطمئنا جوابتان منفی است. کودک هم حاضر نیست پدر و مادرش را از دست بدهد و آن ها والدین بچه ی دیگری بشوند.
این حرف های شما بارها و بارها در ذهن کودک مرور میشود. خیال نکنید یک بار گفتید و تمام شد.مطمئن باشید کودک بارها از شما میپرسد : مامان دوستم داری؟ یا موقع خروج شما از خانه میپرسد: کجا می روی؟ نرو مرا تنها نگذار... ؛ زیرا کودک پیوسته مضطرب است که نکند والدینش را از دست بدهد.
خواهش میکنم با حرف های ناآگاهانه قلب کوچک و ذهن آرام کودک را پر از افکار منفی و هیجانات کاذب نکنید.
تو منو میکشی
این جمله را هرگز به کودکتان نگویید. چرا که تاثیر خیلی مخربی بر روی کودک دارد.
میمیرم برات
کودک درک درست و واضحی از مرگ ندارد و با شنیدن این جملات و جملات مشابه که تکیه کلام بزرگسالان است احساس ناامنی و ناآسودگی میکند. حتی وقتی بدن کودک زخمی میشود نگویید : الهی برات بمیرم زیرا کودک فرق بین شوخی و جدی یا معنی اغراق در جملات را نمیداند.
وقتی میگویید تو منو کشتی..، یا وقتی کار بدی میکند و میگویید میکشمت...، کودک تصور میکند شما قصد کشتن او را دارید و احساس ناامنی میکند.به نظر شما در این مواقع پناهگاه امن کودک کجاست؟ اگر فرزندتان در سن نوجوانی باشد به گروه هم سالان یا جوانان گرایش پیدا میکند و از خانواده دور میشود. پس مراقب گفتار و رفتارتان باشید.
از خونه میندازمت بیرون
اگر همسر شما این جمله را به شما بگوید چه احساسی پیدا میکنید؟ سی ثانیه فکر کنید...آیا احساس نمیکنید این خانه دیگر محل امنی برای شما نیست؟ آیا به فکر یک خانه ی دیگر نمی افتید؟ آیا احساس نمیکنید افراد این خانه دیگر شما را دوست ندارند و نمیتوانید دیگر با آنها زندگی کنید؛ زیرا ارزشی برای شما قائل نیستند؟!
فرزندان در سنین نوجوانی اگر این جملات را بشنوند کم کم به فکر یک خانه و هم خانه ی جدید می افتند. حتی کودکان هم به فکر خانه ی مادربزرگ می افتند یا با دیدن کودکان خیابانی احساس هم ذات پنداری میکنند و در ذهنشان خود را در این موقعیت ها می بینند.
پس برای جلوگیری از این رفتارها و افکار این عبارات را به کار نبرید. بچه هایی که در خردسالی این جملات را بشنوند پدر و مادرشان را در سن پیری به خانه ی سالمندان منتقل میکنند.
اگر مرا اذیت کنی مریض میشوم، میمیرم
این جملات احساس گناه و عذاب وجدان را به مخاطب القا میکند. بعضی وقت ها کودک به درستی نمیداند کدام رفتارش موجب اذیت شما شده . پس بهتر است به جای این جملات منفی ، احساستان را در مورد آن رفتار بیان کنید نه اینکه در مورد کودک صحبت کنید. برای مثال بگویید : من از اینکه تو مسواک نمیزنی ناراحت میشوم.
نگاه و احساس بچه در مورد خودش نباید خراب و منفی شود. هنگام احساس عذاب وجدان کودک که سن خیلی کمتری از والدینش دارد حس میکند که وظیفه دارد از آنان مراقبت کند این برای روحیه ی کودک ضرر دارد.
چرا بعضی جملات ممنوع هستند؟
بچه ها در سنین زیر ۶ سال ( و گاهی تا ۷ سال) فرق بین حقیقت و شوخی را نمیفهمند و هرچیزی را باور میکنند. پس هرچیزی در سر آنها فرو نکنید.
این جملات بار منفی دارند ذهن کودک را درگیر افکار منفی میکنند و جلوی خلاقیت او را میگیرند. کودکی که آرامش دارد به فکر بازی است ولی کودکی که نگران از دست دادن مادر (پدر)ش است ممکن است رفتارهایی مثل شب ادراری ، پرخاشگری ، لکنت زبان ، ناخن جویدن ، کابوس های شبانه ، دزدی یا ناهنجاری از خود بروز دهد.
وقتی کودک پذیرفته که (( من بدهستم)) است مجالی برای رفتارهای خوب پیدا نمیکند. کودکی که احساس میکند پشت و پناهی (خانواده)ندارد اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست میدهد و فقط دنبال پرکردن این خلا در زندگی اش است.
اسن جملات و گفتارها از تنبیه بدنی بدتر هستند ؛ زیرا در تنبیه بدنی با اجرا شدن تنبیه آثار آن تقریبا تمام میشود ( یک خاطره ی منفی از تنبیه کننده در ذهنش می ماند.) ولی این جملات ممنوع هرلحظه در ذهن کودک تکرار و تکرار میشود و روان کودک معصوم را به هم میریزد.
اگر از این جملات ممنوع استفاده کرده اید جبران کنید:
1- دیگر آنها را به کار نبرید همچنین اگر کودک مثلا فحشی را که از خودتان یادگرفته تکرار کرد او را سرزنش نکنید بی اعتنایی کنید مدتی زمان میبرد تا او فراموش کند.
2- بدون قید و شرط به کودک محبت کنید اما اگر کار خطایی کرد تماس دیداری- شنیداری تان را با او قطع کنید. کودک با قطع تماس متوجه قطع مهر میشود. سپس احساس و انتظارتان را به او بگویید.
3- از جملات مثبت استفاده کنید تا کودک متوجه شود که چقدر دوستش دارید برای مثال بگویید: (( مامان(بابا) علیرضا رو دوست داره خیلی زیاد هم دوست داره.)) کودک چند بار که این را بشنود خودش هم با شما تکرار میکند.
4- به کودک بفهمانید که من خوبم ، تو خوبی ( با گفتار و رفتارتان ) اما آن کار (زدن) بد است. مراقب طرز صحبتتان باشید.
5- دیگر به کودک نگویید (( من بدون تو میمیرم)) زیرا کودک میترسد که نکند روزی از شما جدا شود. بگویید: من و بابا ( مامان) با تو خوشبخت تریم. از اینکه خدا تو را به ما داده خوشحالیم و خدا را شکر میکنیم.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼