حرف گوش نکردن کودکان، ترس والدین از بی اختیار شدنشان
اجازۀ احساس کردن شاید برای والدینی که می ترسند عواطف منفی مانند خشم و ترس از کنترلشان خارج شود، مشکل باشد.
اجازۀ احساس کردن شاید برای والدینی که می ترسند عواطف منفی مانند خشم و ترس از کنترلشان خارج شود، مشکل باشد. این پدر و مادرها، به ویژه از پذیرش خشمشان خودداری می کنند، زیرا می ترسند که وضعیت از کنترل خارج بشود.
شاید آنها از این می ترسند که فرزندانشان را گریزان کنند یا فرزندانشان با تقلید از شیوۀ عاطفی آنها از کنترل خارج شوند. ممکن است چنین والدینی از رساندن آزار جسمی یا روانی به فرزندانشان هراس داشته باشند.
در پژوهش های ما، والدهایی که احساس می کردند در برابر عاطفه ای ضعیف هستند، به طور کلی یک یا چند ویژگی زیر را نشان دادند:
- آنها معمولاً این عاطفه (خشم، اندوه یا ترس) را دارند.
- آنها معتقدند که به شدت آن را احساس می کنند.
- برای آنها آرام شدن پس از تجربۀ احساس های شدید دشوار است.
- از رفتارشان در زمانی که دارای عاطفه هستند، نفرت دارند.
- آنها معتقدند که آن احساس مخرب و حتی نامشروع است.
ممکن است این پدر و مادرها بکوشند تا ترس از بی اختیار شدنشان را از طریق پنهان کردن عواطف خود از فرزندان، و والدِ نمونه بودن، جبران کنند. این والدها با تلاش در مخفی نگه داشتن خشمشان، معمولاً لحظات عاطفی فرزندانشان را نادیده می گیرند یا طرد می کنند.
عجیب اینکه اگر این والدها یاد بگیرند که احساساتشان را به شیوۀ غیر خشنی نشان دهند، فرزندانشان بهتر می توانند از عهدۀ عواطف منفی بربیابند، تا آنکه پدر و مادر احساساتشان را پنهان کنند.
والدهایی که از بی اختیار شدن می ترسند، چه می توانند کنند تا در رابطه با موارد عاطفی فرزندانشان احساس توانایی بیشتری داشته باشند؟
ابتدا به یاد داشته باشید که اگر فرزندتان کاری می کند که شما عصبانی می شوید، اشکالی ندارد که خشمتان را ابراز کنید. نکته این است که احساس هایتان را به شیوه ای ابراز کنید که برای رابطۀ تان مخرب نباشند. با این کار دو موضوع را نشان می دهید:
۱- احساس های قوی می توانند ابراز و مدیریت شوند.
2- رفتار فرزندتان واقعاً برای شما مهم است.
می توانید با خشم خود علاقه و صداقت خود را نشان دهید، به شرط آنکه محترمانه رابطه برقرار کنید. پژوهش ما نشان می دهد که بهترین حالت این است که از طعنه و مسخره، توهین و اظهار نظرهای تحقیرآمیز در رابطه با فرزندتان خودداری کنید که همۀ این ها به کمبود عزت نفس در کودک منتهی می شود.
همچنین بهتر است که بر کارهای فرزندتان متمرکز شوید تا شخصیت او؛ عقایدتان را به صورت مشخص بیان کنید و به فرزندتان بگویید که چگونه کارهای او بر شما اثر می گذارد.
علاوه بر این، همچنین مفید است که نسبت به سطوح گوناگون برانگیختگی عاطفی تان هوشیار باشید. اگر متوجه می شوید که عصبانی هستید اما می توانید به گفتگویی منطقی با فرزندتان ادامه دهید و به درک نسبی برسید، این کار را انجام دهید.
افکارتان را با فرزندتان در میان بگذارید، به پاسخ او گوش دهید و به صحبت کردن ادامه دهید. اما اگر می بینید به قدری خشمگین هستید که نمی توانید به روشنی فکر کنید، وقفه ای بگیرید و بعد، هنگامی که ناراحتی تان کمتر شد برگردید و به موضوع بپردازید.
همچنین اگر والدها احساس می کنند که در آستانۀ انجام کارهای مخرب، مانند کتک زدن، یا گفتن سخنان مخرب، مانند ناسزا گفتن، هستند، باید بی درنگ توقف و صحبت را به زمان دیگری موکول کنند.
حتماً باید از به باسن زدن، تمسخر، تهدید، سخنان توهین آمیز یا تحقیر خودداری کرد. پدر و مادرها به جای کتک زدن بچه ها یا حرف های آزار دهنده زدن به آنها، باید نفس عمیقی بکشند و قول بدهند که وقتی آرام شدند گفتگو را از سر می گیرند.
اگر احساس می کنید این خطر وجود دارد که فرزندتان را از نظر جسمانی یا روانی به شدت آزار دهید، باید برای مشاوره به نزد متخصص بروید.
سرانجام والدهایی که می ترسند کنترل از دستشان خارج شود، خوب است قدرت شفابخش بخشایش را به یاد بسپارند. همۀ والدها گاه و بی گاه مرتکب اشتباه می شوند و در برابر بچه ها آرامش خود را از دست می دهند و حرف هایی می زنند و کارهایی می کنند که بعد پشیمان می شوند.
کودکان از حدود ۴ سالگی می توانند مفهومِ معذرت می خواهم را درک کنند. بنابراین اگر پشیمان شدید، فرصت جبران و عذرخواهی را از دست ندهید.
به فرزندتان بگویید که به هنگام آن رویداد چه احساسی داشتید و پس از آن چه احساسی پیدا کردید. این می تواند نمونۀ مثبتی برای فرزندتان باشد و او ببیند با احساس های پشیمانی و اندوه چه باید کرد.
شاید حتی کودکتان بتواند به شما در یافتن راه حل هایی کمک کند که برای هر دوی شما مفید باشد و مانع از سوء تفاهم ها و اختلاف های آتی گردد.
همچنین به یاد داشته باشید که کودکان معمولاً خواهان صمیمیت و محبت از سوی پدر و مادرشان هستند. ترمیم ارتباط برای آنها از همه چیز بهتر است و برای همین به والدینشان فرصت های بیشماری می دهند.
همچنین به یاد داشته باشید که بخشایش جاده ای دو طرفه است. بهتر است که گاهی به کودکان اجازه داده شود که در خانه بداخلاق باشند و در مقابل، پدر و مادر به راحتی آنها را ببخشند.
اگرچه ایجاد هوشیاری به عواطف خود، روندی است که ممکن است تا آخر عمر طول بکشد، والدها می توانند نتایج مثبت فوری را ببینند.
مادری که سرانجام به خود اجازۀ ععصبانی شدن می دهد، راحت تر می تواند به پسرش اجازه دهد که او نیز همین احساس را داشته باشد. همین که پدری بتواند اندوهگین بودن خود را بپذیرد، در گوش دادن به غم فرزند بسیار تواناتر است.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼