علائم افسردگی در کودکان، پشت گوش نندازید!
والدین در برخورد با کودک خود باید به جنسیت آنها توجه داشته باشند، زیرا نیازها و واکنشهای فردی در دختران و پسران دارای تفاوتهایی میباشد.
تبیان: شاید باورتان نشود که کودکان هم مانند بزرگسالان دچار افسردگی میشوند. وقتی عروسک کودکی گم میشود و یا تولد خواهر و برادر دیگری اتفاق میافتد، همینطور نقل مکان کردن از خانهای به خانه دیگر و یا از دست دادن پرستار مورد علاقه و جدایی پدر و مادر، همه در آزار و فروپاشی نظم روحی کودک موثر است و مدتها لازم است تا اوضاع به حال عادی بازگردد.
دیدیم که کودک از خود پرسیده است: اگر من بچه خوبی هستم؛ چرا بابا و مامان یک بچه دیگر آوردهاند؟ یا اگر بابا و مامان واقعا منو دوست دارند؛ چرا منو آوردند توی این خونه؟ من اتاق خودمو میخواهم. یا اگر پرستار دوستم داشت چرا رفت؟ یا چطوری بابا تونست بره و منو تنها بگذاره!
روانشناسان معتقدند نوزادان نیز غمگین و اندوهگین میشوند، اما چون افسردگی حالت روحی عمیقی است که بر اثر عدم اعتماد به نفس و قبول خویشتن خویش عارض میشود و کودکان تا حدود ۴ سالگی هنوز احترام و ارزش گذاشتن به خود و شناسایی خود را درک نمیکنند به افسردگی دچار نمیشوند.از ۴ سالگی به بعد آنها به ارزش وجود خود پی میبرند و براساس آن به برقرار کردن ارتباط با دیگران میپردازند؛ از آن پس هر گاه این روابط دچار مشکل شوند و یا صورت نپذیرند کودک دچار افسردگی میشود؛ همچنین افسردگی هنگامی برای کودک پیش میآید که صدای وجدان در او تثبیت شده باشد. اکنون دیگر نه تنها با احساس غم آشناست بلکه این احساس او را میآزارد. توانایی درک این احساس منشاء بسیاری از واکنشهای افسردگی است؛ افسردگی یک خردسال را از حالت چهره او، کمبود انرژی و تحرک، بدخلقی و عبوسی، تنبلی، سستی، خستگی مفرط، بیعلاقگی، بیحوصلگی، یاس و دلمردگی و نیز پرسشهایی که گاه و بیگاه درباره مرگ میکند میتوان به خوبی تشخیص داد. اما گاه پی بردن به این موضوع به این سادگیها نیست و کودک افسردگی خود را غیرمستقیم آشکار میسازد؛ رشد او متوقف یا کند میشود، کماشتها میشود،
کمخوابی و بدخوابی به سراغش میآیند و در تصمیمگیریها عاجز میماند و در موارد حاد ممکن است تا مرز آسیب رساندن به خود پیش رود. هنگامی که یک کودک دبستانی به افسردگی دچار شود در تمرکز حواس و یادگیری دروس او اختلالاتی پدید میآید و در محیط خانه نیز به گوش کردن و پذیرفتن علاقه نشان نمیدهد.
شناخت آن آسان نیست
به اعتقاد یک روانپزشک کودک افسردگی در کودکان و نوجوانان امروزه یکی از شایعترین انواع افسردگی به شمار میرود که باید به کادر پزشکی و خانوادهها شناسانده شود.وی میافزاید: در حدود 20 سال پیش در تحقیقاتی که یک پزشک ایرانی در آمریکا انجام داد به این نتیجه رسیدند که افسردگی در کودکان و نوجوانان نیز وجود دارد و امروزه این بیماری یک بیماری شناخته شده در بین روانشناسان است اما هنوز برای مادران بسیار شناخته شده نیست. امروزه دیده شده که کودکان و نوجوانان نیز دچار افسردگی میشوند اما افسردگی در سنین پایین همان علایم افسردگی در بالغین را ندارد به همین دلیل کمتر به آن توجه میشود؛ بنابراین شناخت آن آسان نیست. به اعتقاد این روانپزشک افسردگی یک اختلال خلقی است و در حقیقت ریشه اصلی یا هسته مرکزی علایم، تغییراتی است که در خلق و روحیه افراد ایجاد میشود. خلق میتواند شاد، گرفته، تحریکپذیر یا حالت عادی داشته باشد و تغییرات خلقی چیزی است که به طور طبیعی در افراد ایجاد میشود. به عنوان مثال وقتی مشکلی برای شخصی پیش میآید ممکن است ساعاتی یا چند روز گرفته باشد اما زمانی افسردگی ایجاد میشود که هم از نظر شدت و هم از نظر مدت
عملکرد فرد را تحتتاثیر قرار دهد و در چنین شرایطی ما آن را یک اختلال تلقی میکنیم.
علایم افسردگی
تغییرات خلقی در کودکان و نوجوانان ممکن است به آن شکلی که در بالغین بروز میکند نشان داده نشود؛ در بالغین، فرد افسرده، افسردگی و غمگینی خودش را نشان میدهد اما در کودکان افسرده تظاهرش ممکن است به صورت عصبانیت تحریکپذیری و گاهی پرخاشگری باشد به همین دلیل گاهی شناسایی نمیشود یا با علایم دوره بلوغ اشتباه گرفته میشود، در کنار آن علایم دیگری از قبیل تغییر در ارتباطات اجتماعی کودک و نوجوان پیش میآید. بدین معنا که نوجوان بیشتر گوشهگیر است و با افراد خانواده و دوستان ارتباطش کم میشود و یا این که دچار افت تحصیلی میشود، تغییرات در خواب از جمله مشکلات کودک یا نوجوان افسرده است؛ بدین معنا که در بزرگسالان مشکل کمخوابی و در کودکان و نوجوانان مشکل پرخوابی ایجاد میشود. کودکان افسرده به بیدار بودن رغبتی نشان نمیدهند و تا نیمههای روز در خواب هستند.
شناخت افسردگی
نشانههای افسردگی در کودکان متفاوت است و اغلب در طول دوران رشد آن قابل تشخیص نیست. بنابراین درمان هم نمیشود زیرا این نشانهها نیز مانند هیجانهای عادی و تغییرات روانشناختی که طی دوران رشد روی میدهد نادیده گرفته میشوند. مطالعات اولیه پزشکی بر افسردگی نهفته متمرکز شده یعنی هنگامی که خلق افسرده کودک شاهدی بر رفتار عصبی و فعالیتهای خارج از کنترل کودک است. خیلی از کودکان رفتاری شبیه به بزرگسالانی که دچار افسردگی هستند از خود نشان میدهند. نشانههای اولیه افسردگی، ناراحتی، غم، احساس ناامیدی و خلق و خوی متغیر است. لذا در یک شمای کلی میتوان علائمی چون تندمزاجی یا عصبانیت، ناراحتیهای مداوم و احساس غم و اندوه، کنارهگیری از جمع، افزایش حساسیت نسبت به عدم پذیرش، تغییر در اشتها (پرخوری یا کمخوری)، تغییر در خواب، صداهای ناهنجار یا گریههای مداوم، اشکال در تمرکز و احساس خستگی مزمن را از نشانههای افسردگی دانست.
البته همه بچهها تمام این علایم را ندارند، در حقیقت بیشتر آنها نشانههای مختلفی را با توجه به شرایط موجود بروز میدهند، اگرچه بعضی از کودکان افسرده ممکن است به کارهای کاملا منطقی و عقلانی خود ادامه دهند ولی هنگام بروز افسردگی شدید دچار تغییرات قابل ملاحظهای در رفتارهای اجتماعی خود میشوند و اغلب از علاقه نداشتن به مدرسه، ضعف در انجام تکالیف و عملکرد تحصیلی یا تغییر در ظاهر رنج میبرند.
علت بروز افسردگی
افسردگی یک بیماری است که علتهای آن میتواند ژنتیکی، روانشناختی، زیستی یا محیطی باشد. هریک از عوامل ذکر شده میتواند هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان به بروز افسردگی بینجامد. در صورتی که علت ژنتیکی باشد بایستی به اختلاف سطح هورمونها و مواد بیوشیمیایی بدن توجه کرد و در عوامل روانشناختی به رابطه والدین و کودک و همینطور به حالات روحی و روانی پدر و مادر. افسردگی به معنای فقدان یا از دست دادن است. کودکان افسرده، فرد، محیط یا چیزی دوستداشتنی را از دست دادهاند و یا آن را هرگز به دست نیاوردهاند. حتی بعضی از روانکاوان افسردگی را معادل عزاداری دانستهاند و عنوان کردهاند که کودک افسرده برای از دست دادن شخص یا چیزی عزیز و دوست داشتنی، گویی عزاداری میکند. شاید در پارهای موارد به نظر میرسد که کودک چیزی را از دست نداده اما مسلما در بین چیزهایی که دارد فقدان چیزی را احساس میکند، برای مثال کودک مادر دارد ولی مادر دلخواهش نیست یا پدر دارد اما پدر دلخواهش نیست. اینگونه مضامین هم به عنوان فقدان سمبلیک مطرح هستند و موجب افسردگی میشوند گاهی رفتار والدین از نوع آزاردهنده، تحقیرکننده و مقایسهکننده است که حالات
افسردگی را در کودک به وجود میآورد. در پارهای از موارد هم مادر خود افسرده است و کودک در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامی حالات وی را دریافت میکند. به طور کلی چنانچه محیط زندگی کودک مطلوب نباشد و نیازهایش ارضا نشود خطر افسردگی برای او وجود دارد.
درمان افسردگی
در زمینه درمان افسردگی در کودکان، میتوان به روشهایی همچون درمانهای دارویی،رواندرمانی فردی و خانوادگی و کاهش یا تخفیف موقعیتهای استرسزا اشاره کرد که تاثیر قابل توجهی را در بر داشته است. درمان دارویی بیش از همه در کودکانی که بشدت مبتلا هستند و اختلال در اعمال فیزیولوژیک نظیر خواب، وزن و اشتها نشان میدهند، ممکن است موثر واقع گردد ولیکن متاسفانه مطالعات طرحریزی شده در مورد آزمایش دارو و درمان افسردگی محدود بوده و استفاده از دارو اکثرا عوارض ثانویه به دنبال داشته است.
در مدل روان درمانی فردی در این روش به علت گرایشهای مختلف رویکردی در روان درمانی فردی که ناشی از وجود مکاتبات مختلف درمانی در روانشناسی میباشد، لذا سبک و روشهای متخصصان باهم ممکن است متفاوت و گاه مشترک باشد که با توجه به این امر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ - برقراری رابطه توام با اعتماد به کودک
2 - ایجاد این احساس در کودک یا نوجوان که کسی او را درک میکند
۳ - اجازه دادن به نوجوان جهت افشای نگرانیها و تشویشها در مدل دیگری از درمان که بر ساختار و کنش اجتماعی فردی خانواده اشاره دارد؛ روش رواندرمانی خانواده است که غالبا به منظور بهبودبخشی روابط بین اعضا صورت میگیرد تا درمان اختصاصی کارکرد خانواده در این روش ارتباط کودکان و نوجوانان با پدر و مادر و راههای ابراز وجود و تفاهم میان والدین و کودک و چگونگی برخورد آنها با مشکلات فردی و اجتماعی کودک در محیط خارج از خانواده و غیره هم از مواردی است که در جریان درمان به آن توجه میشود.
پیشگیری
والدین در برخورد با کودک خود باید به جنسیت آنها توجه داشته باشند، زیرا نیازها و واکنشهای فردی در دختران و پسران دارای تفاوتهایی میباشد که در صورت عدم توجه به آنها عوارضی همچون افسردگی را ممکن است در درازمدت به دنبال داشته باشد همچنین ارتباط نسبی درباره خصوصیات فیزیولوژیک و تغییرات مربوط به آن بویژه در دوران بلوغ فرزندان و برخورد و واکنشهای مناسب مهم میباشد.
از طرفی والدین باید به ارتباطات خود و سالم ساختن محیط خانواده برای رشد طبیعی (جسمی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی) فرزندان و پیشگیری از مشاجرات خانوادگی برای حفظ امنیت عاطفی اعضای خانوادهها از طریق ارتباط توجه داشته باشند تقویت نقاط مثبت رفتار و عملکرد فرزندان از طریق دادن پاداش مادی، کلامی و غیرکلامی و تشویق آنان از نکات دیگری است که خانوادهها باید آن را در نظر بگیرند.
توجه به نیازها و علایق فرزندان و ارائه پاسخ مناسب با جنس و سن آنها و همچنین داشتن برنامهریزی منظم برای فرزندان جهت استفاده مناسب از وقت و هدفمند بودن هر مرحله از زندگی در پیشگیری از افسردگی موثر است. از سوی دیگر خانوادهها باید به موفقیت تحصیلی فرزندان و تلاش برای شکوفایی تواناییهای ذهنی، جسمی و استعداد آنها و برخورد منطقی در مواجهه با مشکلات تحصیلی توجه کنند و تشویق به شرکت در فعالیتهای ورزشی، علمی، هنری و استفاده صحیح از اوقات فراغت را فراموش نکنند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼