۳۸۵۸۰
۳۸۲۴
۳۸۲۴

ترس های دوران کودکی، شایع‌ترین‌ها

ترس کودک در سه سالگی تا حوالی نوجوانی بیشتر است، اما ترس های دوره نوجوانی بیشتر مواردی را شامل می شود که پیشتر از آنها ترس داشته و اکنون با نگرانی و استرس درآمیخته است.

تبیان: کودکان ممکن است از تاریکی، پزشک، آمپول، لولو، آدم های ناآشنا، توفان، حیوانات، دوری از والدین و هر چیز دیگری بترسند. در شدت ترسشان نیز ممکن است جنس، سن، تجربه ها و اکتساب ها و… اثر داشته باشد. ترس آنها در سه سالگی تا حوالی نوجوانی بیشتر است، اما ترس های دوره نوجوانی بیشتر مواردی را شامل می شود که پیشتر از آنها ترس داشته و اکنون با نگرانی و استرس درآمیخته است. منشأ بسیاری از ترس های کودکان، رفتار نادرست بزرگسالان، اعم از خانواده یا دیگران با آنهاست. پدر یا مادری که حوصله کافی ندارد و به جای تشخیص و حل صبورانه مشکل کودک گریان یا بازیگوشی های او، از لولوی پشت پنجره، موجود خیالی درون زیرزمین، جن درون انباری یا غول پنهان در تاریکی و… برای ساکت کردن بچه استفاده می کند، با توسل به شیوه ای نادرست سلطه ترس و اضطراب را بر تار و پود ذهن و تجربه های اندک و بشدت خام کودک حاکم می کند؛ ترسی که ممکن است منجر به مشکلات بیشتری مانند شب ادراری، کمبود اعتماد به نفس، انواع و اقسام فوبیا و… در مراحل بعدی رشد او حتی تا مقاطع بزرگسالی شود.

ترس های دوران کودکی، شایع‌ترین‌ها

در واقع اغلب ترس های دوره کودکی اکتسابی است. برخی مواقع نیز هراس نه به واسطه ترفندهای غلط بزرگسالان، بلکه ترس مفید یا آن چیزی است که ناخودآگاه و طبیعی جلوه گر شده تا انسان را از خطرهای پیرامونش محافظت کند؛ همانند ترس از صدای ناگهانی و بلند، جانوران سمی، غریبه ها و پدیده های ناشناس که با تلاش های ذهنی کودک برای شناخت دنیای اطرافشان گره می خورد. آنها برای شناخت بیشتر، اما محتاطانه این پدیده ها به تخیل خود پناه می برند تا کشف و فهمی از آنچه نمی دانند به دست آورند. این خیالپردازی ها با تجربه های خام قبلی پیوند می خورد و بر حسب آن که چه تجربه هایی از قبل داشته باشند و چه رفتاری در برابر هراس آنها شده باشد، ترس یا اضطرابشان کم یا زیاد می شود. این ترس ها بیشتر به سبب ناآگاهی از آن چیزی است که قرار است رخ دهد. بروز چنین ترس هایی نه مایه نگرانی ا ست نه مستلزم جلوگیری والدین، زیرا نشانه رشد توان آنها در شناخت و همچون قدم هایی رو به جلو در تشخیص و تحلیل پدیده های تازه تر است. لازم است که از همان ابتدا روش ترساندن کودکان را از مواردی که بعید نیست در آینده تجربه کنند کنار گذاشت، ثانیا به جای فریب و دروغ، باید موقتی بودن درد را متذکر شوید و با کلماتی مهربانانه تاکید کنید که این راه برای خوب شدن حالش لازم است. برخی ترس ها را می توان نوعی ترس مفید دانست، البته تا زمانی که شدید نشده اند و همچون زنگ هشدار یا علامت اخطاری در روند تکامل فرد عمل می کنند. سعی نکنید کودکان را از بروز چنین ترس هایی بازدارید، اما برای برطرف کردن ترس ها و دلهره های بیش از حد، بخصوص وقتی با اضطراب و نگرانی بسیار توام می شوند، عوامل، محرک ها و موقعیت های ایجاد ترس را بشناسید و عوامل ترس زا را برطرف کنید.

ترس از ناآشناها
غریبی کردن، از معمول ترین نوع ترس در کودکان است. وقتی اقوام و آشنایان با شور و شعف نوزادی را در بغل می گیرند و از فاصله ای بسیار نزدیک شروع به حرف زدن با او می کنند، از نگاه آنها در این فاصله، احتمالا همانند غولی دیده می شوند که جلوی صورتشان هوهو می کند! کلماتشان را نمی فهمند و خطوط چهره شان نیز ناآشناست. برای رفع آن باید صبر و حوصله داشت، فاصله را حفظ کرد و به جای حرف زدن های مشدد که از نظر بزرگسالان ممکن است خیلی مهربانانه و معمول باشد، بهتر است همان طور که او را در آغوش گرفته اید اقوام را وادارید، نوازش های مهرآمیز و آرام را با لبخند همراه کنند تا به این گونه در ذهن کودک، فردی عادی تلقی شوند.

ترس از دکتر و آمپول
برخی بزرگ ترها برای متوقف کردن شیطنت ها یا گریه کودک، او را از دکتر و آمپول می ترسانند و وقتی کودکشان بیمار می شود در حالی که ترس وی همچنان پابرجاست برای راحتی خود اشتباه دوم یعنی توسل به فریب و دروغ را مرتکب می شوند: آمپول که درد ندارد! اولا لازم است که از همان ابتدا روش ترساندن کودکان را از مواردی که بعید نیست در آینده تجربه کنند کنار گذاشت، ثانیا به جای فریب و دروغ، باید موقتی بودن درد را متذکر شوید و با کلماتی مهربانانه تاکید کنید که این راه برای خوب شدن حالش لازم است. پیش از بیماری، در قالب بازی و شوخی او را با روند معاینه توسط پزشک آشنا کنید. در حین معاینه و معالجه وی توسط پزشک نیز با در اختیار نهادن وسائل دوست داشتنی، ذهنش را از درد و ترس منحرف کنید. بهتر است پزشکان نیز در صورت امکان، معایناتشان را در حالی انجام دهند که کودک در آغوش والدین است.

ترس از نخستین تجربه
ترس های تجربه نخست، مثل کوتاه کردن مو در آرایشگاه، ورود به مهد یا مدرسه و مانند آن را می توان با ایجاد شوق از قبل، رفع کرد. پیش از آن که موهای کودک بلند و نیازمند اصلاح شود، یا پیش از ورود به مهد و مدرسه، مستقیم و غیرمستقیم درباره لذت درس خواندن یا کوتاه بودن مو و فواید آتی آنها، همراه با شور و شوق سخن بگویید. مدتی در آرایشگاه کنارشان بمانید تا دیگران بویژه بچه ها را هنگام کوتاه کردن مویشان ببینند، بچه های دیگری را که شاد و خندان به مدرسه می روند نشانشان دهید و زمانی را در مدرسه یا مهد کنارشان بمانید. به آرایشگر یادآوری کنید توجه بیشتری برای جلوگیری از کنده یا کشیده شدن موها کند و… اگر اولین تجربه خوشایند باشد، نگرانی آنها از دفعات آتی برطرف خواهد شد.

ترس از تاریکی
یکی از عمومی ترین ترس های کودکان که با رفتار بزرگ ترها تشدید می شود، هراس آنها از تاریکی است. واکنش هایی چون آه کشیدن بزرگ ترها به سبب تاریکی ناگهانی، برای کودکانی که دلایل آه را نه افسوس بلکه ترس ترجمه می کنند، اضطرابشان را شدت می بخشد. باید آنها را مطمئن کنید در تاریکی نیز کنارشان خواهید بود و مراقب امنیت و آرامششان هستید. با آنها حرف بزنید تا صدایتان مایه دلگرمی و نیرو گرفتنشان شود. اجازه ندهید دیگران حتی برای شوخی و سربه سر گذاشتن، سایه های وهم آلودی را که در تصورات کودک ساخته می شود، زمینه تشدید ترس کنند. در اصل از سنین ۹ یا ده سال است که می توان کم کم این مسائل را برای آنها توضیح داد و با زندگی و واقعیت های آن آشنایشان کرد. بسته به میزان درکشان توضیح دهید که مرگ اتفاقی است در زندگی همه جانداران. از باز کردن مبحث مرگ و توصیف آن با کلمات خشن خودداری کنید و بیشتر بر زندگی و استفاده از کلمات امیدوارکننده تکیه کنید. ممکن است از برخی اعمال، تلقی عادی و معمولی ای در ذهن داشته باشید، مثل وقتی که از بیماری یا مرگ کسی مطلع می شوید و همراه با کودکتان در بیمارستان یا مجلس عزا حاضر می شوید. او شاهد آه و ناله های بیمار و اطرافیان، یا ضجه ها و بر سر زدن های عزاداران است، هر چند در مخیله تان هم نمی گنجد که اشتباه حضور آنها در این اماکن زمینه ساز چه تصوراتی در کودکتان خواهد شد، ندانسته و ناخواسته مشکلات او، خود، خانواده و جامعه را در آینده افزایش داده اید. در اصل از سنین ۹ یا ده سال است که می توان کم کم این مسائل را برای آنها توضیح داد و با زندگی و واقعیت های آن آشنایشان کرد. بسته به میزان درکشان توضیح دهید که مرگ اتفاقی است در زندگی همه جانداران. از باز کردن مبحث مرگ و توصیف آن با کلمات خشن خودداری کنید و بیشتر بر زندگی و استفاده از کلمات امیدوارکننده تکیه کنید.

آموزش مقابله با ترس
هم کودکان، هم بزرگسالان، برای مقابله با ترس باید آموزش ببینند. بزرگسالان با تلاش بیشتر برای کسب آگاهی های علمی از مشاوران و آگاهان و کودکان با نتایج این آگاهی ها از سوی والدین و بزرگ ترها. مقابله با اغلب ترس ها راه های عمومی و کلی دارد که در صورت یادگیری و اجرا در رفتار بزرگ ترها، بویژه هنگامی که با تقویت اعتماد به نفس در کودکان همراه شود، اثرات تربیتی و پرورشی خوبی بجا خواهد گذاشت. برای جلوگیری از کاری که دوست ندارید او را نترسانید، درباره لولوی درون تاریکی یا دزدی که قصد بردن و خوردن او را دارد دروغ نگویید، اعتدال را رعایت کنید و… روش های تربیت و بزرگ کردن کودک را یاد بگیرید تا کودک یا حتی خود را به دردسر نیندازید. یادتان باشد تربیت فرزند بدون پشتوانه فکری مناسب و از پیش آموخته، حرکت در جاده ای سنگلاخ، بی نقشه راه، بدون تجهیزات و وسایل کافی است: حتی اگر به مقصد برسید، زحمات و دردسرهای بی دلیلی را متحمل شده اید که با جلوگیری از رخدادشان، می توانستید طی مسیر را شیرین و دلچسب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

  • اخبار داغ
  • جدیدترین
  • پربیننده ترین
  • گوناگون
  • مطالب مرتبط

برای ارسال نظر کلیک کنید

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «نی نی بان» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.