دیر به حرف افتادن کودک، هشت نشانه مهم
ارتباطات اجتماعی کودک با دیگران، پایه و اساس مهارتهای کلامی و حرف زدن را در او ایجاد میکند.
باید بپذیرید که هر کودکی جدول زمانبندی مهارتها و تواناییهای متفاوتی دارد. یعنی هر کودک در زمان مناسب خود شروع به راه رفتن میکند، به تنهایی دستشویی میرود، با پوشک خداحافظی میکند و حرف میزند. پس نمیتوان بچهها را با یکدیگر مقایسه کرد یا تاریخ دقیقی برای حرف زدن و سایر مهارتها و تواناییهای کودکان در نظر داشت. ولی نشانههایی کلی وجود دارد که نشان میدهد احتمالا کودکتان دیر به حرف افتاده است. دیر به حرف افتادن کودک را میتوان با در نظر گرفتن نشانههایی تشخیص داد. در ادامه به چند نشانه دیر به حرف فتادن کودک اشاره میکنیم با ما همراه باشید.
۱. توجه نکردن به محیط اطراف؛ نشانهای از دیر به حرف افتادن کودک
ارتباطات اجتماعی کودک با دیگران، پایه و اساس مهارتهای کلامی و حرف زدن را در او ایجاد میکند. ارتباط برقرار کردن با دیگران میتواند باعث یادگیری کلام و شیوه استفاده از آن شود. اما اگر کودکتان به موسیقی توجه نمیکند، به صداهای اطراف واکنش نشان نمیدهد و در برقراری ارتباط با دیگران و نشان دادن واکنش به آنها ضعیف و خنثی عمل میکند، احتمالا حرف زدن او کمی به تعویق افتاده است.
۲. تولید نکردن صداها و آواهایی بیمعنا
کودکان در ۴ تا ۶ ماهگی تمایل به ایجاد آواهایی گنگ از خود دارند.هر چقدر که به ۶ ماهگی نزدیکتر میشوند، میزان اصوات از حالت حروف صدادار بیمعنا به سمت معنادارتر شدن پیش میرود و میتوان حروف بیصدا را هم در میان آواهایی که از دهان خارج میکنند، شنید. اگر میبینید که کودکتان در ایجاد چنین اصواتی مشکل دارد باید حواستان را جمع کنید و به این شک کنید که شاید نشانهای از دیر به حرف افتادن کودک در کار است.
۳. واکنش نشان ندادن به نام خود
کودکان در سن ۶ تا ۹ ماهگی با شنیدن نام خود، واکنشهایی نشان میدهند. مثلا وقتی مشغول به کاری است و شما او را صدا میزنید باید متوقف شود و به سمتتان برگردد. علاوه بر این، کودکان طبیعی و سالم نسبت به صداهایی که شما از دهان خارج میکنید، واکنش نشان میدهند. هر چقدر بیشتر با فرزند خود صحبت کنید به تقویت مهارتهای زبانی در او کمک بیشتری میکنید. پس اگر کودکتان در سنینی که گفته شد، واکنشی ندارند باید به توانایی او در به حرف افتادن کمی شک کنید.
۴. نگفتن کلمات ساده
وقتی کودک به ۱۲ ماهگی میرسد، معمولا توانایی گفتن واژههای سادهای مانند: بابا، دادا، دَدَ، ماما و… را دارد. بهتر است در این سنین برای کودک، کتاب بخوانید و به توسعه و رشد دایره لغات او کمک کنید. علاوه بر کتاب خواندن با تعریف کردن برای کودک هم میتوانید مهارت شنیدن و حرف زدن را در او تقویت کنید و رشد بدهید. اگر احیانا کودک تا ۱۲ ماهگی نتوانست واژههای سادهای که گفته شد، به زبان بیاورد باید هوشیار مقوله دیر حرف افتادن را در او پیگیری کنید.
۵. عدم استفاده از زبان بدن
کودک ۱۲ ماهه، ضمن اینکه شروع به گفتن برخی از کلمات میکند، ژستهای خاصی مانند تکان دادن سر به نشانه تایید و تکذیب را هم انجام میدهد. استفاده از زبان بدن به تقویت مهارتهای ارتباطی کودک کمک میکند. پس بهتر است در این سنین با او بیشتر تمرین کنید. مثلا بای-بای کردن یا دست دادن و… میتواند تمرینهای خوبی باشد. اما اگر کودکی قادر به استفاده از زبان بدن در برقراری ارتباط با دیگران نباشد بهتر است به وضعیت صحبت کردن او بیشتر رسیدگی کنید.
۶. ناتوانی در پاسخگویی در ارتباطات
در بازه ۱۲ تا ۱۸ ماهگی، کودک باید به مفاهیم سادهای مانند خداحافظی و «نه» گفتن تسلط پیدا کرده باشد. در این سن، واکنش نشان دادن به خواستههایی مانند اشاره کردن به اعضای مختلف بدن مهم است. اگر کودکی نتواند خواستههای سادهای مانند بلند کردن دست، نشان دادن پا، بای-بای کردن و… را انجام بدهد، احتمال دارد که دیر به حرف افتادن در کار باشد.
۷. توسعه نیافتن دایره لغات
کودکی که به ۲ سالگی میرسد باید بتواند دایره لغات خود را گسترش بدهد. شما هم نقش مهمی در رشد دایره لغات او دارید. کودک ۲ ساله معمولا عبارات کوتاهی میسازد. مثلا میگوید: ماما رفت… سگ بزرگه… و… . وقتی با او صحبت میکنید باید از واژههای متنوع و مختلف بهره ببرید تا امکان توسعه لغاتی که میداند، بیشتر و بیشتر شود. برای مثال به جای اینکه به او بگویید: این توپ مال تو هست؟ بگویید: این توپ کوچک قرمز مال تو هست. یکی از نشانههای نیاز به تمرین بیشتر این است که کودک دایره لغات ضعیفی دارد. سعی کنید با کودک حرف بزنید و در صحبتهایتان از توصیفهای مختلف بهره ببرید. هر چقدر عبارتهای توصیفی بیشتری در حرفهایتان به کار ببرید، به توسعه واژههایی که کودک یاد میگیرد و استفاده میکند، کمک بیشتری خواهید کرد.
۸. ابراز نکردن احساسات
در سن ۲ سالگی، کودک باید توانایی ابراز احساسات در کودک تقویت شده باشد و ضمن صحبت کردن بتواند احساسات خود را هم در لحن و کلام جاری کند. اگر کودکی صحبت میکند ولی در ابراز احساسات کمی عقب است باید به این موضوع رسیدگی کنید. کودک در ۲ سالگی میل زیادی به حرف زدن پیدا میکند و شاهد بلبلزبانیهای او خواهید بود. باید با او صحبت کنید، برایش کتاب بخوانید و به شکوفایی و تقویت مهارتهای کلامیاش کمک کنید. کتاب خواندن، تمرینی عالی برای حرف زدن کودک است.
در آخر
همانطور که گفته شد، نمودار رشد جسمی و روانی هر کودکی منحصربفرد است و نمیتوان هیچ فردی را با دیگری مقایسه کرد. بنابراین اگر کودکتان با چیزی که میخوانید کمی متفاوت بود به هیچ عنوان نگران نشوید اما با هوشیاری سعی کنید به روند حرف زدن او رسیدگی کرده و در صورت نیاز از کمکهای تخصصی بهره ببرید. کودکانی که در بازه زمانی طبیعی، شروع به حرف زدن میکنند، نسبت به آنچه در اطرافشان اتفاق میافتد، واکنشهایی متناسب با سن خود ابراز میکنند و در برقراری ارتباط با دیگران موفق هستند. نگران شدن اصلا کار خوبی نیست. سعی کنید به جای اینکه از دیر حرف افتادن کودک خود نگران شوید به فکر پیگیری صحیح ماجرا باشید. هیچ مشکلی بدون راه حل نیست. با پیگیری صحیح و استفاده از راهکارهای مناسب قطعا میتوانید مشکل حرف زدن کودک را حل کرده و ورود او به دنیای واژهها و جملات را خوشامد بگویید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼