تربیت درست کودک، سه اصل مهم دارد
وقتی فرزندتان کار خطرناکی انجام میدهد، به شدت نگران میشوید. ممکن است وحشت کنید.
اصول تربیت فرزند چیست؟ حتما با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.
اصل 1: از دیدن آنها خوشحال شوید
یک چیز ما را واقعاً عصبانی میکند. ما نمیتوانیم تعداد پدر و مادرهایی را که از این اصل پیروی میکنند، محاسبه کنم. بچههایشان از مدرسه به خانه باز میگردند و آنها وقتی بهاستقبالشان میروند، بهجای اینکه روی خوش بهآنها نشان دهند، میگویند: باز هم کفشهایت را گلی کردی. یا پس تکالیفت چه میشود؟
بعضی از پدر و مادرها فکر میکنند وقتی فرزندانشان وارد خانه میشوند، باید آنها را نادیده بگیرند، گویی آنها بخشی از اثاثیۀ خانه هستند. این رفتار بد است. توجه نکردن بهبچهها به اندازۀ توجه منفی به آنها، بد و مضر است.
همۀ والدین و بچهها روزهای مدرسه باعجله صبحانه میخورند. اما رفتار دوستانه و محبتآمیز زیادی وقت نمیبرد و ارزشش را دارد که با محبت موهای فرزندتان را شانه کنید یا مقدار خوراکی در کیفش بگذارید، این طور نیست؟
آیا خیلی سخت است که به فرزندتان لبخند بزنید و او را در آغوش بگیرید؟ این کار بسیار کوچکی است که تغییرات فاحشی در فرزندتان به وجود میآورد. بچهها میخواهند بدانند که شما از دیدنشان خوشحال میشوید.
اگر کفشهای فرزندتان واقعاً کثیف است و شما تازه کف آشپزخانه را تمیز کردهاید، میتوانید با روی خوش به او بگویید که نباید وارد آشپزخانه شود و بعد بهخاطر همکاریاش تو را در آغوش بگیرید و ببوسید.
اصل 2: نگرانیهایتان را بروز ندهید
وقتی فرزندتان کار خطرناکی انجام میدهد، به شدت نگران میشوید. ممکن است وحشت کنید. وقتی از درخت بالا میرود، رانندگی میکند و بدون شما به تعطیلات میرود، مسلماً نگران میشوید. در واقع حتی اگر فرزندتان کار خطرناکی انجام ندهد، شما باز هم نگران او هستید.
وقتی برای اولین بار از شما دور میشود، به مدرسه میرود، برای اولین بار شب بیرون از خانه میماند، گونههایش قرمز میشود و درجۀ حرارتش پایین نمیآید یا وقتی امتحان دارد، دائم نگران او هستید.
آنچه باید بهخاطر بسپارید، این است که شما تنها کسی نیستید که همواره نگران است. تمام اتفاقاتی که گفتیم، ممکن است فرزندتان را هم نگران کند. کودکتان ممکن است از رفتن به مدرسه بترسد. وقتی نوجوانتان مجبور میشود بدون شما بهتعطیلات برود، بهشدت ناراحت و مضطرب میشود، اما این نگرانیها باعث میشود آنها فکری بهحال خود کنند.
وظیفۀ شما ایناست که بهآنها اطمینان و دلگرمی بدهید. بگذارید احساس کنند همه چیز روبهراه است. شاید معدهتان از شدت نگرانی در جوش و خروش باشد، اما باید آرامش خود را حفظ کنید و لبخند بزنید، گویی همه چیز روبهراه است. این وظیفۀ سختی است اما هر پدر یا مادری باید آن را انجام بدهد.
تنها چیزی که میتواند تسلیتان دهد، این است که دنبال کار خود بروید و فکرتان را مشغول مسائل دیگر کنید. البته همسرتان هم باید این وظیفه را در قبال شما انجام دهد، زیرا حتی در بزرگسالی، وقتی بهشدت نگران چیزی هستید، بهکسی نیاز دارید که بهشما بگوید همه چیز روبهراه است.
هربار که فرزندتان از خانه بیرون میرود، سعی کنید از گفتن جملۀ مواظب خودت باش؛ خودداری کنید. نه تنها این جمله اعتماد بهنفس فرزندتان را کم میکند، بلکه کودکی که این جمله را میشنود، وقتی در شرایط حساسی قرار میگیرد، احتمال بیشتری دارد که بهدردسر بیفتد.
وقتی بهفرزندتان میگویید مواظب خودت باش، فکر میکند قرار است اتفاق بدی برایش بیفتد. اصول والدین پیشنهاد میدهد که بهتر است از این جملات استفاده کنید: لحظات خوبی داشته باشد یا از روزت لذت ببر.
اصل 3: با احترام با فرزندتان رفتار کنید
مادری را میشناسیم که همیشه در حال تذکر دادن به فرزندانش بود: نهارت را بخور، سوار ماشین شو. دندانهایت را مسواک بزن. شما از بچهها انتظار دارید که هرچه میگویید، انجام بدهند، در حالی که از بزرگترها چنین انتظاری ندارید. شما میخواهید فرزندانتان را درست تربیت کنید، اما فقط بهآنها میگویید چه باید بکنند.
مسئله اینجاست که بچهها متوجه نمیشوند که با دیگران چطور حرف میزنید. فقط بهرفتار شما با خودشان توجه دارند. آنها با شما بهگونهای حرف میزنند که شما با آنها حرف میزنید.
فرزندانتان وقتی کمی بزرگتر میشوند، بهکارهای شما بیش از حرفهایتان توجه میکنند و از رفتار شما تقلید میکنند؛ بنابراین نه تنها نمیتوانید آنها را بهخاطر رفتار بدشان سرزنش کنید، بلکه باید از اینکه شما را متوجه اشتباهتان کردهاند، از آنها تشکر کنید.
فرزندانتان شایستۀ احترام هستند زیرا آنها هم انسان هستند. اگر بهآنها احترام نگذارید، آنها نیز بهشما احترام نخواهند گذاشت و اقتدار خود را از دست خواهید داد. فرزندانتان بلافاصله متوجه میشوند که لطفاً دندانهایت را مسواک بزن، یا میشود میز را بچینی؟ نوعی درخواست است که مجبور نیستند آن را بپذیرند، بنابراین با رغبت بیشتری بهدرخواستتان عمل میکنند. شما باید بهبهترین شکل ممکن با آنها رفتار کنید و در نتیجه خوب رفتار کردن را بهآنها یاد بدهید.
آنها نه تنها باید رفتار خوب را از شما یاد بگیرند، بلکه باید شاهد این باشند که هرگز زیر قولتان نمیزنید، هرگز به آنها دروغ نمیگویید و مقابل آنها قسم دروغ نمیخورید. اگر این کارها را انجام بدهید، در واقع با صدای بلند و واضحی بهفرزندانتان میگویید که اهمیت آنها کمتر از دیگران است. ما میدانیم که فرزندانمان اهمیت بسیاری برایمان دارند. مهم است که بچهها نیز این را بدانند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼