فرزندخواندگی دختر مجرد، چند مرده حلاجید؟
طی سالهای گذشته شاهد اجراشدن قانون فرزندخواندگی توسط دختران مجرد بودهایم که با واکنشهایی مواجه شده است.
طی سالهای گذشته شاهد اجراشدن قانون فرزندخواندگی توسط دختران مجرد بودهایم که با واکنشهایی مواجه شده است، چراکه بنا بهگفته منتقدان این مهم خود میتواند عاملی برای افزایش آمار تجرد قطعی در جامعه باشد؛ اتفاقی که بهیقین میتواند پیامدهای منفی بسیاری را نیز با خود به همراه داشته باشد.
گفتنی است بالارفتن سن ازدواج و همچنین عدم تمایل برخی دختران به تشکیل زندگی خود میتواند نقش بسزایی در افزایش تمایل آنها به قبول فرزندخواندگی داشته باشد هرچند این مهم خود در کاهش آمار کودکان بیسرپرست و بدسرپرست بسیار موثر واقع خواهد شد و بهیقین برکات بسیاری برای این کودکان به همراه خواهد داشت، این در حالی است که دختران مجرد برای بزرگکردن فرزندخواندههای خود بهتنهایی با مشکلات عدیدهای مواجه خواهند شد، چراکه هنوز در جامعه پذیرش زندگی مجردی و همچنین داشتن فرزندخوانده بدون ازدواج معنا و مفهومی ندارد و متاسفانه در بسیاری از موارد این افراد با لیبلزنی از سوی برخی مواجه میشوند که این خود تاثیر بسزایی در روحیه آنها بر جای میگذارد. بهعنوان مثال دختران مجردی که اقدام به فرزندخواندگی میکنند به هنگام اجاره واحد مسکونی در برخی از موارد با صاحبخانه به مشکل میخورند که ادامهداشتن این روند خود باعث بروز مشکلات عدیده برای آنها خواهد شد.
قانون فرزندخواندگی به دختران
طی چندسال گذشته شاهد تصویب و اجراییشدن قانون فرزندخواندگی به دختران بالای ۳۰سال هستیم؛ اتفاقی که با توجه به شرایط حاکم بر جامعه میتواند پیامدهای منفی بسیاری بهدنبال داشته باشد، چراکه باید به خاطر داشت در حال حاضر با توجه به اینکه سن ازدواج در کشور بهطرز معناداری افزایش یافته، احتمال ازدواج در میان دختران بالای ۳۰سال نیز وجود دارد از اینرو دخترانی که اقدام به قبول فرزندخواندگی کودکان بیسرپرست کردهاند پس از گذشت مدت زمانی احتمال ازدواج آنها وجود دارد که این خود میتواند برای کودک بسیار آسیبزا شود، چراکه همسر این زن شاید با فرزندخواندگی مشکل داشته باشد و از اینرو به اجبار کودک دوباره به بهزیستی بازگردانده میشود که این مهم بنا بهگفته روانشناسان آثار روحی و روانی مخربی برای کودک بههمراه خواهد داشت. بنابراین بازگرداندن آنها به بهزیستی خود میتواند مشکلات عدیده دیگری را برای کودکان رقم بزند. از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد که دختر بالای ۳۰سالی که اقدام به فرزندخواندگی کرده بهیقین شانس ازدواج خود را نیز تا حد زیادی از دست خواهد داد، چراکه با توجه به فرهنگ و برخی باورهای رایج در جامعه برخی جوانان تمایل
چندانی به ازدواج با دختری که دارای فرزند است، ندارند که این مساله بهیقین برای فرد پیامدهای منفی بسیاری بهدنبال خواهد داشت. بدیهی است که طبق قوانین موجود در صورت ازدواج دختر بالای ۳۰سال که اقدام به فرزندخواندگی کرده است باید صلاحیت همسر او نیز به تائید سازمان بهزیستی برسد، چراکه در صورت عدمتائید فرزند باید به بهزیستی بازگردانده شود. حال این سوال مطرح میشود که چه تعداد از آقایان تمایل به قبول فرزندخواندگی دارند در صورتی که میتوانند فرزند خود را داشته باشند؟ باید در نظر داشت که یکی دیگر از ایرادات وارده به قانون فرزندخواندگی به دختران بالای ۳۰سال را میتوان در این مهم جستوجو کرد که هدف اصلی فرزندخواندگی کودکان بیسرپرست قرارگرفتن آنها در کانون گرم خانواده است؛ خانوادهای که متشکل از زن و مرد است، این در حالی است که باید پرسید در سایه اجرای قانون جدید دختران مجردی که فرزندخوانده قبول میکنند میتوانند شرایط لازم را برای فرزندخوانده خود بهطور کامل محقق کنند؟ باید به خاطر داشت که این دسته از کودکان بیشتر از آنکه نیاز مالی داشته باشند با کمبودهای عاطفی مواجه هستند؛ کمبودهای عاطفیای که بیشتر آنها در سایه
تشکیل خانواده بهمعنی واقعی کلمه جبران خواهد شد. بنابراین محرومکردن فرزندان از کانون گرم خانواده را شاید بتوان یک نوع بیعدالتی دانست. هرچند در این فرصت باید متذکر شد که بنا به گفته علیاصغر کیهاننیا زندگی کودکان بیسرپرست و یا بدسرپرست با مادران مجرد و یا دخترانی که ازدواج نکردهاند نیز به مراتب بهتر از زندگی در بهزیستی خواهد بود. در جامعه کنونی ما که دختران مجرد با مشکلات فرهنگی و در برخی موارد اقتصادی بسیاری مواجه هستند چگونه میتوان انتظار داشت که آنها بهتنهایی بتوانند سرپرست یک کودک شوند، چراکه در حال حاضر متاسفانه در جامعه زندگی مجردی دختران هنوز برای بسیاری از افراد تبیین نشده است و در صورت مواجهه با آن برای فرد مشکلاتی را ایجاد میکنند. از اینرو در شرایط موجود چگونه یک دختر مجرد بهراحتی و در سلامت روحی و روانی کامل میتواند سرپرستی یک کودک را برعهده بگیرد کودکی که خود با مشکلات و تنشهای بسیاری همراه است؟
دخترانه کردن فرزندخواندگی
یکی دیگر از پیامدهای منفی فرزندخواندگی دختران مجرد بالای ۳۰سال را میتوان دخترانهکردن فرزندخواندگی عنوان کرد، چراکه طبق قوانین موجود دختران مجرد بالای ۳۰سال تنها میتوانند اقدام به قبول فرزندخواندگی کودکان دختر کنند که این خود به مرور زمان مشکلاتی را بههمراه خواهد آورد.
افزایش مسئولیتپذیری
بنا به اظهارنظر روانشناسان یکی از مهمترین آثار مثبت قبول فرزندخواندگی توسط دختران مجرد بالای ۳۰سال را میتوان افزایش مسئولیتپذیری عنوان کرد، چراکه امروزه متاسفانه بسیاری از جوانان بنا به دلایل مختلف از مسئولیتپذیری طفره میروند که این خود نهتنها برای آنها بلکه برای جامعه نیز میتواند تبعات منفی گستردهای بهدنبال داشته باشد. بنابراین انتظار میرود در سایه قبول فرزندخواندگی دختران مجرد بالای ۳۰سال این مشکل نیز تا حد زیادی در میان برخی جوانان از بین برود و برای این دختران نیز از نظر عاطفی آثار مثبتی را به دنبال داشته باشد. برای کاهش آثار منفی قانون فرزندخواندگی دختران مجرد بالای ۳۰سال نیاز به انجام فرهنگسازیهای لازم است تا شاید از این طریق بتوان شاهد کاهش آمار کودکان در بهزیستی بود؛ اتفاقی که در صورت تحقق صحیح آن بهیقین میتواند هم برای کودکان بیسرپرست و بدسرپرست و هم برای جامعه آثار مثبت بسیاری بهدنبال داشته باشد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼