پدیده کودک همسری، پیامدهایی که برای دختران دارد
کودک همسری ازدواج رسمی یا غیررسمی قبل از سن ۱۸ سالگی شناخته میشود.
کودک همسری ازدواج رسمی یا غیررسمی قبل از سن ۱۸ سالگی شناخته میشود. سن قانونی ازدواج در ایران برای دختر ۱۳ سال تمام و پسر ۱۵ سال تمام است و ثبت ازدواج قبل از رسیدن به این سن، با اجازه ولی کودک و تشخیص دادگاه انجام میگیرد.
بیشتر از ۶۰ میلیون دختر در سراسر دنیا درگیر کودک همسری هستند ولی رواج آن در کشورهای مختلف متفاوت است. بر اساس آمار، آفریقا بیشترین و اروپای غربی کمترین میزان کودک همسری را ثبت کردهاند. در ایران آخرین آمارها مربوط به سال ۹۵ است که ۵ر۵ درصد از کل ازدواجهای ثبتشده مربوط به کودکان بوده است. این آمار تنها آمار ازدواجهای ثبت شده در دوران کودکی است.
با اینکه ازدواج کودکان ممکن است به دلیل آداب و رسوم و فرهنگ جامعه صورت پذیرد، ولی «فقر» دلیل اصلی کودک همسری است. هنگامی که دختران ازدواج میکنند، والدین از وظیفه اقتصادی آنها آزاد میشوند یا گاهی از داماد منافع مالی به دست میآورند.
خانوادهها عقیده دارند که ازدواج زودتر، دختران را از رفتارهای جنسی یا بارداری خارج از ازدواج محافظت میکند. همچنین در برخی فرهنگها، بزرگان خانواده از ازدواج بین کودکان برای ایجاد پیوندهای تاکتیکی با دیگر افراد یا فرهنگها استفاده میکنند.
از آنجا که ازدواج کودکان به طور مستقیم تحصیل و سلامت جنسی، جسمی و روانی دختران را تحت تأثیر قرار میدهد، پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در یک مطالعه مروری پیامدهای کودک همسری را مورد بررسی قرار دادند. دکتر رباب لطیفنژاد رودسری؛ دانشیار دانشکده پرستاری و مامایی و مروارید ایرانی؛ دانشجوی دکترای بهداشت باروری، در انجام این پژوهش مشارکت داشتند.
برای انجام این پژوهش کلیدواژههای «کودک همسری»، «ازدواج زودهنگام»، «سلامت جنسی»، «سلامت باروری» و «مرگ مادر» در مقالات منتشر شده بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۲۰۱۸ در پایگاههای علمی پابمد و گوگل اسکولار و وب سایتهای مختلف سازمانهای بینالمللی فعال در موضوعات سلامت باروی، جستجو شدند. نتایج به دست آمده از این مقالات به عنوان عواقب کودک همسری دختران در نظر گرفته شد.
پیامدهای ازدواج دختران در کودکی
بر اساس این پژوهش، پیامدهای ازدواج دختران در کودکی میتواند اینطور طبقهبندی شود:
آسیبپذیری در برابر بیماریهای مقاربتی و سرطان دهانهرحم
دختران در سنین پایینتر به خاطر شرایط فیزیکی بدنشان مستعد ابتلاء به بیماریهای مقاربتی هستند. سلولهای واژن و دهانه رحم دختران در سنین پایین، سلولهای حفاظتکننده ندارد و در سنین کم، به راحتی آسیب میبیند. بیشترین آمار ابتلاء دختران در سن ۱۵ تا ۲۴ است. در حالیکه بیشترین آمار پسران آلوده ۱۰ سال بعد از این سنین است. بنابراین، در صورتی که دختران در سن کم ازدواج کنند و همسرشان آلوده به ویروس HIV یا دیگر بیماریهای مقاربتی باشد، احتمال آلوده شدن بیشتر است.
انواع خاصی از ویروس HPV یا پاپیلومای انسانی میتوانند انواع مختلفی از سرطان به خصوص سرطان دهانه رحم را ایجاد کنند. دلایل شایع ابتلاء به سرطان دهانه رحم، «ازدواج با همسری که در گذشته شرکای جنسی متعددی داشته»، «ازدواج کردن در کودکی»، «سطح وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین و دسترسی کم به خدمات مراقبت بهداشتی» است.
مشکل در تنظیم خانواده و بارداری ناخواسته
مطالعات نشان داده که بین ازدواج در کودکی و بارداری ناخواسته، سقط جنین، فاصله کمتر از دو سال بین بارداریها و میزان باروری بالا رابطه وجود دارد.
خشونت فیزیکی و جنسی
دخترانی که در سنین کودکی ازدواج میکنند، در معرض خطر خشونت جنسی و فیزیکی قرار دارند که ممکن است مواجهه با این خشونت برای آنها مشکلات ناباروری و جنسی متعدد ایجاد کند.زن و شوهرها به خاطر اختلاف سنی، از نظر قدرت و توان بدنی مساوی نیستند.
همچنین ازدواج در سنین پایین باعث میشود که فرد در مهارتهای شخصی و اجتماعی پیشرفت زیادی نکند و از خودش شناخت و درک کاملی نداشته باشد. به همین دلیل زنانی که در سن کم ازدواج میکنند، به طور کامل وابسته به شوهر خود رشد میکنند و قادر به ایستادگی در برابر خشونت همسر خود نخواهند بود.
خطرات هنگام بارداری و زایمان و مشکلات نوزادان
عوارضی مانند فشار خون بارداری، عفونت خون در بارداری و خونریزی در زنان جوان کمتر از ۱۵ سال، بیشتر از زنانی است که در بیست سالگی ازدواج کردهاند و این عوارض بیشتر آنها را در خطر مرگ قرار میدهد. به طور کل مادران باردار زیر بیست سال، بیشتر از زنان بالغ با خطر مرگ و میر مواجه هستند.
به علاوه؛ مطالعات نشان دادهاند که خطر به دنیا آوردن نوزادان با وزن کم و نارس و مرگ و میر نوزادان در زنان زیر ۱۸ سال، بیشتر است. حتی اگر نوزادان در سال اول زنده بمانند، میزان مرگ و میر کودکان (زیر ۵ سال) مادران جوان بالاتر است. به طور کلی، مادران جوان به دلیل عدم بلوغ عاطفی و جسمی، تغذیه نامناسب، عدم دسترسی به خدمات باروری و اجتماعی و همچنین خطر ابتلاء به بیماریهای عفونی، بیشتر در معرض خطر مرگ و میر نوزادان خود هستند.
علاوه بر این، مادران جوان مهارت تصمیمگیری و مهارت والدینی کافی ندارند. زنان جوان نمیتوانند درباره مسائل مربوط به مراقبتهای بهداشتی خود تصمیم بگیرند و توانایی تصمیمگیری ندارند. همسر و خانواده همسرانشان در تصمیمگیریهای آنها دخالت میکنند.
انزوا و افسردگی
زنان پس از ازدواج، از خانواده خود جدا میشوند و به خانه همسر خود میروند و نقش همسر، خانم خانهدار و در نهایت مادر را بازی میکنند. بعضی از زنان تأیید کردهاند که برای بقا باید بچهدار شدن و سازگاری با محیط جدید را بپذیرند. زنان در برخی از جوامع حتی چندهمسری را نیز قبول میکنند.
به علاوه؛ این افراد فرصت لذت بردن از دوران کودکی خود، تحصیل و ایجاد دوستی را از دست میدهند. همه این عوامل باعث انزوا و افسردگی آنها میشود.
برای کاهش کودک همسری چه باید کرد؟
تحصیلات نه تنها میتواند ازدواج، بارداری، زایمان و فعالیتهای جنسی زودهنگام را به تعویق اندازد، بلکه آموزش دادن در مورد رابطه جنسی در مدرسه طرز فکر و آگاهی زنان را در مورد رفتارهای جنسی پرخطر در ازدواج تغییر میدهد.
باید برای بهبود توانایی زنان برنامههای آموزشی طراحی شود تا چرخه فقر شکسته شود. ادامه تحصیل و شرکت در دورههای آموزشی شغلی زنان را در برابر بارداریهای زودهنگام، بیماریها، آلودگی با HIV و
مرگ و میر محافظت میکند. علاوه بر این، آنها میتوانند با گرفتن دستمزد بیشتر، شرایط اجتماعی و اقتصادی خود را نیز بهتر کنند.
برای توقف کودک همسری، نیاز به سیاست چند جانبهای است که بر دختران، خانوادهها، جامعه و دولت تمرکز داشته باشد.
به همین خاطر، باید برنامههای آموزشی و خدمات سلامت باروری را برای خانوادهها و جامعه فراهم کرد تا با توقف کودک همسری، بارداری زودهنگام و مشکلات مربوط به مرگ و میر و بیماریهای مادران و نوزادان، کمتر شود.
منبع:
سلامت نیوز
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼