پاسخ به پرسش های کودکان، بچه چجوری به دنیا میاد؟
پرسشی که از حدود ۴ سالگی تا ۶ و ۷ سالگی ادامه پیدا می کند ، موضوع کنجکاوی کودک درباره ی این است که: بچه چگونه به وجود می آید؟
پرسشی که از حدود ۴ سالگی تا ۶ و ۷ سالگی ادامه پیدا می کند ، موضوع کنجکاوی کودک درباره ی این است که : (( بچه چگونه به وجود می آید؟)) ، (( تولید می شود؟)) و یا (( چگونه به دنیا می آید؟)) . در این زمینه پدر و مادر باید بسیار مراقب باشند که اطلاعاتی را که به فرزندشان می دهند آن ها را کمک کند.
کودک حدود ۴ سالگی قبول می کند که ما فرزندمان یا خواهر و برادر را از جایی خریدیم و یا آورده ایم . برای او بسیار راحت است که به او بگوییم ، از بیمارستان آمده و یا این که از کجا متولد شده یا به راحتی از این که از ناف متولد شده است و یا از بین دست و پا متولد شده است را می پذیرد و برای او کفایت می کند.
اما برایش بسیار مهم است که او چگونه به دنیا آمده است و زاییده شده است. برای او اهمیت دارد که آیا اذیت شده است؟ آیا موجب آزار مادر شده است ؟ آیا دردسری را به وجود آورده است؟ آیا او را دوست داشتیم؟ آیا آمدن او ما را آنچنان اذیت کرده است که او را دوست نداشته باشیم؟ و در این زمینه میتواند خیال هایی را ذهن خود پرورش دهد.
در ۵ سالگی اصولا توجه کمتری به این موضوع ها دارد و اهمیتی نمی دهد که آنچه را که در دنیای خیال در ۴ سالگی ساخته ، مخصوصا اگر خوب و جالب باشند ، نگه می دارد و اگر بد باشند معمولا کنار می گذارد و فکر خودش را مشغول چنین مطلب و موضوعی نخواهد کرد.
کودک در ۶ سالگی دوباره به موضوع بچه علاقه پیدا می کند و این بار با مفهوم ازدواج و مفهوم دوست داشتن و مفهوم در یک اتاق با هم خوابیدن ، آشنا میشود.
متوجه میشود که پدر و مادر وقتی که یکدیگر را دوست داشته باشند و بخواهند صاحب فرزندی شوند و در یک اتاق و رختخواب بخوابند ، احتمالا میتوانند صاحب فرزندی شوند.
جسته و گریخته با توجه به محیط اطرافش ، با موضوع رابطه ی جنسی آشنا می شود اما دقیقا نمی داند که این رابطه ی جنسی چگونه اتفاق می افتد! و فقط میتواند برایش همین کافی باشد که اگر دو نفری یکدیگر را دوست دارند یا زن و شوهر هستند کنار هم می خوابند موجب تولد فرزند می شود.
مایه هایی از مفهوم عشق یا محبت را می فهمد. به همین دلیل با گفتن تو را دوست دارم یا عاشقتم برخی از اوقات پیامی در جهت داشتن فرزند و یا موضوع رابطه ی جنسی مطرح می کند. ولی پرسش اصلی و اساسی مخصوصا حدود ۶ سالگی برای او این است که آیا این کار دردی دارد؟ آیا این کار رنجی دارد؟ آیا لذتی به دنبال دارد؟ آیا کسی که وجود خودش را به دیگری تحمیل می کند زوری در کار است؟
ترسی در کار است؟ خطری در کار است؟ و یک پرسش اساسی در ذهن او مطرح می شود که آیا این کار اصولا خوب یا بد است؟ (( گرچه نتیجه ی آن را که داشتن فرزند است معمولا خوب می داند)).
کودک حدود ۷ سالگی مسئله بچه دار شدن انسان را یک مقدار واقع بینانه تر می بیند. به نظر او مسئله ی اصلی و اساسی ، ارتباط پدر و مادر است. متوجه می شود که آنها میتوانند رابطه ای داشته باشند. قبول می کند و متوجه میشود که آنها میتوانند رابطه ای داشته باشند.
قبول می کند و متوجه میشود که شاید جزئی از وجود مادر و پدر است و آمادگی پیدا می کند که موضوع تخمک و اسپرم را ( مخصوصا اگر پدر و مادر آن را به صورت تصویری به کودک نشان بدهند) کاملا به رابطه ی جنسی و بعدا تولد فرزند مرتبط کند و در ذهن خودش برای این موضوع پاسخی پیدا کند.
اشتیاقی پیدا می کند که ازدواج کند. درباره ی این که با چه کسی میخواهد ازدواج کند یا چگونه فردی ؛ نظریاتی پیدا میکند. شاید حتی اگر در این ایام به جشن نامزدی و عروسی رفته باشد ، منظره های آن مراسم را برای خودش مجسم کند و آمادگی این را پیدا می کند که ببیند چه رغبتی و چه تمایلی به ازدواج و مخصوصا با چه کسی دارد!.
تعجب آور نیست که برخی از اوقات این فرد ۱۰ یا ۲۰ سال از او بزرگ تر و یا چند سالی از او کوچک تر است!. نکته ی دیگر این است با توجه به نظری که درباره ی خواهران و برادران خودش دارد آیا مایل است که صاحب فرزندی شود؟ یا نمیخواهد که فرزندی داشته باشد؟! آیا ده تا بچه می خواهد یا فقط یکی؟! این ها مطالبی است گرچه ممکن است ابراز نکنند ولی معمولا آن را در ذهن خودش دارد.
آنچه اهمیت دارد این است که فرزندان ما به دلیل شیر خوردن ، به دلیل تماس و لمسی که با پدر و مادر و بقیه ی عزیزان دارند ، به خاطر آغوش و نوازشی که در دوران کودکی با آن برخورد داشتند و برخوردار بودند ، به خاطر شنیدن حرف ها ،گفتگوهایی که انجام گرفته ، مطالب و نظریاتی که پدر و مادر ابراز کردند ، رفتارهایی که دیده ، مخصوصا افراد در مناطق روستایی با یکدیگر دارند ، در مناطقی که افراد با حیوانات در ارتباط هستند و یا ارتباط حیوانات را با هم دیدند ، پرسش ها و مطالب بسیاری برایش مطرح میشود و ضمنا مایل به دانستن است.
تقریبا هیچ کودکی نیست که بدون ده ها بلکه صدها سوال و کنجکاوی این دوران را پشت سر نگذارد. در دنیای امروز علاوه بر برنامه های تلویزیونی و فیلم ها ، داستان هایی که پدر و مادر تعریف می کنند و یا گوش دادن به حرف بزرگسالان ، آن زمانی که با خودشان مشغول هستند ، همه و همه بچه ها را به نتایجی در این زمینه ها می رساند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼