۳۶۵۷۱
۲۰۱۷
۲۰۱۷

کتاب درسی دانش آموزان، چقدر اهمیت دارد؟

کتاب‌های درسی، جدی‌ترین و در برخی موارد، نخستین کتاب هایی هستند که در اختیار کودکان قرار می گیرند. کتاب‌هایی که در تصویرگری آن، کمتر اثری از تخیل و فضای فانتزی می‌توان یافت.

مهر: کتاب‌های درسی، جدی‌ترین و در برخی موارد، نخستین کتاب هایی هستند که در اختیار کودکان قرار می گیرند. کتاب‌هایی که در تصویرگری آن، کمتر اثری از تخیل و فضای فانتزی می‌توان یافت. علت این مساله را در قوانین خشک سیستم آموزشی باید جست‌وجو کرد یا تصویرگرانی که فراموش کرده اند، کودکان باید از تصاویر کتاب‌هاشان لذت ببرند؟

تصویرگران کودک، عنصر لذت را فراموش کرده‌اند

کتاب های درسی، نخستین و جدی‌ترین کتاب‌هایی هستند که کودکان با آن سروکار دارند. به همین خاطر نقش بسیار مهمی در گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی و علاقه مند کردن بچه‌ها به مطالعه دارند. همچنین لازم است این کتاب‌ها هرچند سال یک بار، مورد بازبینی و ویرایش قرار بگیرند و با شرایط زمانه همگام شوند. برای مثال، سال‌های پیش از انقلاب، تعداد روستاییان بیش از شهرنشینان بود، از این‌رو درس‌هایی چون«حسنک کجایی، کوکب خانم، چوپان دروغگو» و شعرهایی چون «خوشا به حالت ای روستایی» در کتاب‌ها گنجانده می‌شد.

امروز بسیاری از مردم ما نه تنها شهرنشین که آپرتمان نشین هستند و با فضاهای روستایی ارتباط چندانی ندارند پس نمی‌توان با آنها از فضاها و شرایطی سخن گفت که با آن بیگانه‌اند. از سوی دیگر دنیای امروز با شتاب به جلو می رود و شرایط زندگی و مناسبات آن به سرعت تغییر می‌کند و این جاست که اهمیت کار مولفان و تصویرگران کتاب‌های درسی، دوچندان می شود چراکه هم باید روحیه و ذهنیت کودک امروز را بشناسند که با ماهواره و اینترنت و رایانه آشناست و هم هماهنگ با ماشین زمان به جلو بروند. اما تصویرگری کتاب‌های درسی ما چگونه است و چه تفاوتی با شعر و داستان دارد؟! آیا تصاویری که در کتاب‌های درسی بچه ها آمده با ذوق و روحیه آنان از یک‌سو و منسبات زندگی امروز از سوی دیگر هماهنگ است.

حمیدرضا اکرم، تصویرگر کتاب‌های درسی، براین باور است که با فانتزی می توان، قالب های خشک آموزشی را نرم تر و انعطاف پذیرتر کرد. اکرم به گروه سنی اعتقادی ندارد و فکر می کند، تصویر اگر تصویر باشد با هر مخاطبی در هر سن و سال ارنباط برقرار می‌کند. به گفته او، کسی که دنیای فانتزی را درک کرده، خیلی راحت‌تر و صمیمی‌تر کار می کند و به خود حقیقی اش نزدیک تر است اما آن که با دنیای فانتزی فاصله دارد ناچار می شود کار دیگران را تقلید کند و با احساس ناب خود بیگانه است.

اکرم در پاسخ به‌این‌که همه متن های داستانی، تخیلی و فانتزی نیستند و باید ارتباطی بین متن و تصویر وجود داشته باشد می‌گوید: نویسنده و تصویرگر به موازات یکدیگر حرکت می کنند، به باور من حتی برای داستان‌های کاملا واقعگرایانه هم می‌توان تصاویری تخیلی خلق کرد. در هر حال من دنیای خاص خودم را دارم، دنیایی که با همه خیالی بودنش برایم بسیار واقعی است و تا آنجا که اعتراض ناشر و نویسنده بلند نشود آن گونه که دوست دارم رفتار می کنم و کودکان هم مرا همین گونه که هستم پذیرفته اند و با کارهایم ارتباط می گیرند. انگار آنها هم متوجه شده اند حمیدرضا اکرم با دلش برای آنها تصویرگری می کند.

حمیدرضا اکرم، تصویرگر کتاب های درسی هم هست. کتاب هایی چون ریاضی و علوم، مبتنی بر واقعیت های علمی هستند، نه تخیل. پس تصویرگر چگونه می‌تواند در این‌گونه کتاب‌ها به خیال خود مجال پرواز دهد. اکرم دوست دارد تصویرهایش، راه فرار کودکان را آسان‌تر کند.«وقتی کتاب های چهارم دبستان را برای بچه‌ها تصویر می کردم یاد دوران درس و مدرسه خودم می افتادم و دلم برایشان می‌سوخت.در مدرسه تنها به بچه ها تئوری یاد می دهند؛ تئوری هایی که مبتنی بر تجربه نیستند و به کار آنها نمی آیند.این همه سال عربی و انگلیسی خواندیم، کدام یک از ما می توانیم به یکی از این دو زبان صحبت کنیم؛ صحبت که نه فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشیم؟! در هر حال من فکر می‌کنم، قوانین خشک و سیستم آموزشی بی‌روح به استعداد و قدرت خلاقه بچه‌ها آسیب می‌زند. چه اشکالی دارد دانش آموزی که ناچار است از صبح تا ظهر پشت نیمکت های سخت و خشک مدارس بنشیند و کتاب درسی بخواند، چون انتخاب دیگری ندارد تصاویری را ببیند که تخیل او شکوفا می کند.

او در پاسخ به این‌که اما کتاب های درسی، متفاوت با یکدیگرند شاید در تصویرگری شعر، بتوان به فانتزی پناه برد اما درمورد کتاب علوم یا ریاضی، شرایط چکونه است می‌گوید: دلیلی وجود ندارد که تصویر علوم واقگرایانه تر از فارسی باشد. به گمان من می‌توان از رنگ‌های مختلف و شخصیت‌های گوناگون استفاده کرد. چه اشکالی دارد تصاویر کارتونی وارد کتاب های درسی شوند. اصلی که در کتاب‌های درسی ما نادیده گرفته می شود، لذت است.من دلم می خواهد بچه ها با تمام وجود از کتاب و درس و مدرسه لذت ببرند.

تصاویر و مطالب کتاب‌های درسی نیاز دارند تا به‌روز شوند. حمیدرضا اکرم، در جواب این سوال به طعنه می گوید: ای بابا... چه توقعاتی... شما روزنامه نگارها چقدر ایده آل گرا هستید. اگر به ساختمان آموزش و پرورش در خیابان ایرانشهر بروید و ببینید در ساختمان به آن بزرگی تنها یک فضای ۱۵ متری را به تصویرسازی کتاب‌های درسی اختصاص داده اند، دیگر این سوال را مطرح نمی‌کنید...از سوی دیگر شما با محدودیت‌های آموزش و پرورش آشنا نیستید. برای مثال اگر در تصویر، پدر خانواده را در حال روزنامه خواندن و مادر را مشغول ظرف شستن نشان بدهیم، صدها نامه از گوشه و کنار ایران نوشته و فرستاده می شود که چرا به مقام زن، بی توجهی کردید...

متن و تصویر، موازی با یکدیگر

لیدا معتمد از جمله تصویرگرانی است که از یک سو فانتزی را بسیار دوست دارد و از طرف دیگر فکر می‌کند کتاب‌های درسی باید از منطق خاصی پیروی کنند؛ او در گفت و گو با خبرگزاری میراث فرهنگی، با اشاره به این‌که متن و تصویر، ارتباط مستقیم با یکدیگر دارند می‌گوید: نویسنده از کلمه‌ها استفاده می کند و منظور خود را می‌رساند اما تصویرگر از رنگ و تخیل خود بهره می برد و موازی با نوشته حرکت می کند. بنابراین در کتاب‌های درسی هم می توان ناگفتنی‌های متن را تصویر کرد و به تخیل خود امکان ظهور و بروز داد. البته از منطق حاکم بر ریاضی یا علوم هم نمی توان غافل شد.

این تصویرگر و نقاش، کتاب‌های درسی را از هم جدا می کند و نوع برخورد با هرکدام را متفاوت با دیگری می داند. به باور او برای تصویرکردن شعر و کتاب فارسی می‌توان از تصاویر فانتزی استفاده کرد اما برای آموزش علوم و ریاضی بهتر است کمتر به تصاویر فانتزی پناه برد. آن‌گونه که لیدا معتمد می‌گوید: کتاب‌های درسی، در اختیار همه بچه‌ها، کتابخوان و غیرکتابخوان قرار می‌گیرند و جدی ترین کتاب‌هایی هستند که کودکان با آن سروکار دارند. قطعا اگر این کتاب‌ها از فضایی رنگی و فانتزی بهره ببرند، بچه ها را به مطالعه علاقه‌مند می کنند و ذوق بصری آنها را بالا می‌برند. چه اشکالی دارد بچه‌ها تصاویری ببینند که میزان درک تصویری آنها را بالا می برد و بر خلاقیت آنها می‌افزاید؟ ممکن است بعضی بگویند بچه های ما با این تصاویر نا آشنا هستند...جه اشکالی دارد آشنا می‌شوند. مهم این است که ما راه بر تخیلشان نبندیم و بگذاریم ذهن کودکانه آنها به جریان سیال خود ادامه دهد. پس باید فانتزی را وارد کتاب های درسی و دنیای کودکانه دانش آموزان کنیم.

معتمد در پاسخ به این‌که گرایش به سمت فانتزی، در سال های اخیر، تا چه اندازه نتیجه گریز انسان از واقعیت است می‌گوید: چرا گریز از واقعیت؟ شاید پناه بردن به آن. ما از کجا بدانیم، دنیایی که در آن به سر می‌بریم واقعی است و آنچه در ذهن و خیال‌مان می گذرد ،دروغین؛ آن هم در روزگاری که مرز دروغ و واقعیت در هم ریخته است....به خدا والقعیت این است که بگذاریم، بچه ها بچگی کنند؛ چه اشکالی دارد در کتاب‌های درسی، جایی بگذاریم برای برش تا بچه‌ها ماسک و موشک درست کنند و لذت ببرند؛ اگر لذت بردن گریز از واقیت و خیال است من به خیال قانع شده‌ام و می‌خواهم به آن پناه ببرم.


محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

مشاوره ویدیویی

    • اخبار داغ
    • جدیدترین
    • پربیننده ترین
    • گوناگون
    • مطالب مرتبط

    برای ارسال نظر کلیک کنید

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.