دلایل افسردگی در کودکان، تاثیر ژنتیک
افسردگی یکی از مشکلات روحی متداول است که افراد را در هر سن، نژاد، گروه و دسته و در هر سطح از رفاه مالی میتواند درگیر کند. از بین هر ۳۳ کودک، یکی ممکن است دچار این عارضه گردد.
جام جم: افسردگی یکی از مشکلات روحی متداول است که افراد را در هر سن، نژاد، گروه و دسته و در هر سطح از رفاه مالی میتواند درگیر کند. از بین هر ۳۳ کودک، یکی ممکن است دچار این عارضه گردد. این بیماری در بین نوجوانان بیشتر دیده میشود و از هر ۸ نوجوان، یکی مبتلا به این مشکل است. پس به عنوان والدین یا کسانی که وظیفه مراقبت از کودکان را برعهده میگیریم، لازم است که در مورد افسردگی بیشتر بدانیم تا متوجه شویم چگونه به کودکی که مبتلا به آن است، کمک کنیم. افسردگی تنها به معنای احساس غم و اندوه یا احساس بد نیست و فقط به مفهوم ناامیدی نمیباشد. این احساسات در میان کودکان، خصوصا در سنین نوجوانی، احساسات رایجی هستند، حتی وقتی که ناامیدی و ناراحتی باعث عصبانیت یا غم در فرد میشود، این احساسات منفی معمولا با گذشت زمان کاهش مییابند.
اما در حالت افسردگی، این احساسات برای مدت طولانیتری (مثلا هفتهها، ماهها و یا حتی سالها) ادامه مییابد و فعالیتهای طبیعی فرد را دچار اختلال میکند. افسردگی درجات و انواع مختلفی دارد که همه انواع آن میتواند کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار دهد.
دلایل افسردگی
معمولا افسردگی ناشی از یک اتفاق خاص نیست یا به یک دلیل ویژه رخ نمیدهد؛ بلکه معمولا نتیجه چندین فاکتور است که این عوامل در افراد متفاوت است.افسردگی میتواند ناشی از کاهش سطح مواد شیمیاییای در مغز باشد که سیگنالها را از میان سیستم عصبی عبور میدهند. کاهش این مواد توانایی فرد را برای احساس خوب داشتن محدود میکند.
البته در این میان، عوامل ژنتیکی نیز میتواند موثر باشد و مثلا در فردی که یکی از اعضای نزدیک خانواده او دچار این عارضه است، احتمال بیشتری برای ابتلا به این بیماری وجود دارد.
اتفاقات مختلفی در زندگی مثل مرگ عزیزان، طلاق والدین، نقل مکان به جایی جدید یا هر اتفاق دیگری از این دست میتواند نشانههایی از افسردگی را به همراه آورد. استرس نیز میتواند یکی از فاکتورها باشد و ازآنجا که سالهای نوجوانی، زمانی برای سردرگمیهای احساسی و اجتماعی است، مواردی که میتواند برای هر کسی مشکلزا باشد، میتواند برای یک نوجوان نوعی فاجعه تلقی شود، البته افسردگی میتواند از عوارض جانبی داروهای خاص نیز باشد.
تشخیص افسردگی
کودکانی که دچار افسردگی هستند، احساسات خود را با ناامیدی از همه چیز عنوان میکنند یا میگویند که هیچ چیز ارزش تلاش ندارد. آنها صادقانه معتقدند انسانهای خوبی نیستند و دنیا مکان پرپیچ و خمی است که آنها توان انجام هیچ کاری را در این دنیا ندارند.اما برای یک تشخیص صحیح درخصوص میزان افسردگی باید بررسیهای دقیق کلینیکی انجام شود و این کار نیز حتما باید توسط متخصص مربوطه صورت گیرد.
در صورتی که بیش از ۲ هفته ۵ علامت یا بیشتر از علائم زیر را در فرزندتان مشاهده کردید، حتما به پزشک مربوطه مراجعه کنید تا اقدامات تشخیصی لازم صورت گیرد:
ـ ناراحت بودن بدون هیچ دلیلی
ـ کمبود انرژی، احساس ناتوانی در انجام کارهای ساده
ـ عدم لذت بردن از آنچه سابقا باعث شادی کودک میشد.
ـ عدم علاقه به گذراندن وقت با فامیل و دوستان
ـ احساس عصبانیت (این احساس خصوصا در بین کودکان و نوجوانان مرسوم است)
ـ عدم تمرکز
ـ کاهش یا افزایش چشمگیر وزن و کماشتهایی یا پرخوری بیش از حد
ـ تغییرات عمده در عادات خواب مثل بیخوابی
ـ احساس درد بدون داشتن مشکل فیزیکی
ـ بیتوجهی به این که در آینده چه روی خواهد داد
ـ فکر و خیال مداوم در مورد مرگ یا خودکشی
اگر تصور میکنید که فرزندتان نشانههای افسردگی را دارد باید حتما اقدام موثری انجام دهید. با فرزندتان و با پزشک معالج او یا کسانی که فرزندتان را بخوبی میشناسند، صحبت کنید. بسیاری از والدین، این موضوع را نادیده میگیرند زیرا ترجیح میدهند مشکلات خانوادگی خود را به صورت خصوصی حل و فصل کنند.مدتهای طولانی، این باور رایج بود که کودکان دچار افسردگی نمیشوند و نوجوانان نیز تنها دچار دورهای از استرس میشوند. اما اکنون این موضوع ثابت شده کودکان نیز دچار افسردگی میشوند و باید با دقت با این مساله روبهرو شد و آن را جدی گرفت و در جهت حل آن کوشید.
والدین، اغلب خود را مسوول مسائل مربوط به فرزندانشان میدانند، اما آنها عامل افسردگی فرزندانشان نیستند. به هر حال جدایی والدین، بیماری، مرگ و مسائلی از این دست میتواند موجب مشکلات کوتاه مدت در کودکان شود و حتی در برخی موارد موجب افسردگیهای طولانی مدت شود. این بدین معناست که اگر خانواده شما دچار مساله استرسآوری شده است، با یک روانشناس یا یک متخصص در این مورد صحبت کنید تا در طی این دوره اضطرابآور، به شما و فرزندتان کمک کندو بسیار مهم است که به فرزند خود یادآوری کنید که همواره در کنار او هستید و وی را حمایت میکنید. این موضوع را بارها و بارها به کودک خود خاطرنشان کنید. کودکانی که دچار افسردگی هستند، به شنیدن این جمله بسیار احتیاجدارند.
به خاطر داشته باشید، کودکان افسرده به خاطر این که تجربیاتشان ناشی از افسردگی است، دنیا را بسیار منفی میبینند. آنها طوری رفتار میکنند که گویی نیازی به کمک ندارند.اما اگر به عنوان والدین، به وجود چنین عارضهای در فرزند خود مشکوک شدید، باید بدانید که خوشبختانه متخصصان میتوانند به شما کمک کنند. افسردگی در ۸۰ درصد افراد با موفقیت درمان میشود. اما در صورت عدم درمان، احتمال خودکشی فرد بسیار زیاد خواهد بود.افسردگی میتواند با درمانهای ویژه، دارو یا ترکیبی از هر دو بهبود یابد. روانشناسان بر روی دلایل افسردگی، تمرکز کرده و سعی میکنند افکار منفی فرد را تغییر دهند و راههایی بیابند تا شخص احساس بهتری را تجربه کند.
اگر با مورد مشکوکی درخصوص فرزندتان مواجه شدید، ابتدا با پزشک او مشورت کنید. او احتمالا یکسری آزمایش روی فرزندتان انجام میدهد تا از عدم وجود بیماری فیزیکی مطمئن شود و سپس شما را به یک روانپزشک معرفی خواهد کرد. در این حالت فرزند شما باید نسبت به شخص درمانگر احساس خوبی داشته باشد، در غیر این صورت آن فرد را سریعا عوض کنید.
در طی مراحل درمان سعی کنید همواره یار و یاور فرزند خود باشید و دراین راه به او کمک کرده و محیط امنی را برایش مهیا سازید.
والدین چه کار میتوانند انجام دهند؟
بیشتر والدین هنگام افسردگی فرزندشان، احساس گناه میکنند؛ زیرا تصور میکنند که نتوانستهاند کودک خود را شاد کنند. آنها فکر میکنند فرزندشان به خاطر کاری که آنها انجام دادهاند یا به خاطر کوتاهی در کاری که باید انجام میدادند، دچار افسردگی شده است؛ اما بدانید این موضوع صحت ندارد. اگر احساس گناه یا عصبانیت میکنید، حتما به فکر مشاوره با یک متخصص برای خودتان باشید. این کار میتواند کمک خوبی به شما و فرزندتان باشد.
روشهای دیگری که میتواند به شما کمک کند عبارتند از:
ـ مطمئن شوید که فرزندتان تمامی داروهای تجویز شده توسط پزشک را مصرف میکند و از غذاهای سالم تغذیه میکند.
ـ مطمئن شوید که فرزندتان فعال باشد. فعالیتهای فیزیکی به کاهش افسردگی کمک میکند.
ـ مرتب به فرزندتان یادآوری کنید که در کنار او هستید و به او عشق میورزید و آمادگی شنیدن حرفهای او را دارید. شاید فرزندتان بسختی این مطالب را باور کند؛ اما مهم آن است که شما این سخنان را به زبان آورید.
ـ شرایط موجود را بپذیرید و به خاطر آن با فرزندتان درگیر نشوید. ناتوانی در بلند شدن از رختخواب و انجام ندادن تکالیف را توسط او به حساب تنبلی نگذارید و بدانید که او انگیزه و انرژی لازم برای این کارها را ندارد. به هر حال شما در چنین شرایطی نیز میتوانید فرزندتان را تشویق کنید و کاری کنید که تلاش بیشتری از خود نشان دهد.
ـ اگر فرزندتان از آسیب زدن به خود حرف میزند، حتما موضوع را با پزشک در میان بگذارید.
افسردگی میتواند برای کودک شما ترسناک و عصبانیکننده باشد، حتی برای شما و دیگر اعضای خانواده، اما با درمان بموقع و کمک شما، فرزندتان احساس بهتری را تجربه خواهد کرد و از سالهای نوجوانی و جوانی خود لذت خواهد برد.
اما در حالت افسردگی، این احساسات برای مدت طولانیتری (مثلا هفتهها، ماهها و یا حتی سالها) ادامه مییابد و فعالیتهای طبیعی فرد را دچار اختلال میکند. افسردگی درجات و انواع مختلفی دارد که همه انواع آن میتواند کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار دهد.
دلایل افسردگی
معمولا افسردگی ناشی از یک اتفاق خاص نیست یا به یک دلیل ویژه رخ نمیدهد؛ بلکه معمولا نتیجه چندین فاکتور است که این عوامل در افراد متفاوت است.افسردگی میتواند ناشی از کاهش سطح مواد شیمیاییای در مغز باشد که سیگنالها را از میان سیستم عصبی عبور میدهند. کاهش این مواد توانایی فرد را برای احساس خوب داشتن محدود میکند.
البته در این میان، عوامل ژنتیکی نیز میتواند موثر باشد و مثلا در فردی که یکی از اعضای نزدیک خانواده او دچار این عارضه است، احتمال بیشتری برای ابتلا به این بیماری وجود دارد.
اتفاقات مختلفی در زندگی مثل مرگ عزیزان، طلاق والدین، نقل مکان به جایی جدید یا هر اتفاق دیگری از این دست میتواند نشانههایی از افسردگی را به همراه آورد. استرس نیز میتواند یکی از فاکتورها باشد و ازآنجا که سالهای نوجوانی، زمانی برای سردرگمیهای احساسی و اجتماعی است، مواردی که میتواند برای هر کسی مشکلزا باشد، میتواند برای یک نوجوان نوعی فاجعه تلقی شود، البته افسردگی میتواند از عوارض جانبی داروهای خاص نیز باشد.
تشخیص افسردگی
کودکانی که دچار افسردگی هستند، احساسات خود را با ناامیدی از همه چیز عنوان میکنند یا میگویند که هیچ چیز ارزش تلاش ندارد. آنها صادقانه معتقدند انسانهای خوبی نیستند و دنیا مکان پرپیچ و خمی است که آنها توان انجام هیچ کاری را در این دنیا ندارند.اما برای یک تشخیص صحیح درخصوص میزان افسردگی باید بررسیهای دقیق کلینیکی انجام شود و این کار نیز حتما باید توسط متخصص مربوطه صورت گیرد.
در صورتی که بیش از ۲ هفته ۵ علامت یا بیشتر از علائم زیر را در فرزندتان مشاهده کردید، حتما به پزشک مربوطه مراجعه کنید تا اقدامات تشخیصی لازم صورت گیرد:
ـ ناراحت بودن بدون هیچ دلیلی
ـ کمبود انرژی، احساس ناتوانی در انجام کارهای ساده
ـ عدم لذت بردن از آنچه سابقا باعث شادی کودک میشد.
ـ عدم علاقه به گذراندن وقت با فامیل و دوستان
ـ احساس عصبانیت (این احساس خصوصا در بین کودکان و نوجوانان مرسوم است)
ـ عدم تمرکز
ـ کاهش یا افزایش چشمگیر وزن و کماشتهایی یا پرخوری بیش از حد
ـ تغییرات عمده در عادات خواب مثل بیخوابی
ـ احساس درد بدون داشتن مشکل فیزیکی
ـ بیتوجهی به این که در آینده چه روی خواهد داد
ـ فکر و خیال مداوم در مورد مرگ یا خودکشی
اگر تصور میکنید که فرزندتان نشانههای افسردگی را دارد باید حتما اقدام موثری انجام دهید. با فرزندتان و با پزشک معالج او یا کسانی که فرزندتان را بخوبی میشناسند، صحبت کنید. بسیاری از والدین، این موضوع را نادیده میگیرند زیرا ترجیح میدهند مشکلات خانوادگی خود را به صورت خصوصی حل و فصل کنند.مدتهای طولانی، این باور رایج بود که کودکان دچار افسردگی نمیشوند و نوجوانان نیز تنها دچار دورهای از استرس میشوند. اما اکنون این موضوع ثابت شده کودکان نیز دچار افسردگی میشوند و باید با دقت با این مساله روبهرو شد و آن را جدی گرفت و در جهت حل آن کوشید.
والدین، اغلب خود را مسوول مسائل مربوط به فرزندانشان میدانند، اما آنها عامل افسردگی فرزندانشان نیستند. به هر حال جدایی والدین، بیماری، مرگ و مسائلی از این دست میتواند موجب مشکلات کوتاه مدت در کودکان شود و حتی در برخی موارد موجب افسردگیهای طولانی مدت شود. این بدین معناست که اگر خانواده شما دچار مساله استرسآوری شده است، با یک روانشناس یا یک متخصص در این مورد صحبت کنید تا در طی این دوره اضطرابآور، به شما و فرزندتان کمک کندو بسیار مهم است که به فرزند خود یادآوری کنید که همواره در کنار او هستید و وی را حمایت میکنید. این موضوع را بارها و بارها به کودک خود خاطرنشان کنید. کودکانی که دچار افسردگی هستند، به شنیدن این جمله بسیار احتیاجدارند.
به خاطر داشته باشید، کودکان افسرده به خاطر این که تجربیاتشان ناشی از افسردگی است، دنیا را بسیار منفی میبینند. آنها طوری رفتار میکنند که گویی نیازی به کمک ندارند.اما اگر به عنوان والدین، به وجود چنین عارضهای در فرزند خود مشکوک شدید، باید بدانید که خوشبختانه متخصصان میتوانند به شما کمک کنند. افسردگی در ۸۰ درصد افراد با موفقیت درمان میشود. اما در صورت عدم درمان، احتمال خودکشی فرد بسیار زیاد خواهد بود.افسردگی میتواند با درمانهای ویژه، دارو یا ترکیبی از هر دو بهبود یابد. روانشناسان بر روی دلایل افسردگی، تمرکز کرده و سعی میکنند افکار منفی فرد را تغییر دهند و راههایی بیابند تا شخص احساس بهتری را تجربه کند.
اگر با مورد مشکوکی درخصوص فرزندتان مواجه شدید، ابتدا با پزشک او مشورت کنید. او احتمالا یکسری آزمایش روی فرزندتان انجام میدهد تا از عدم وجود بیماری فیزیکی مطمئن شود و سپس شما را به یک روانپزشک معرفی خواهد کرد. در این حالت فرزند شما باید نسبت به شخص درمانگر احساس خوبی داشته باشد، در غیر این صورت آن فرد را سریعا عوض کنید.
در طی مراحل درمان سعی کنید همواره یار و یاور فرزند خود باشید و دراین راه به او کمک کرده و محیط امنی را برایش مهیا سازید.
والدین چه کار میتوانند انجام دهند؟
بیشتر والدین هنگام افسردگی فرزندشان، احساس گناه میکنند؛ زیرا تصور میکنند که نتوانستهاند کودک خود را شاد کنند. آنها فکر میکنند فرزندشان به خاطر کاری که آنها انجام دادهاند یا به خاطر کوتاهی در کاری که باید انجام میدادند، دچار افسردگی شده است؛ اما بدانید این موضوع صحت ندارد. اگر احساس گناه یا عصبانیت میکنید، حتما به فکر مشاوره با یک متخصص برای خودتان باشید. این کار میتواند کمک خوبی به شما و فرزندتان باشد.
روشهای دیگری که میتواند به شما کمک کند عبارتند از:
ـ مطمئن شوید که فرزندتان تمامی داروهای تجویز شده توسط پزشک را مصرف میکند و از غذاهای سالم تغذیه میکند.
ـ مطمئن شوید که فرزندتان فعال باشد. فعالیتهای فیزیکی به کاهش افسردگی کمک میکند.
ـ مرتب به فرزندتان یادآوری کنید که در کنار او هستید و به او عشق میورزید و آمادگی شنیدن حرفهای او را دارید. شاید فرزندتان بسختی این مطالب را باور کند؛ اما مهم آن است که شما این سخنان را به زبان آورید.
ـ شرایط موجود را بپذیرید و به خاطر آن با فرزندتان درگیر نشوید. ناتوانی در بلند شدن از رختخواب و انجام ندادن تکالیف را توسط او به حساب تنبلی نگذارید و بدانید که او انگیزه و انرژی لازم برای این کارها را ندارد. به هر حال شما در چنین شرایطی نیز میتوانید فرزندتان را تشویق کنید و کاری کنید که تلاش بیشتری از خود نشان دهد.
ـ اگر فرزندتان از آسیب زدن به خود حرف میزند، حتما موضوع را با پزشک در میان بگذارید.
افسردگی میتواند برای کودک شما ترسناک و عصبانیکننده باشد، حتی برای شما و دیگر اعضای خانواده، اما با درمان بموقع و کمک شما، فرزندتان احساس بهتری را تجربه خواهد کرد و از سالهای نوجوانی و جوانی خود لذت خواهد برد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼