آموزش احترام به کودکان، مستلزم چه رفتاری از شماست؟
به کودکان میتوان آموزش داد که مودب باشند یا رفتاری مودبانه داشته باشند که البته با احساس واقعی احترام گذاشتن به دیگران متفاوت است.
به کودکان میتوان آموزش داد که مودب باشند یا رفتاری مودبانه داشته باشند که البته با احساس واقعی احترام گذاشتن به دیگران متفاوت است.
کودکان احترام گذاشتن را هنگامی می آموزند که شاهد رفتار محترمانه و محبت آمیز پدر و مادر خود با یکدیگر و دیگر اعضای خانواده باشند. در این صورت آنان با این فکر بزرگ میشوند که روشی که با آنان رفتار شده همان روشی است که باید با دیگران رفتار شود.
مهربانی و ملاحظه کاری از ویژگی های احساس احترام است و میتوان آن را از هزاران راه ابراز کرد. اشتیاق ما پدر و مادرها برای ابراز محبت بی دریغ به یکدیگر و به فرزندانمان به آنان می آموزد چگونه به دیگران احترام بگذارند. ما با رفتار خود میتوانیم به کودکان نشان دهیم که احترام عبارت است از پذیرفتن دیگران همان طور که هستند و با این آگاهی که نیازهای آنان به اندازه ی نیازهای ما مهم است و حتی گاهی اوقات نیز شاید مهمتر باشد.
ما باید توجه داشته باشیم که با دیدن نخستین برخوردهای خوب کودکان با دیگران هرچند کوچک- وقتی به حیوانات محبت میکنند یا در مورد خواهر یا برادر کوچک تر خود صبوری به خرج می دهند - به طور حتم آنان را مورد قدردانی قرار دهیم و تشویقشان کنیم به این رفتار ادامه دهند.
رشد کامل مهربانی و توجه در همه ی ما به زمان طولانی نیاز دارد و ما پدر و مادرها باید بپذیریم که گاهی اوقات ممکن است در رفتار محترمانه با دیگران یا فرزندانمان دچار کوتاهی یا شکست شویم.
در این هنگام اگر اشتباه های خود را در مورد آسیب های عاطفی که امکان دارد موجب شده باشیم ، بپذیریم و بکوشیم در آینده بیشتر به رفتار خود توجه کنیم ، میتوانیم به بهبود آسیب های وارده و ادامه ی حرکت به سوی فردای بهتر امیدوار باشیم.
این صداقت همچنین به کودکان ما نشان می دهد که آموختن احترام به دیگران جریانی پایان ناپذیر است هم برای بزرگسالان و هم برای کودکان.
فکر کردن به دیگران
در مورد کودکان خردسال بسیار طبیعی است که پیش از هر چیز به خودشان توجه داشته باشند.نوزادان و کودکان نوپا بر این تصورند که دنیا حول محور آنان میچرخد و وجود دیگر آدمها تنها برای این است که نیازهای آنان را برآورده سازد. این خود محوری در سن رشد آنان طبیعی است.
درک و فهم اینکه دیگران نیز نیازهایی به اهمیت نیازهای آنان دارند با آهنگی تدریجی همراه با بلوغ کودکان به دست می آید. توانایی ایجاد تعادلی در این باره - در حالی که نیازهای خود را دنبال میکنند به نیازهای دیگران نیز توجه داشته باشند- حتی به زمان بیشتری نیاز دارد.
فرصت های حیاتی راهنمایی کودکان برای ما پدر و مادرها ممکن است در موقعیت هایی پیش بینی ناپذیر فراهم شود. چنانچه ما در مورد فرارسیدن این لحظه ها هشیار باشیم میتوانیم از آنها برای هدایت فرزندانمان در جهت رفتار محبت آمیز و ملاحظه کارانه بهره گیریم.
احترام متقابل
مفید و ملاحظه کار بودن در روابط با یکدیگر - در آنچه می گوییم و آنچه انجام می دهیم- یکی دیگر از شیوه هایی است که ما به وسیله ی آن احترام خود را به دیگری ابراز می داریم. (( جعبه رنگ های برادرت را اونجا می بینی؟بله همون که درش بازه. ممکنه درش رو ببندی ؟ ممنون.))
این جملات پیامی متفاوت با این کلام دارند که ((در جعبه رنگهای برادرت بازه ، بیا بریم اونو ببندیم که رنگها خشک نشن. اگر رنگهاش خشک بشن برادرت خیلی ناراحت میشه.))
در کلام دوم کودک پیامی غنی تر و پرمعناتر یعنی احترام گذاشتن را می گیرد و آن هم نه تنها در مورد آنچه به ما مربوط میشود بلکه همچنین در مورد مراقب توجه و کمک به دیگران. ما به هنگام آگاه ساختن کودکان از خواسته های خود میتوانیم به گونه ای رفتار کنیم که آنان و احساساتشان نیز محترم شمرده شود.
آنچه انجام می دهیم نه آنچه می گوییم
رابطه ی میان پدر و مادر احتمالا تاثیرگذارترین رابطه ای است که فرزندان ما شاهد آن هستند. در این رابطه است که آنان چگونگی احترام گذاشتن به یکدیگر را در زندگی روزمره می آموزند. صرف نظر از آنچه ما درباره ی چگونه رفتار کردن به کودکان می گوییم روش رفتاری ما با یکدیگر تنها پیام مهمی است که آنان به راستی می گیرند.
احترام به تفاوت های یکدیگر
کودکان ما بزرگ می شوند تا دنیایشان را با آدمهایی از نژادها ، عقاید و فرهنگ های متفاوت سهیم شوند. جوّ آکنده از مهربانی ، ملاحظه کاری و شکیبایی خانواده با توجه به تفاوت های فردی ، آنان را آماده می سازد به حقوق و نیازهای دیگران احترام بگذارند و بدانند همه ی انسان ها بدون توجه به تفاوت ها ، در آرزوها و رویاهای اساسی مشترک اند.
ما امیدواریم آنان به تدریج که به سن رشد می رسند تشخیص دهند که ما انسان ها بیش از آنکه متفاوت باشیم در نیازهای روحی ، جسمی و احساسی خود به یکدیگر مشابهت داریم.
کودکان همچنان که به دنیای بزرگ تر قدم می گذارند و دیگران را به دلیل ارزش و شایستگی شان محترم می شمارند میتوانند انتظار داشته باشند که مورد احترام و تکریم قرار گیرند. پرورش یافتن در جوّی که رفتار محترمانه و محبت آمیز بخشی از زندگی روزمره است راه را برای آنان هموار می سازد تا احترام و تحمل دیگران در زندگی تمرین کنند و بیاموزند.
از گذشته های دور معلمان بزرگ همه ی مذاهب بر این باور بوده اند که ما با رفتارهای محبت آمیز کوچک و هر روزه در مدرسه ی زندگی امتیاز کسب می کنیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼