مهارتهای زندگی برای کودکان، آنچه باید بدانید
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با تأکید بر اینکه نظام تعلیم و تربیت باید علاوه بر محتوا، مهارتهایی را نیز به کودک یاد بدهد، از مهارتهای شهروندی بهعنوان یکی از مهمترین آنها نام برد.
مهر: عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با تأکید بر اینکه نظام تعلیم و تربیت باید علاوه بر محتوا، مهارتهایی را نیز به کودک یاد بدهد، از مهارتهای شهروندی بهعنوان یکی از مهمترین آنها نام برد.
دکتر حسین شیخرضایی با اشاره به اینکه آنچه را که نظامهای آموزشی یاد میدهند میتوان در دو بخش مدنظر قرار داد، گفت: یک دسته آن چیزهایی است که معطوف به محتوا است (مانند دروس) و دوم آن چیزهایی که معطوف به مهارتها است یعنی تواناییهایی که در مواقع مختلف به کار میروند، بدون آنکه محتوای خاصی داشته باشند مثل مهارت تایپ کردن.
وی با تأکید بر اینکه نظام تعلیم و تربیت باید علاوه بر محتوا، مهارتهایی را نیز به کودک یاد بدهد، افزود: نخستین مهارتی که میتوان گفت مبنای آموزش و پرورش است، مهارت «یادگیری» است به این معنا که در مدارس باید به یادگیری یادگیری توجه شود. در نتیجه فردی که بعد از ۱۲ سال از نظام آموزش و پرورش فارغالتحصیل میشود باید مهارت پژوهش داشته باشد و یاد بگیرد که اگر صورت مسئلهای داشت چگونه راهحلهای آن را بیابد.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران ادامه داد: مهارت دوم به توانایی تحلیل یا تفکر تحلیلی و انتقادی مربوط میشود. در این بخش مهارتهای تحلیلی و مفهومی مدنظر است که شامل سرفصلهای تفکر انتقادی میشود. در نتیجه فرد قادر خواهد بود تا تشخیص دهد چه استدلالهایی انجام شده است و مقدمات و نتایج آن چیستند؛ همچنین مقدمات چه نتایجی را در پی دارند و چه مغالطاتی صورت گرفته است؛ آیا گوینده متوسل به احساسات برای توجیه سخن خود شده است یا شواهدی که ارائه شده از چه سنخ شواهدی محسوب میشوند و...
این پژوهشگر فلسفه از مهارتهای شهروندی به عنوان سومین دسته از مهارتها نام برد که باید در مدارس مدنظر قرار گیرد. او تصریح کرد: این امر به معنای به رسمیت شناختن «دیگری» است و بچهها در این چارچوب میآموزند که کارهایشان را در گروه و جمع و با دیگران انجام دهند. برای این امر هم مهارتها و تکنیکهایی نظیر مهارت گفتگو کردن، قانع کردن دیگری، توانایی نقد سخن دیگران و نیز احترام گذاشتن به دیگران لازم است.
وی خاطرنشان کرد: آنچه در این رابطه اهمیت بسیاری دارد این است که مسئله «دیگری» با مسئله «تفاوت» - به معنای عام کلمه - ارتباطی مستقیم دارد و به معنای به رسمیت شناختن دیگری و تفاوتهای او است که شامل تفاوتهای جنسیتی، طبقاتی، سنی، جسمی، مذهبی، قومی، زبانی و... میشود.
شیخرضایی سپس به مهارت چهارم یعنی مهارت عاطفی پرداخت و گفت: توجه به بعد عاطفی، هنری یا احساسی اهمیت بسیاری دارد. به این معنا که قرار نیست افرادی که از مدرسه بیرون میآیند صرفاً آدمهایی منطقی و عقلانی باشند و در نتیجه فاقد جنبههای احساسی و عاطفی باشند. در این راستا ادبیات، هنرهای نمایشی، هنرهای بصری و مانند آن اهمیت بسیاری دارند.
مهارتهای اخلاقی، پنجمین دسته از مهارتهایی بود که این پژوهشگر فلسفه از آنها یاد کرد و یادآور شد: در مهارت یا تفکر اخلاقی این انتظار وجود دارد که ذهن افرادی که در مدارس حضور دارند نسبت به مسایل اخلاقی حساس باشد. منظور از اخلاق نیز حوزهای عام شامل تمام مباحثی است که از مفاهیمی نظیر ظلم، عدل، وظیفه، آزادیهای فردی، خوب، بد، فضیلت و ... استفاده میکنند. پرورش این مهارت به شیوههای گوناگونی ممکن است که البته هم به بعد عاطفی و هم به بعد عقلانی فرد مربوط است. چرا که قاعده زرین در اخلاق مبنی بر اینکه با دیگران همان طور رفتار کن که انتظار داری با خودت رفتار شود نیاز به بعد عاطفی برای همدردی و نیاز به بعد عقلانی برای استدلال دارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه با اشاره به «اخلاق مراقبت» به عنوان یکی از موضوعات خاص که در ذیل مباحث اخلاقی مطرح میشود، گفت: در اخلاق مراقبت ( Ethics of Care )، مراقبت از دیگری شامل مراقبت از محیط زیست، مراقبت از انسانهای دیگر و مانند آن بسیار مورد توجه است.
وی افزود: در سیر تحول آموزش اخلاق به کودکان در قرن بیستم شاهد آنیم که در اوایل قرن بر روی این نکته تأکید میشد که باید به بچهها اصول اخلاقی را آموخت. اما رفته رفته با نزدیک شدن به اواخر قرن، اخلاق مراقبت مورد اقبال بیشتری قرار گرفت و بر این نکته تأکید شد که برای عمل اخلاقی نیازی نیست که حتماً ابتدا اصول اخلاقی را به شکلی کامل بشناسیم، بلکه مهم این است که فرد بتواند خود را جای دیگری قرار داده و با لحاظ جزئیات مسئله اخلاقی پیشرو و با در نظر گرفتن «دیگری» به تصمیمی اخلاقی که برای آن شرایط خاص مناسب است برسد، گرچه ممکن است این تصمیم قابلیت تعمیم و گسترش به سایر موقعیتها را نداشته باشد.
شیخرضایی در ادامه مهارت خلاقیت را ششمین مهارتی دانست که باید در مدارس مورد توجه قرار گیردو تصریح کرد: خلاقیت به این معنا است که از مواد موجود چیزهایی که وجود ندارند، ایجاد شود. بنابر این خلاقیت در همه امور میتواند وجود داشته باشد. در این راستا آموزش حل مسئله به نحوی آموزش خلاقیت خواهد بود و اهمیت دارد که فرد با توجه به دادههای ارائه شده، بتواند مسئلهای را مورد بررسی قرار دهد و آن را حل کند. البته در این مسیر استدلال، هنر، خیالپردازی و مانند آن نیز دخیل است.
وی آخرین دسته از مهارتهای ضروری در آموزش را مهارتهای پایه برای زندگی امروز عنوان و خاطرنشان کرد: این مهارتها حداقل شامل دو دسته مهارتهای تسلط به زبان خارجی و مهارتهای کار در فضای مجازی است که البته این دو مورد امروزه دیگر «مزیت» به حساب نمیآیند و در واقع در تعاریف جدید «سواد» به حساب میآیند.
شیخرضایی در پایان در رابطه با موضوع مدرسهزدایی گفت: مدرسهزدایی، جنبش نخبهگرایانهای است که قابلیت گسترش ندارد چرا که نیاز به امکانات مالی، فکری و فرهنگی بالایی دارد. اما شاید آنچه در این رابطه میتواند مؤثرتر باشد نهادهای بینابینی است که در واقع طیف افرادی را که پوشش میدهند گستردهتر است. بنابراین اگر این نهادها که نقش مکمل را برای مدارس بازی میکنند، جا بیفتند میتوانند تأثیرات مثبت بیشتری در پی داشته باشند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼