تعلیم و تربیت کودکان، روانشناس خانگی باشید!
عضو سازمان نظام روانشناسی و روانشناس با بیان این که سلامت روان بخشی از سلامت کلی انسان است، گفت: سلامت روان بر روی سلامت جسم نیز تاثیر دارد و بر اساس پژوهشهای صورت گرفته مشخص شده که یکسری اختلالات فیزیکی و جسمی به شرایط خاص روانی ارتباط دارند.
ایسنا: عضو سازمان نظام روانشناسی و روانشناس با بیان این که سلامت روان بخشی از سلامت کلی انسان است، گفت: سلامت روان بر روی سلامت جسم نیز تاثیر دارد و بر اساس پژوهشهای صورت گرفته مشخص شده که یکسری اختلالات فیزیکی و جسمی به شرایط خاص روانی ارتباط دارند.
زهرا سلگی به تشریح سلامت روان، ویژگیهای افراد دارای سلامت روانی و عوامل مؤثر بر سلامت روانی پرداخت و گفت: با وجود این که از سلامت روان به عنوان مفهومی وسیع استفاده میشود، اما هنوز یک تعریف کلی که مورد قبول همه باشد در این خصوص وجود ندارد و در واقع هر فرد یا گروهی تصور خاصی از سلامت روان دارد، در حالی که در خصوص سلامت جسمی چنین وضعیتی وجود ندارد .
وی با بیان این که سلامت روان را در سه بخش نگرشهای مربوط به خود، نگرشهای مربوط به دیگران و نگرشهای مربوط به زندگی تعریف کردهاند، اظهارکرد: نگرشهای مربوط به خود شامل تسلط بر هیجانها، آگاهی از ضعفها و رضایت از خوشیهای ساده است، نگرشهای مربوط به دیگران نیز شامل علاقه به دوستیهای صمیمی و طولانی، احساس تعلق به یک گروه و احساس مسؤولیت در مقابل محیط انسانی و مادی است؛ همچنین نگرشهای مربوط به زندگی شامل پذیرش مسؤولیتها، انگیزه توسعه امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیمات مشخص و انگیزه خوب کار کردن را شامل می شود .
وی افزود: عده ای از روانشناسان نیز معتقدند سلامت روان داشتن هدفی انسانی در زندگی، سعی در حل عاقلانه مشکلات، سازش با محیط اجتماعی بر اساس موازین علمی و اخلاقی و سرانجام ایمان به کار و مسئولیت و پیروی از اصل خیرخواهی و نیکوکاری است .
عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره منطقه هفت کشور در ادامه به ویژگیهای افرادی که دارای سلامت روان هستند اشاره کرد و گفت: این افراد احساس راحتی میکنند و خود را آنگونه که هستند میپذیرند، از استعدادهای خود بهرهمند میشوند و در مورد عیوب جسمانی و ناتواناییهای خود شکیبا بوده و از آن ناراحت نمیشوند .
وی افزود: افراد دارای سلامت روان دیدگاهی واقع گرایانه دارند و دشواریهای زندگی را سهل میانگارند، اعتماد به نفس دارند و قادرند با دیگران روابط گرمی داشته باشند، قدرت روبرو شدن با نیازهای زندگی را دارند و معمولا نسبت به اعمال خود احساس مسؤولیت کرده و با مشکلات به همان شیوه که رخ میدهد برخورد میکنند .
این مدرس دانشگاه، محرومیتهای جسمانی، عوامل روانی اجتماعی، الگوهای بد خانوادگی، ساختار خانوادگی ناسازگار، فشارهای ناشی از زندگی جدید صنعتی و عوامل اجتماعی - فرهنگی را از عوامل مؤثر بر سلامت روان عنوان و در خصوص تاثیر محرومیتهای جسمانی بر سلامت روانی، گفت: در این خصوص تغذیه بد، محرومیت از خواب و خستگی روان، فرآیندهای عاطفی آسیب زا و آسیب مغزی حائز اهمیت است .
سلگی در مورد تاثیر عوامل روانی اجتماعی بر سلامت روانی افراد اظهارکرد: یکی از مهمترین عوامل رشد و تحول روانشناختی سالم برای انسان لزوم برخورداری از محیطی آرام، طبیعی و نشاط انگیز است تا با مواجهه با محرکهای سالم و متنوع بتواند عواطف و احساسات مثبت خود را بپروراند .
وی افزود: امروزه ایجاد موسسات نگهداری که در آن اشخاص با محیط ارتباط سالم و مؤثری ندارند، باعث شده تا سلامت روانی افراد تا حدودی به مخاطره بیفتد، همچنین مکانهای مسکونی بسته و نبودن امکانات رفاهی و سرگرمی سالم در محیط خانه از دیگر عوامل روانی اجتماعی مخل سلامت روان است .
سلگی در خصوص الگوهای بد خانوادگی و تاثیر آن بر از بین رفتن سلامت روان، گفت: در صورتی که والدین در محیط خانه رابطه صمیمانه و توام با تعامل مثبت با فرزندان خود نداشته باشند تحول عاطفی و شناختی کودک دچار اختلال شده و سبب میشود فرزند در بزرگسالی از سلامت روانی رضایت بخشی برخوردار نباشد .
سلگی عنوان کرد: کانون خانواده به عنوان هسته اصلی برطرف کننده نیازهای روانی و جسمانی فرزندان به حساب می آید و چنانچه والدین نتوانند به نیازهای فرزندانشان پاسخ مثبتی بدهند و به دلایل مختلف آنها را طرد کنند این شرایط زمینهساز بروز اختلال روانی و جسمانی شده و آنها را از داشتن شخصیت سالم محروم می کند .
سلگی افزود: توجه بیش از حد به نیازهای فرزندان نیز سبب ایجاد روحیه توام با وابستگی بیش از حد فرزندان به والدین می شود که این امر فرزندان را از مقابله با مشکلات و داشتن ثبات شخصیتی باز می دارد و بالعکس محرومیتهای عاطفی و صحبت نکردن با فرزندان آنها را با مشکل ناپختگی عاطفی و نداشتن سلامت روانی مواجهه میکند .
وی خواستههای غیر واقعی والدین از فرزندان را از دیگر موارد مخل سلامت روانی فرزندان عنوان کرد و گفت: توقع بیش از حد از توانایی کودک سلامت روانی و جسمانی وی را به مخاطره میاندازد .
سلگی عنوان کرد: در صورتی که افراد در محیط خانه و با اعضای خانواده ارتباط موثر و رضایت بخشی نداشته باشند در درازمدت این افراد از ارائه بازخوردهای مثبت و تشویق شدن برای برقراری رابطه موثر با دیگران باز می مانند و با احساسات منفی، تنهایی و افسردگی روبرو میشوند که آنها را در شرایط روانی آسیبزا گرفتار میکند .
این روانشناس به تاثیر ساختار خانوادگی ناسازگار بر سلامت روان اشاره کرد و گفت: در برخی خانوادهها سست بودن پایههای اقتصادی، عاطفی و فرهنگی والدین و اعضا خانواده باعث رشد نامطلوب شخصیت افراد خانواده و فرزندان می شود .
وی افزود: از هم پاشیدگی خانواده و جدایی والدین خصوصا اگر در سنین پایین اتفاق بیفتد نیز سبب رشد ناسالم انسان از بعد عاطفی و ناتوانی برای رسیدن به کمال شخصیتی می شود .
سلگی عنوان کرد: اگر والدین در محیط خانواده به هنجارشکنی و ناسازگاری با محیط اجتماعی بپردازند بر فرزندانشان و چگونگی تعاملات افراد با آنها اثر می گذارد و در نتیجه باعث میشود فرزندان و خود آنها امنیت روانی مطلوبی جهت برقراری ارتباط موثر با محیط اجتماعی کسب نکنند .
وی فشارهای ناشی از زندگی جدید صنعتی را نیز بر سلامت روان مؤثر دانست و گفت: رقابتهای ناسالم، نامشهود و غیرقانونی اقتصادی افراد می تواند زمینهساز فشارهای روانی باشد؛ همچنین، مشکلات زندگی شهرنشینی باعث غفلت از توجه به نیازهای روانی اجتماعی افراد میشود که اثرات جبران ناپذیری بر سلامت روانی آنها می گذارد .
این مدرس دانشگاه با اشاره به تاثیر عوامل اجتماعی فرهنگی بر سلامت روانی افراد، اظهارکرد: بروز جدال بین اقوام صدمات جبران ناپذیری بر زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد میگذارد که در نتیجه باعث برآورده نشدن نیازهای مادی و معنوی افراد شده و سلامت روان آنها را به مخاطره می اندازد، همچنین تبعیض نژادی و پیش داوری گروهی نیز باعث ایجاد مشکلات روحی و اختلافات برای گروه اقلیت و در نتیجه عدم آرامش و امنیت میشود
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼