حرف گوش نکردن بچه ها، علت
کودکان در مراحل مختلف رشد خصوصیات متفاوتی دارند. آنها نافرمانی را در دو دورۀ طبیعی رشد تجربه می کنند.
کودکان در مراحل مختلف رشد خصوصیات متفاوتی دارند. آنها نافرمانی را در دو دورۀ طبیعی رشد تجربه میکنند.یکی از دورهها در سنین دو تا چهار سالگی است. در این سنین کودکان لجباز و سرکش می شوند و میخواهند مستقلانه عمل کنند.
علاوه بر این بچهها در سنین نوجوانی نیز احساس خود مختاری میکنند و نافرمانی را دوست دارند. در این سنین باید تا آنجا که ممکناست وارد حوزههایی که این چالش را ایجاد میکنند نشویم. در زمینۀ نافرمانی کودکان باید به بررسی علل ایجاد آن پرداخت.
علاوه بر این بچهها در سنین نوجوانی نیز احساس خود مختاری میکنند و نافرمانی را دوست دارند. در این سنین باید تا آنجا که ممکناست وارد حوزههایی که این چالش را ایجاد میکنند نشویم. در زمینۀ نافرمانی کودکان باید به بررسی علل ایجاد آن پرداخت.
تقریباً میتوان گفت با پی بردن به علت و رفع آن در واقع قدم اساسی در حل مشکل و پیشگیری از تکرار آن برداشته شده است.
مثلاً جیغ و داد و بیطاقتی کودک در رسیدنبه خواستهاش میتواند به علل زیر باشد:
- خستگی و گرسنگی کنترل هیجانی را سختتر میکند و منجربه بروز خشم میشود.
- گاهی دلیل بدرفتاری آموزشی است که پدر و مادر ناخواسته با رفتار خشن خود به کودک دادهاند و او این خشونت را آموخته است. در اینگونه موارد باید والدین در رفتار خود تجدید نظر کنند. رفتار مودبانه میتواند سرمشق خوبی برای کودکان باشد.
- گاهی کودک در درون خود از چیزی ناراحت و گلهمند است. او خود را مظلوم و ستمدیده تصور میکند که گرفتار ظلم والدین شده است و در بسیاری موارد تصور تبعیض نسبت بهخود را دارد و با این خشونت و پرخاشگری در صدد تلافی کینه و خشم خود برمیآیند.
- گاه کودک یاد گرفته است که بر پدر مادرش ریاست کند و خواستههایش را بهزور از پدر و مادرش بگیرد. در اینجا باید با قاطعیت ولی همراه با محبت بهاو بفهمانیم که از این راه به نتیجه نمیرسد .توجه داشته باشید در مواردی که قاطعیت بهکار میبرید با جملات کوتاه دربارۀ موضوع صحبت کنید.
- گاهی کودک از انتقادها و سرزنشهای تکراری خسته شده است. در این موارد باید در رفتار خود تجدید نظر کنید و راه دیگری برای اصلاح او در پیش بگیرید. سعی کنید به رفتارهای مثبت کودکان توجه کنید.
- بعضی از نافرمانیها به دلیل آن است که فرمان داده شده بالاتر از توان کودک است.
- گاهی دلیل بدرفتاری آموزشی است که پدر و مادر ناخواسته با رفتار خشن خود به کودک دادهاند و او این خشونت را آموخته است. در اینگونه موارد باید والدین در رفتار خود تجدید نظر کنند. رفتار مودبانه میتواند سرمشق خوبی برای کودکان باشد.
- گاهی کودک در درون خود از چیزی ناراحت و گلهمند است. او خود را مظلوم و ستمدیده تصور میکند که گرفتار ظلم والدین شده است و در بسیاری موارد تصور تبعیض نسبت بهخود را دارد و با این خشونت و پرخاشگری در صدد تلافی کینه و خشم خود برمیآیند.
- گاه کودک یاد گرفته است که بر پدر مادرش ریاست کند و خواستههایش را بهزور از پدر و مادرش بگیرد. در اینجا باید با قاطعیت ولی همراه با محبت بهاو بفهمانیم که از این راه به نتیجه نمیرسد .توجه داشته باشید در مواردی که قاطعیت بهکار میبرید با جملات کوتاه دربارۀ موضوع صحبت کنید.
- گاهی کودک از انتقادها و سرزنشهای تکراری خسته شده است. در این موارد باید در رفتار خود تجدید نظر کنید و راه دیگری برای اصلاح او در پیش بگیرید. سعی کنید به رفتارهای مثبت کودکان توجه کنید.
- بعضی از نافرمانیها به دلیل آن است که فرمان داده شده بالاتر از توان کودک است.
- برخیاز نافرمانیها ریشه در استقلال طلبی دارد در این موارد هدف کودک نافرمانی نیست بلکه ابراز وجود است.
چگونه می توان از سرکشی و حرف گوش نکردن کودکان جلوگیری کرد؟
کودک باید والدین را افرادی قابل احترام بداند. برای ایجاد این خصوصیت در کودک باید به وی احترام گذاشت. باید از انجام دادن اعمالی که به اقتدار والدین لطمه میزند و نشانۀ ضعف است پرهیز کرد، مانند بهکار بردن حرفهای زشت در حضور کودک یا داد و فریاد بر سر مسائل جزئی و جر و بحث بیش از حد با کودک و اعمالی از این قبیل.
باید بدانید که با بالا بردن صدایتان جذبه ایجاد نمیکنید. در چنین مواقعی سکوتی پر معنا یا یک نگاه از فریادی بلند کار سازتر است.
قاطعیت
یکی دیگر از اصول مهم در تربیت کودک داشتن قاطعیت است. در اینجا می توان قاطعیت را به پا فشاری روی حرف خود تعبیر کرد. به این معنا که حرفتان ثابت باشد. والدین باید در برابر خواستههای نامعقول کودک باقدرت بایستند و با جیغ و دادهای او تسلیم نشوند و عقب نشینی نکنند. باحفظ خونسردی و متانت زیر بار حرف غیرمنطقی نروید و به او بفهمانید که از این راه نمیتواند به مقصود خود برسد.
برای برخورداری از قاطعیت هر چه بیشتر باید توجه شود که فرمانها ،جدی، کوتاه، محکم و در عین حال محترمانه باشد. هرقدر پیام ها کوتاهتر و تعداد تذکرها کمتر باشد و در عوض بر ان جدیت و پافشاری شود نتیجه مطلوبتری بدست می آید.
به یاد داشته با شید که قاطعیت بدون محبت و محبت بدون قاطعیت بهتنهایی کاری از پیش نمیبرد . قاطعیت بدونِ محبت از ما دیکتاتوری سرد میسازد که نمیتواند با کودک ارتباط برقرار کند و هیجانات منفی ماننده خشم ترس و نگرانی از طرد شدن ایجاد میکند.
کودک باید والدین را افرادی قابل احترام بداند. برای ایجاد این خصوصیت در کودک باید به وی احترام گذاشت. باید از انجام دادن اعمالی که به اقتدار والدین لطمه میزند و نشانۀ ضعف است پرهیز کرد، مانند بهکار بردن حرفهای زشت در حضور کودک یا داد و فریاد بر سر مسائل جزئی و جر و بحث بیش از حد با کودک و اعمالی از این قبیل.
باید بدانید که با بالا بردن صدایتان جذبه ایجاد نمیکنید. در چنین مواقعی سکوتی پر معنا یا یک نگاه از فریادی بلند کار سازتر است.
قاطعیت
یکی دیگر از اصول مهم در تربیت کودک داشتن قاطعیت است. در اینجا می توان قاطعیت را به پا فشاری روی حرف خود تعبیر کرد. به این معنا که حرفتان ثابت باشد. والدین باید در برابر خواستههای نامعقول کودک باقدرت بایستند و با جیغ و دادهای او تسلیم نشوند و عقب نشینی نکنند. باحفظ خونسردی و متانت زیر بار حرف غیرمنطقی نروید و به او بفهمانید که از این راه نمیتواند به مقصود خود برسد.
برای برخورداری از قاطعیت هر چه بیشتر باید توجه شود که فرمانها ،جدی، کوتاه، محکم و در عین حال محترمانه باشد. هرقدر پیام ها کوتاهتر و تعداد تذکرها کمتر باشد و در عوض بر ان جدیت و پافشاری شود نتیجه مطلوبتری بدست می آید.
به یاد داشته با شید که قاطعیت بدون محبت و محبت بدون قاطعیت بهتنهایی کاری از پیش نمیبرد . قاطعیت بدونِ محبت از ما دیکتاتوری سرد میسازد که نمیتواند با کودک ارتباط برقرار کند و هیجانات منفی ماننده خشم ترس و نگرانی از طرد شدن ایجاد میکند.
محبت بدون قاطعیت نمایانگر فردی است با دلی مهربان که کسی به او وقعی نمی نهد و سخنش را گوش نمیدهد. کودکان به چنین فردی بهراحتی پرخاشگری میکنند.
چگونه به کودکان دستور بدهیم؟
در مواقعی که نیاز به امر و نهی است باید به گونهای رفتار کنیم که نتیجه بگیریم. رعایت نکات زیر میتواند ما را در این امر یاری کند.
- دادن حق انتخاب: به این ترتیب کودک احساس میکند که نظر او محترم است. چنین امری در اکثر مواقع ممکن است. مثلا وقتی میخواهد لباس انتخاب کند، چند لباس مناسب بیاوریم و از او بخواهیم که یکی را انتخاب کند.
- رفتار منصفانه و استدلال منطقی: میتوان گفت که هیچ چیز بهاندازۀ یک منطق درست و دلیل قانع کننده نمیتواند کودک را بهقبول حرف بزرگترها وادار کند. خوب است که از استدلال در هنگام تعریف رفتار و در نظر گرفتن پیامدها استفاده کنید. دستوری که به کودک میدهید باید منصفانه باشد و در عین حال از بحث کردن و سعی در قانعکردن کودک بپرهیزید.
- وقتی دستوری بهکودک میدهید، از جملات دستوری همراه با احترام استفاده کنید و از کودک سؤال نکنید. مثلاً نگویید: دوست داری مسواک بزنی؟ بلکه بهجای آن بگویید: لطفاً برو مسواک بزن.
- هربار فقط یک دستور بهکودک بدهید و برای تلاش او از وی تشکر کنید.
- دستورها را در زمان مناسب بهکودک بدهید. مثلاً وقتی کودک تلویزیون تماشا میکند، از او نخواهید که بهحمام برود، زیرا با پاسخ منفی وی روبهرو خواهید شد.
- باید از دادن پیامهای غیرکلامی متناقض با دستور خودداری کنید، مثلاً هیچگاه وقتی اتاق بههم ریخته است با حالت تمسخر به او نگویید: بهبه، از دیدنت اتاقت لذت بردم.
- باید به کودک فرصت دهید که حتیالامکان خطای خود را جبران کند و خودش تاوان آن را بدهد. مثلاً وقتی بطری شیر بر اثر سهلانگاری میشکند، میتوان به او فرصت داد که جارو بیاورد و در جمع کردن کمک کند.
چگونه به کودکان دستور بدهیم؟
در مواقعی که نیاز به امر و نهی است باید به گونهای رفتار کنیم که نتیجه بگیریم. رعایت نکات زیر میتواند ما را در این امر یاری کند.
- دادن حق انتخاب: به این ترتیب کودک احساس میکند که نظر او محترم است. چنین امری در اکثر مواقع ممکن است. مثلا وقتی میخواهد لباس انتخاب کند، چند لباس مناسب بیاوریم و از او بخواهیم که یکی را انتخاب کند.
- رفتار منصفانه و استدلال منطقی: میتوان گفت که هیچ چیز بهاندازۀ یک منطق درست و دلیل قانع کننده نمیتواند کودک را بهقبول حرف بزرگترها وادار کند. خوب است که از استدلال در هنگام تعریف رفتار و در نظر گرفتن پیامدها استفاده کنید. دستوری که به کودک میدهید باید منصفانه باشد و در عین حال از بحث کردن و سعی در قانعکردن کودک بپرهیزید.
- وقتی دستوری بهکودک میدهید، از جملات دستوری همراه با احترام استفاده کنید و از کودک سؤال نکنید. مثلاً نگویید: دوست داری مسواک بزنی؟ بلکه بهجای آن بگویید: لطفاً برو مسواک بزن.
- هربار فقط یک دستور بهکودک بدهید و برای تلاش او از وی تشکر کنید.
- دستورها را در زمان مناسب بهکودک بدهید. مثلاً وقتی کودک تلویزیون تماشا میکند، از او نخواهید که بهحمام برود، زیرا با پاسخ منفی وی روبهرو خواهید شد.
- باید از دادن پیامهای غیرکلامی متناقض با دستور خودداری کنید، مثلاً هیچگاه وقتی اتاق بههم ریخته است با حالت تمسخر به او نگویید: بهبه، از دیدنت اتاقت لذت بردم.
- باید به کودک فرصت دهید که حتیالامکان خطای خود را جبران کند و خودش تاوان آن را بدهد. مثلاً وقتی بطری شیر بر اثر سهلانگاری میشکند، میتوان به او فرصت داد که جارو بیاورد و در جمع کردن کمک کند.
منبع:
کودک آنلاین
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼