۲۲۳۳۲
۲۴۵۹
۲۴۵۹
پ

متن شعر کودک، امتناع شاعران از نوآوری

شعر کودک و نوجوان ایران به عنوان ابزار ارتباط یک سویه بزرگسالان (شاعران به نمایندگی اقتدار بزرگسالانه) با کودکان عمل می کند.

شرق: شعر کودک و نوجوان ایران به عنوان ابزار ارتباط یک سویه بزرگسالان (شاعران به نمایندگی اقتدار بزرگسالانه) با کودکان عمل می کند. کشش طبیعی به این سو است و از نخستین روزهای پیدایش شعر کودک و نوجوان چنین حال و هوایی بر آن حاکم بوده است و هنوز کماکان حاکم است و جز در مواردی اندک انتظار از شعر کودک و نوجوان همین است. شعر کودک و نوجوان حامل صدای بزرگسالانی است که می خواهند در غیبت صدای کودکان و نوجوانان به جای آنان دنیا را ببینند و آنچه را دیده اند برای آنان بگویند، اما دست یافتن به نگاه کودکانه بدون عبور از منافع بزرگسالانه که یکی از مهم ترین آنها اقتدار است، ممکن نیست.

شاعر کودک و نوجوان همان هنگام نیز که به نقش کودک- شاعر درمی آید، در صندلی بالاتری نشسته است و تلاش می کند خود را هم قد کودک و نوجوان نشان دهد.چنین پدیده ای چه آگاهانه و به منزله یک معرفت پیشینی آن را پذیرفته باشند و چه به صورت ناآگاهانه رخ داده باشد، بخشی از فلسفه شعر کودک ایران را شکل داده است. نگاه رسمی به شعر کودک و نوجوان که مهم ترین محل تجلی آن در کتاب های درسی است، شعر را همچون ابزاری برای کنترل کودکان و نوجوانان (از راه انتقال ارزش های یک نسل به نسل دیگر) مورد استفاده قرار می دهد.ویژگی های فرمال شعر کودک و نوجوان نیز از همین پدیده نشات می گیرد. گستردگی نگاه رسمی به شعر و ارائه معیارهایی به مثابه اصول مطلق و تغییرناپذیر که به نام نگاه کارشناسی در موسسات بزرگ نشر و به خصوص نشر دولتی عمل می کند، در کنار خاستگاه یکسان اجتماعی اغلب کسانی که شعر کودک و نوجوان را همچون یک پیشه انتخاب کرده اند، به آثاری منجر شده است که نه تنها از پنجره هایی مشترک به دنیا نگاه می کنند که دیده های خود را نیز با شکل های یکسان ارائه می دهند.وقتی شعر به ابزار ارتباط و کنترل تبدیل شده باشد، برای این پرسش که «شعریت شعر کودک و نوجوان از کجا نشات می گیرد؟» چه پاسخی می توان داد؟ برخی از شاعران کودک و نوجوان که نشانه هایی از این آسیب ها را دریافته اند، برای نوآوری فرمال و تجربه عرصه های تازه تر در شکل شعر کودک و نوجوان تلاش هایی کرده اند، اما اغلب این تلاش ها به جریانی پویا تبدیل نشده است؛ زیرا آنان میان ذهنیتی که چنین شعرهایی برآمده از آن است و شعرها رابطه ای نمی بینند. نه تنها محتوای شعر کودک و نوجوان امروز بلکه فرم و شکل آن نیز متاثر از همان ذهنیتی است که شعر را ابزار ارتباط می خواهد و ابزار کنترل. چنین نگاهی است که در برابر پرسش از شعریت شعر کودک بلافاصله پای وزن را به میان می کشد، زیرا براساس آن ذهنیت تنها عنصر سازنده شعر که درباره کیفیت آن بحثی نیست، وزن است. بسیاری از شاعران کودک و نوجوان از تصویر نیز حرف می زنند، اما وقتی به شعرهایشان مراجعه کنیم درمی یابیم که بیشتر تعارف است و تکرار کلیشه های رایج.

هنگام بحث از چنین چیزهایی پای فهم کودکان نیز وسط می آید و به عنوان بهانه ای برای گذشتن از تخیل و تصویر به آنان کمک می کند، در حالی که مشکل اصلی در اینجاست که در میان این همه بحث درباره شعر و ادبیات کودک و نوجوان، از ساختار تخیل کودکانه بحثی به میان نیامده است. خیال در کودکان چگونه عمل می کند؟ پاسخ های متفاوتی که می توان به این پرسش داد، روشن می کند که چه چیزی برای کودکان تصویر است و چه چیزی تصویر نیست. بسیاری از کلیشه های رایجی که به اسم تصویرهای شاعرانه در شعرهای کودک و نوجوان ارائه می شود، چه بسا تصویر نباشد و چه بسا برخی از تصویرهایی را که ما خیال می کنیم کودکان نمی فهمند، به مدد ساختار تخیل کودکانه برای آنان جذاب باشد. البته به شرطی که هدف از شعر صرفاً برقراری ارتباط نباشد که شاعر انتظار داشته باشد همان معنا و پیامی را که در نظر داشته به کودک خواننده منتقل شده باشد، بلکه برای کودک نیز سهمی در ساختن معنا و حس و حال شعر قائل شده باشد و این سهم در ساختار شعر نیز موثر باشد. اگر با نگاه صرفاً ارتباطی به شعر کودک و نوجوان نگاه کنیم، آنگاه تنها عنصر شعریت شعر وزن خواهد بود. بررسی شعر کودک و نوجوان نشان می دهد، اگر وزن از بسیاری از این شعرها حذف شود، هیچ نشانه دیگری برای شعر بودن آن نخواهد بود.شاید به همین خاطر است که اغلب شاعران کودک و نوجوان اصرار دارند که وزن جزء ضروری شعر کودک است و شعر کودک الزاماً باید وزن داشته باشد. معمولاً این گزاره توضیح نظری ندارد و بحث بیشتر به علاقه بیشتر کودکان به ریتم و وزن ارجاع داده می شود، اما در پاسخ می توان از دو زاویه با این گزاره مطلق فرض شده چالش کرد؛ نخست اینکه اگر شعری گفته شود که وزن نداشته باشد، اما مورد علاقه کودکان و خردسالان باشد، آیا آن ضرورت خدشه ناپذیر مخدوش نخواهد شد؟ به عبارت دیگر آیا به نظر این دوستان یافتن عناصر دیگری که بتواند علاقه کودکان را در خود داشته باشد، محال است و مثلاً آیا نمی توان حتی نوعی موسیقی را جایگزین وزن عروضی و هجایی کرد؟دوم اینکه اگر علاقه کودکان به ریتم و وزن این همه آشکار و موثر است، چرا همیشه با آنان موزون سخن نمی گوییم و اگر این علاقه جای دیگری استفاده از وزن را واجب و ضروری نمی کند، چرا باید در شعر بکند.با همه این بحث ها به نظرم باید با شعر کودک و نوجوان با نگاهی کثرت گراتر برخورد کرد و چنین بحث هایی به معنی بی اعتنایی به جریان فعلی شعر کودک و نوجوان نیست و در میان شعرهای منتشر شده نیز آثار خواندنی کم نیست و هر نوع شعری می تواند خواننده خود را داشته باشد، اما مشکل اینجاست که جریان غالب شعر و نگرش رسمی به شعر به یک نوع امتناع نوآوری در شعر کودک و نوجوان منجر شده است. به نظرم باید با دیدی مخاطب محور به جست وجوی معیارهای متفاوت و مستقل برای شعر کودک و نوجوان برویم که بر آن معیارهای شعر متعارف سنگینی نکند.می توانیم این پرسش را پیش بکشیم که درک و دریافت کودکان از شعریت شعر چه روندی دارد، آنان شعر را چگونه می خوانند؟ آیا خوانش کودکانه از شعر با خوانش بزرگسالان تفاوتی ندارد؟به نظر می رسد نخستین تفاوت در خوانش کودکانه و بزرگسالان در پیش آگاهی ها باشد. پیش آگاهی ها باعث می شود که منوط کردن شعریت شعر به معنا، به روند درک و دریافت آن خدشه وارد کند.این در حالی است که محوریت معنا در شعر کودک ایران انکار ناشدنی است. من فکر می کنم تناقض اساسی در شعر کودک از همین جا شکل می گیرد؛ از یک سو معنامحوری شعر کودک است و از دیگر سو درک و دریافت معنا در شعر نیازمند پیش آگاهی هایی است که ممکن است در کودکان نتوان آن را یافت.در چنین وضعیتی است که جست وجوی معیارهایی مستقل که براساس آشنایی با چگونگی خوانش کودکان شکل بگیرد، ضرورت می یابد، اما باید توجه داشته باشیم که مخاطب محوری بدون پذیرش تنوع و تکثر بی معناست. با این حال به جای اینکه بدون در نظر گرفتن تجربه های شعری ایران به جست وجوی چنین معیارهایی بپردازیم، می توانیم به این پرسش بپردازیم که آیا در میان تجربه های ایران به شعرهایی می توان برخورد که از معیارهای پیش گفته و اغلب معنا محور عبور کرده باشند؟ به نظرم در میان شعرهای شاعران کودک می توان چنین تجربه هایی را یافت و بیش از همه در میان شعرهای ناصر کشاورز و شکوه قاسم نیا (البته شعر نوجوان بحث دیگری است و یکسره متفاوت است).این دو شاعر در برخی از شعرهای خود با عبور از مفاهیم کلی و توجه به اشیا توانسته اند از سیطره معنی و پیام رهایی یافته و شعر را همچون بازی کودکانه ارائه کنند. بحث و گفت وگو درباره چنین شعرهایی می تواند به پیشبرد این ماجرا کمک کرده و راه رهایی از آن امتناع را هموار کند.

پ

محتوای حمایت شده

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.