قصه گفتن برای کودکان، مهارت می خواهد؟
امروزه در بسیاری از مدارس کشورهای اروپایی از قصه گویی برای تدریس استفاده می کنند.
همه ما خاطراتی از قصه های پدر بزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر در گوشه ای از ذهن مان داریم. با قصه ها به سرزمین های دور دست می رفتیم و شب را با خواب شخصیت های داستان به روز می رساندیم. با بسیاری از باید و نباید ها در قالب قصه آشنا شدیم، بی آنکه بدانیم قصه گویی نوعی کلاس آموزشی است. با ذوق و شوق به قصه ها گوش می دادیم و گاهی تقاضای تکرار آنها را می کردیم.
امروزه در بسیاری از مدارس کشورهای اروپایی از قصه گویی برای تدریس استفاده می کنند.قصه نوعی آموزش غیرمستقیم و شیرین محسوب می شود. معلمان و مربیان می توانند با استقاده از این شیوه ، زمینه درک بهتر و عمیق تری را برای دانش آموزان فراهم کنند. ظریفه روئین از نویسندگان کشورمان معتقد است، مسایلی که از طریق قصه آموزش داده می شود ،سریعتر به ذهن سپرده می شود.این نویسنده به خبرنگار شبستان، اظهار داشت: در مهدهای کودک و آموزش و پرورش باید از طریق قصه و قصه گویی مفاهیم ریاضی و علوم را تبیین کرد. یک معلم ادبیات از طریق قصه می تواند درس دهد. مربیان و معلمان اگر از خلاقیت برخوردار باشند می توانند به خوبی مفاهیم درس خود را به دانش آموزان انتقال دهند.
یک قصه خوب قصه ای هست که بچه ها را جذب کند، به گونه ای گه آنها مشتاق گوش دادن به ادامه آن باشند. قصه خوب باید متناسب با سن مخاطب باشد. قصه ای جذاب است که بچه ها را همراه کند ، بچه ها با آن بخندند ، تعجب کنند و بترسند و البته این به هنر قصه گو هم مربوط می شود. قصه گویی یک هنر است.مصطفی رحماندوست، نویسنده نام آشنای کودک و نوجوان معتقد است، آدمهایی که زودجوش هستند ، راحت با دیگران ارتباط برقرار میکنند و سریعتر به ویژگیهای روحی مخاطبان خود پی میبرند، بیش از دیگران استعداد قصهگویی دارند.رحماندوست عنوان کرده است: قصه گوی خوب باید ساده و آراسته لباس بپوشد، صدای دلنشینی داشته باشد،از مخاطب سن بیشتری داشته باشد و لهجه و لکنت زبان نداشته باشد و مهم تر اینکه علاقمند به کودکان و همنشینی با آنها داشته باشد.
روئین معتقد است، اهمیت قصه گو از قصه بیشتر است، وی با بیان اینکه یک هارمونی باید بین قصه گو و شنونده قصه باشد، عنوان کرد: قصه گوی خوب، مخاطب را تا انتهای قصه همراه می کند و به طور غیر مستقیم نکاتی را به مخاطب یادآور می شود.قصه گو باید با تسلط کامل شنونده را محو قصه کند . میمیک صورت ، لحن ،چشم و حرکات بجا و متناسب همگی در جذب مخاطب موثر است.
این نویسنده پرورش قصه گو را ضروری دانست و افزود: اگر یک نفر تئاتر اجرا کند اما تئاتر بلد نباشد، چه اتفاقی می افتد؟ بازیگر تئاتر با بازیگر تلویزیون و سینما فرق دارد. در قصه گویی نیز همین طور است. قصه گو باید دانش بیان قصه را داشته باشد. قصه گو باید از عناصر مختلفی کمک گیرد، قصه گو رو در رو قصه می گوید باید از حرکات دست استفاده کند. حالات صورت و چشم ها هم مهم است. بر این اساس باید دوره هایی در مراکزی همچون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای آموزش قصه گویی ترتیب داده شود. رحماندوست نیز قصه گویی به ویژه در دنیای امروز را یک هنر و مهارت می داند که باید آموخته شود و معتقد است که امروزه قصهگویی تغییر کرده چون قصهگوها فقط پدربزرگ و مادربزرگها نیستند.
در حالیکه امروزه در کشور ما قصه و قصه گویی دست کم گرفته می شود و پدر و مادرها به ندرت برای بچه های خود قصه می گویند، در بعضی کشورها والدین ملزم به قصه گویی هستند. به گفته مصطفی رحماندوست، در سوئد قصه شنیدن حق کودکان است و پدر و مادر باید برای فرزندان خود قصه بگویند و اگر این کار را انجام ندهند، فرزندان حق دارند از پدر و مادر خود به مرکزی که اعلام شده است، شکایت کند .
قصه گویی علاوه بر رشد ذهنی، عاطفی و اجتماعی، افزایش خلاقیت و تخیل بچه ها و تقویت حافظه و مهارت شنیداری، نقش مهمی در گرایش آنها به کتاب و کتابخوانی دارد. کودکی که امروز شنونده قصه است، به احتمال زیاد در آینده خواننده کتاب است زیرا بسیاری از عادات ریشه در کودکی دارد ضمن اینکه شخصیت انسان به گفته روانشناسان تا چهار و حداکثر هفت سال اول زندگی شکل می گیرد. متاسفانه امروزه بچه های ما بیشتر وقت خود را صرف انیمیشن، فضای مجازی و بازی های رایانه ای می کنند و تمایل کمی به کتاب خواندن دارند در حالیکه در کشورهای پیشرفته کتاب جزئی از زندگی بچه ها و بزرگسالان هست.بر این اساس توجه به قصه و قصه گویی در حقیقت به ترویج کتاب و کتابخوانی کمک می کند. بعد از خانواده بهترین جایی که می شود قصه گویی را مطرح کرد ، مهدهای کودک و مدارس است.
منبع:
شبستان
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼