آموزش عذرخواهی به کودکان، چه سنی مناسب است؟
بدترین کار این است که کودک را برای عذر خواهی کردن تحت فشار قرار بدهیم.
بدترین کار این است که کودک را برای عذر خواهی کردن تحت فشار قرار بدهیم، با این کار قبل از اینکه او، آن لحظه را پردازش کرده باشد و واقعاً احساس پشیمانی کند، به گونه ای عمل می کند که منعکس کننده احساس درونیش نیست.
این یک سوال تعجب برانگیز برای والدین و مربیان کودکان است. "در چه سنی باید از کودک انتظار داشته باشیم که بگوید، معذرت می خواهم." نظر ابتدایی من این بود: "از روزی که او از معذرت خواهی به عنوان راهی برای بهتر شدن اوضاع استفاده کند."
قبل از اینکه این نظر را بدهم، در کتابخانه ها و اینترنت درباره "معذرت خواهی" جستجو کردم. اگر بخواهید درباره سن یادگیری عذر خواهی چیزی پیدا کنید، طیف گسترده ای از مقالات و کتاب ها وجود دارند. مسئله عذر خواهی را با ایجاد همدلی ترکیب کنید و به این شکل جواب ساده خواهد بود: هر چه بیشتر به همدلی فکر می کنم، بیشتر همان جواب اولیه ساده را دوست دارم.
کودکان از چه سنی عذرخواهی را یاد میگیرند؟
در لحظاتی که می بینیم فرزند ما کاری انجام داده است که کودکی دیگر زخمی یا ناراحت شده است، شاید از فرزند خود بخواهیم تا از او عذر خواهی کند. شاید ما می خواهیم با این عمل، کودک دیگر احساس بهتری داشته باشد. شاید ما می خواهیم فرزندمان احساس پشیمانی خود را نشان دهد. همه ما می خواهیم که فرزندانمان در بعضی موارد رفتارهای مرسوم را یاد بگیرند. و بله همه ما می خواهیم نشان دهیم والدین با مهارتی در تربیت فرزندانمان هستیم. گفتن "معذرت می خواهم" یک راه برای نشان دادن اینها است.
با این وجود، آنچه در این لیست وجود ندارد، تمایل برای کمک به فرزندانمان در ایجاد حس همدلی واقعی و احساس عمیق درباره چگونگی مراقبت از اشخاص دیگر است. این هدف تمام اهداف دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر فوراً کودک را وادار به معذرت خواهی کنیم، در حقیقت فرصت یادگیری واقعاً ارزشمندی را که بوجود آمده است را از بین می بریم. ابتدا باید کودک را متوجه این کنیم که عملکرد او باعث ناراحتی شخصی دیگر شده است. این یک قطعه بزرگ از پازل است و پایه ای است که بیان یک "عذر می خواهم" یا "مرا ببخش" واقعی از آن شکل می گیرد.
کودکان از چه سنی عذرخواهی را یاد میگیرند؟
دوم، اگر خیلی سریع اقدام به حل و فصل کنیم، کودکان فرصت آرام تر شدن، بررسی واکنش طرف مقابل خود و یادگیری درباره احساسات را از دست می دهند. باید او را با این سوالات روبرو کنیم. چهره کسی که به او آزار رساندی چه چیزی به ما می گوید؟ رفتار و سخنان آنها چه مفهومی را به ما می رساند؟ چطور رفتار من باعث شکل گیری احساس آنها می شود؟ ایجاد این پرسش ها در ذهن فرزندتان بهترین راه برای یادگیری همدلی عاطفی و توانایی ما برای درک احساسات دیگران است.
حتی کار بدتر این است که کودک را برای عذر خواهی کردن تحت فشار قرار بدهیم، با این کار قبل از اینکه او، آن لحظه را پردازش کرده باشد و واقعاً احساس پشیمانی کند، از فرزندمان می خواهیم تا به گونه ای عمل کند که منعکس کننده احساس درونیش نیست و این برای کودکان گیج کننده است و مانع از به وجود آمدن همدلی عاطفی می شود.
اما چگونه می توانیم به کودکان نشان دهیم که دوست داریم برای کارهای نادرست "معذرت می خواهم" را بیان کنند؟
اگرچه شما به عنوان والدین هرگز هیچ پروسه چند مرحله ای را به طور کامل اجرا نمی کنید، اما این یک رویکرد کلی را دنبال کنید که به ما کمک می کند در این مواقع فرزندانمان را پشتیبانی کنیم:
آهسته پیش بروید و کاری که انجام داده است را مطرح کنید: به محض اینکه متوجه شدید که مسئله ای پیش آمده است، تا جاییکه می تواند آرامش خود را حفظ کنید تا از فرزند خود بخواهید موضوع را برایتان شرح بدهید، سپس کاری که کودک شما انجام داده است را بیان کنید. می توانید به این شکل اقدام کنید، "هی کدو تنبل من، یک دقیقه آرام باش. من دیدم که تو دوستت آماندا را با بیلچه اسباب بازی زدی. درست است؟" اگر اتفاقی که افتاده است را کاملاً ندیده اید، بپرسید: "عزیزم با آماندا چه کار کردی؟"
دلیل انجام آن کار چه بوده است؟ علل احتمالی این کار اشتباه فرزند خود را سوال کنید. "آیا می دانی چرا آماندا را زدی؟" اگر کودک دلیل قابل درکی را بیان کرد، خوشحال باشید. در هر صورت، کودک را متوجه کنید که کارش به هر دلیلی اشتباه بوده است.
از او سوال کنید کاری که انجام داده چه تاثیری روی فرد دیگر داشته است؟
برای اینکه بدانید کار فرزندتان روی کودک دیگر چه اثر داشته، موضوع را پیگیری کنید. از فرزندتان بپرسید، "فکر می کنید الان آماندا چه احساسی دارد؟" اما صبر کنید و به کودک فرصت بدهید تا روی کارش فکر کند و سپس جواب بدهد. در صورت لزوم، با یک سوال ادامه بدهید که این روند را پشتیبانی می کند، مانند "بنظرت از چهره آماندا چه چیزی می فهمیم؟" اگر فرزندتان تلاش می کند جواب بدهد، می توانید به او فرصت فکر کردن بدهید. "من میبینم که آماندا گریه می کند و ناراحت است. فکر می کنم او غمگین شده"
حالا بگویید: این خوب نیست. حالا باید چه کار کنیم؟ به او بفهمانید که نباید دوست خود را در این حال ول کند. احساس همدلی ایجاد کنید. به کودک بگویید: "نباید به خاطر اتفاقی که افتاده است، دوست خودت را ناراحت و تنها بگذاری و بروی. انجام چه کاری می تواند حال آماندا را بهتر کند؟" ببینید کودک شما چه چیزی را پیشنهاد می دهد. در صورت مفید بودن ایده، سوال پشتیبان بعدی را مطرح کنید. "چه چیزی باعث خوشحال شدن دوستت می شود؟" از فرزندتان بخواهید شی خاص یا مورد علاقه آماندا را به او بدهد. "برو کنار آماندا، یک لطیفه برای او تعریف کن." یا هر چیز دیگری دوسش را خوشحال می کند.
چگونه می توان از این اتفاق جلوگیری کرد؟
برنامه ای را امتحان کنید تا از پیش آمدن دوباره این مسئله پیشگیری کنید. به عنوان مثال، به کودک بگویید که در صورت تکرار دیگر نمی توان از آن بیلچه اسباب بازی استفاده کند، یا عواقب کاری غلطی که انجام داده است را گوشزد کنید. "اگر مطمئن نباشم که با آن بیلچه به بقیه دوستانت آسیب نمی رسانی، مجبور می شوم این اسباب بازی را از تو بگیرم. فهمیدی؟"
خودتان معذرت خواهی کنید. حتی اگر کودک شما آماده انجام این کار نباشد، بیان "معذرت می خواهم"، در زمانی که فرزندتان آماده نگاه کردن و یاد گرفتن است می تواند موثر باشد. آرام باشید و برای بیان عذر خواهی وقت بگذارید، کودکتان از شما یاد می گیرد و در اتفاقات بعدی آن را تکرار می کند. هر تعاملی که کودکان برقرار می کنند، چه ساده یا چالش برانگیز، فرصتی برای یادگیری آنها است. هر چه فرصت تجربه آنها بیشتر باشد، قادر به برقراری روابط عمیق تر خواهند بود.
در پایان، روشی که ما والدین برای آموزش کودک پیش می گیریم ترکیبی زیبا از فرهنگ، اجتماع و سابقه خانوادگی است. ممکن است اظهار نکردن پشیمانی در موقعیتی مانند این، فقط برای شما نباشد. با این حال همه ما می خواهیم این لحظات را حل کنیم، فرقی ندارد چه تصمیمی می گیریم، خیلی ساده باید همدیگر را به حفظ آرامش تشویق کنیم، به خاطر داشته باشیم فرزندان ما در مرحله درک احساس و بیان "متاسفم" و "عذر می خواهم" هستند. این لحظات را به عنوان لحظاتی شگفت انگیز و آموزنده ضبط کنیم.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼