جمع آوری کودکان کار، آن ها را به خوشبختی می رساند یا بدبختی؟
بر اساس گزارشها، از حدود دو ماه پیش طرح جمع آوری کودکان کار در دستور کار دولت قرار گرفت و بهزیستی ملتزم به اجرای آن شد.
این ماجرای هر ساله است؛ اینکه در فصول مشخصی از سال، شهرداری، بهزیستی و دیگر نهادهای مربوطه برای پاک سازی شهر از حضور کودکان کار، معتادان و متکدیان اقدام میکنند.
شهرزاد همتی نوشت: هر سال در زمانهای مقرر پس از این جمع آوریها و انتقال هر کدام از این گروههای جمع آوری شده، اعتراضهای نهادهای مدنی به این جمع آوریها بلند میشود؛ حتی اگر مدتی هم خبری از کودکان سر چهارراهها و کنار گذر نباشد، مقطعی است. ماجرا اینجاست که هم جمع آوری های بهزیستی جواب نمیدهد و انگار هر سال بنا بر وظیفه یک اتفاق تکرار میشود و هم اعتراض نهادهای مدنی به این ماجرا کوتاه است. انگار هر دو گروه بنا بر فراخور زمان و مکانی که در آن هستند، کنش و واکنشی متقابل را نشان میدهند. اعتراض میشود و کسی به این اعتراض گوش نمیدهد، گزارشها نوشته میشود و بعد انگار مثل تمام آسیبهای اجتماعی، همه چیز را فراموش میکنند و دوباره بعد از گذشتن چند ماه، میتوان بچهها را سر چهارراه همیشگی دید؛ اینبار نه خبری از بهزیستی برای جمعآوری هست و نه از فعالان مدنی که بیانیه بنویسند که پس نتیجه جمعآوری پیشین چه شد؟ اما از زمانی که طرح جمعآوری کودکان از سطح شهر آغاز شد، اعتراضها شکل دیگری به خود گرفت. شایعه مرگ یک کودک در میان این جمعآوریها بود و همچنین ردمرزکردن کودکان افغانستانی بدون آنکه به خانوادههایشان
اطلاع داده شود. در خبرها آمده بود بچهها را با گولزدن به هوای خوردن غذای گرم سوار ماشینها میکنند و در صورتی که اوراق هویتی نداشته باشند، رد مرز میشوند. از طرف دیگر، بیانیهای از طرف فعالان حقوق کودک جمعآوری و امضا شد که در آن به شیوه این جمعآوری اعتراض شده بود. در بخشی از این بیانیه آمده است: «جمعآوری کودکان برای سیواندی بار با وعدههای جدید در 22 خرداد، همزمان با روز مقابله با کار کودک، بار دیگر رونما گردید. در این طرح که با اسامی مختلفی چون «ساماندهی»، «جمعآوری»، «جذب» اجرا میشود، کودکان طی فرایندهایی اضطرابآور و تنشزا دستگیر میشوند و به مراکز قرنطینه منتقل میشوند و ایام تلخی را (طبق اظهار خود کودکان) در مکانهایی نهچندان مناسب سپری میکنند؛ گاه از حق تماس با والدین و خویشاوندانشان محروم و گاه همچون یک زندانی حق خروج از اتاق و هواخوری در حیاط را جز برای یکی، دو ساعت ندارند. درحالیکه در این مراکز گاه بر شدت آلام جسمی و روحی آنها افزوده میشود، دوباره به وضعیت قبل بازمیگردند. گرچه ادعای اصرارورزان بر اجرای این طرحها، معرفی داوطلبانه کودکان، تشکیل پرونده حمایتی برای ایشان و پیگیری
وضعیت کودکان است، در عمل نهتنها تاکنون هیچیک از این ادعاها اثبات نشده، بلکه «زمزمههایی مبنی بر رد مرز کودکان کار افغانستانی به گوش میرسد. رد مرز این کودکان مصداق بارز نقض اصل عدم بازگردانی پناهجویان و پناهندگان در عرف بینالمللی است».
این بار اخبار رسیده از طرح جمع آوری کودکان کار به شدت نگران کننده به نظر میرسد. بر اساس گزارشها، از حدود دو ماه پیش طرح جمع آوری کودکان کار در دستور کار دولت قرار گرفت و بهزیستی ملتزم به اجرای آن شد و شورای اجتماعی کشور نیز با وجود مخالفت نمایندگان شهرداری با این طرح، مصوب کرده بهزیستی کودکان را جمعآوری و در دو مرکز یاسر و بعثت نگهداری کند. در میان اعتراضها به این طرح، ماجرای ردمرزشدن کودکان غیرایرانی بود. از طرفی نیز داوود محمدی، نماینده مجلس، از وضعیت نامناسب کودکان در اقامتگاههای بهزیستی خبر داد. همچنین مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان با انتقاد از طرحهای موقت ساماندهی کودکان کار و خیابان پیشنهاد داد سازمان بهزیستی بهجای برنامههای مقطعی، نگاه بلندمدتتری داشته باشد و به تدوین برنامهای عملی دست بزند که با همکاری نهادهای مدنی و دولتی باشد.
حبیبالله مسعودیفرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کل کشور به ابهامات ایجادشده در زمینه این طرح پاسخ داد. او در پاسخ به این پرسش که چرا هرساله طرح جمعآوری کودکان به یک شکل اجرا میشود و اعتراضهایی را به دنبال دارد، گفت: مطابق آییننامه ساماندهی، موظف به جمعآوری این کودکان از سطح خیابان هستیم. این کودکان باید ساماندهی بشوند؛ اما چند مسئله در این ساماندهی بسیار مهم است. در میان این تعداد، 250،260 نفری که از طریق مؤسسه باران که کلینیک مددکاری اجتماعی است، جمعآوری شدهاند، حدود 82 تا 83 درصد آنها غیرایرانی هستند و حدود 50 درصد آنها نیز هیچ اوراق هویتی ندارند. اینکه تعداد زیادی از این کودکان قاچاق میشوند، کاملا برای ما محرز است. مطابق شرححالی که مؤسسه حامی (مؤسسه حمایتی از زنان و کودکان پناهنده) اعلام کرده است، در قاچاق این کودکان شکی نیست؛ بنابراین در حوزه کودکان کار و خیابان با همه پراکندگیای که در حوزه سببشناسی این امر داریم، معتقدیم حتی خانواده برخی کودکان ایرانی آنها را وادار به تکدیگری و کار میکنند و از طرفی میدانیم کودکان افغان را در یک ماشین سواری 16نفره سوار کرده و از مرز رد میکنند تا
برای کار به ایران بیایند. ما همه این آمار را به صورت کامل داریم و میدانیم آنها از کدام ایالت و چه زمانی آمدهاند. ما میدانیم سیستمی برای قاچاق این کودکان وجود دارد. همین الان در میان این کودکان جمعآوریشده بین 45 تا 50 کودک داریم که نزد ما هستند و هیچکس را در ایران ندارند و با وجود تمام پیگیریها، هنوز هیچکس سراغ آنها نیامده است. من اسم این اتفاق را بردهداری نوین علیه کودکان میگذارم. به هر دلیلی، به نظر من این کودکان نیستند که باید به خیابان بیایند و استثمار شوند. وی درباره فرایند این جمع آوری گفت: فرایندی که ما همیشه قبول داشتیم همان آیین نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان است که آنجا تکلیف همه دستگاهها معلوم است. در همان روزهای اول این طرح به یکی از همکاران ما در مؤسسه آوای باران با چاقو حمله کردهاند و این نشاندهنده پیچیدهبودن این مسئله است. به نظر ما تنها راهحل این ماجرا اجرای آییننامه ساماندهی کودکان کار و خیابان است. حتی آییننامه حمایتی جدید که تدوین شده هم درواقع شبیه همین آییننامه قدیمی است. مطابق نقشه، ما درحالحاضر با تعداد زیادی از کودکان غیرایرانی مواجه هستیم. وی در پاسخ به این
سؤال که آیا تصمیم به رد مرزکردن این کودکان دارید، گفت: اصلا رد مرزکردن این کودکان کار ما نیست. بهزیستی نهاد قضائی و امنیتی نیست. مطابق پروتکل وزارت کشور در ابتدا باید مشخص شود این کودکان دارای خانواده هستند یا نه، آیا کارت و پاسپورت دارند؟ بعد درباره آنها تصمیم گرفته شود. از میان این کودکان 95 درصد افغانستانی و بقیه پاکستانی هستند. بنا این است که اگر این کودکان ویزا و پاسپورت دادند به خانواده آنها تذکر داده میشود که دیگر به خیابان نیایند. شما هم به هر کشوری بروید به شما اجازه نمیدهند سر چهارراه کار کنید، ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. این مسئله مغایر با مصالح کودک است، چراکه بحث قاچاق کودکان کاملا محرز است. کار کودک هم اقسام مختلفی دارد و هم کار خیابانی است و هم زبالهگردی است که ما بهشدت مخالف زبالهگردی هستیم و درباره این مسئله هم کاملا با شهرداری صحبت کردهایم. تعداد زیادی از این کودکان زبالهگرد هم افغانستانی هستند و باید فکری جدی دراینباره کرد. در این ماجرا چیزهای عجیبی مطرح شده که کسی در این جمعآوری فوت شده است و ما این را تکذیب میکنیم و اگر مستندات این ادعا منتشر نشود ما قطعا پیگیری
دیگری خواهیم کرد، اما با اینکه ما مدتها درباره فرایند این جمع آوری اندیشیدهایم، تأمین مکان برای این کودکان با شهرداری است، امنیت این بچهها با نیروی انتظامی است.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در ادامه با اشاره به کودکان ایرانی جمع آوری شده نیز گفت: بچههای ایرانی با تعهد به خانواده تحویل داده میشوند و برایشان پرونده مددکاری تشکیل میشود و حمایتهای لازم از آنها صورت میگیرد. فرید با اشاره به اعتراضات نهادهای مدنی به جمعآوری تصریح کرد: سؤال من این است که چرا وقتی این کودکان در خیابان هستند کسی برایشان بیانیه نمیدهد؟ چرا وقتی قاچاق میشوند بیانیه نمیدهند و چرا وقتی ما وارد این موضوع میشویم و میخواهیم آسیبها را کاهش دهیم آنها بیانیه میدهند؟ من آماده یک مناظره هستم. آنها نظر مخالف و متفاوت را برنمیتابند و آنچه که بیان میکنند با رفتارشان متفاوت است. همچنین دکتر فاطمه قاسمزاده، مدیر شبکه یاری کودکان، با ابراز نگرانی درباره این جمعآوری گفت: بهزیستی در این جمعآوری نقش کمتری دارد. در آخرین جلسه ما نماینده فرمانداری اعلام کرد این حکم حکومتی است و باید اجرا شود. در همان جلسه من هم حضور داشتم و اعلام کردم ما سازمانهای غیردولتی الزامی به اجرای حکم حکومتی نداریم. در آخرین جلسه نه شهرداری و نه بهزیستی هیچکدام موافق این طرح جمعآوری نبودند، اما مجبور به اجرا شدند.
وی افزود: ما از آنها سؤال کردیم که این کودکان را بعد از جمعآوری چه میکنید؟ گفتند ما میخواهیم آنها را بررسی کنیم تا ببینیم نیازشان چیست و نیازشان را برآورده کنیم. ما گفتیم شما میخواهید کودکان را دستگیر کنید و این اطلاعات را بگیرید؟ ما ۱۲ هزار کودک تحت پوشش سازمانهای غیردولتی داریم، آنها همه پرونده دارند. چرا بچه را دستگیر میکنید تا خانوادهشان را پیدا کنید و به آنها آزار بدهید؟ ما هرچه پیشنهاد دادیم، اما آنها نپذیرفتند. وی در پاسخ به این سؤال که بالاخره با این کودکان وقتی که در خیابان مشغول به کار هستند چه باید کرد؟ گفت: مسئله آنها فقر است، اگر ما قبول داریم علت کار کودک فقر است، باید به خانوادهاش کمک کنیم. ما کودکانی تحت پوشش داریم و حداقل ۱۲ درصدشان را توانستیم در کار کنترل کنیم و آنها دیگر در خیابان کار نمیکنند و حدود چهار درصد رهایی از چرخه کار را به طور کامل داریم.
قاسمزاده درباره قاچاق این کودکان از خارج از کشور نیز گفت: ایران تنها کشوری است که در آنطرف مرز کمپی ندارد تا بتواند افرادی را که وارد کشور میشوند مورد بررسی قرار دهد تا از قاچاق کودک جلوگیری کند. جواب بیدروپیکربودن مرزها را نباید کودکان بدهند. وقتی کودکی وارد کشور میشود، مطابق کنوانسیونها وظیفه نگهداری این کودکان با کشور میزبان است و باید مشکلش را حل کند. پیگیریها برای بهدستآوردن اطلاعات بیشتر درباره صحت رد مرزکردن کودکان کار خارجی ادامه دارد. این گزارش به زودی تکمیل میشود و اطلاعات بیشتری در اختیار خوانندگان قرار خواهد گرفت.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼