رفتار با کودکان شلخته، شکوفایی استعدادهای نهفته
وقتی میتوانید لباسهای کثیف را به راحتی داخل ماشین لباسشویی بیندازید و بشویید پس اجازه دهید فرزندتان در حیاط خانه آزاد باشد و بدون نگرانی بابت کثیف شدن لباسهایش در حیاط کندوکاو کند.
مجله شهرزاد:مادران، پدران آیا میخواهید فرزندتان دانشمند، مهندس، موزیسین شود؟ هر نوزادی که متولد میشود بدون شک استعدادی خدادادی و نهفته در وجود خود دارد که شاید با عبور سالها این استعداد ذاتی در او کشف و شکوفا شود. البته این استعدادها در بچههای مختلف متفاوت است اما در عین حال همه بچهها در یک زمینه وجه اشتراک بسیار مشخصی دارند.
در واقع همه آنها در ریخت و پاش و به هم ریختگی و البته کثیف کاری تبحر خاصی دارند. وقتی در خانه خود بچه دارید کاملا طبیعی است که رد دستان نوچ او گوشه و کنار خانه پیدا شود! رد پای گلیاش روی فرشهای رنگ روشن شما چیزی است که حسابی به دردسرتان میاندازد و البته لباسهایی که معمولا همیشه کثیف هستند و شاید تمیز کردن آنها یک روز بیشتر دوام نیاورد جزئی لاینفک از زندگیتان میشوند.
اصلا تعجب نمیکنید اگر جای مداد و خودکار روی دیوار اتاق باشد و شوکه نمیشوید که ببینید او با لباس زیر دوش حمام رفته و اتفاقا لوازم آرایش شما را هم با خودش برده تا عروسکش را آرایش کند. خب همه اینها اتفاقاتی است که برای هر خانواده بچهداری پیش میآید. طبیعی است که شما عصبانی شوید اما لطفا در برابر همه این کثیف کاریها نه نگویید.
تمیز کردن بچه راحتترین کار ممکن است. فرشها را هم میتوان با یک پارچه از شر آلودگیهای اینچنینی محفوظ نگه داشت و دیوارها را هم میتوان شست و خلاصه اینکه هر کثیف کاری را میتوان مرتب و روبه راه کرد. مهم این است که در این راه فرزند شما با دنیای خودش آشنا شود.
همان استعداد نهفته در وجودش اینجا رو میشود. کنکاشهای کودکانه او شاید خانه شما را به هم بریزد اما بعید نیست آینده فرزند شما را آنچنان بسازد که با تمام وجود به او افتخار کنید. پس کمی آسان بگیرید و به بچهها اجازه بدهید در دنیای خودشان هر طور که میخواهند جستوجو کنند.
حواس پنجگانه او را بیدار کنید
درباره مزایای کثیف کاری کوچولوی خود در پارک یا کنار ساحل دریا فکر کنید و فقط نقاط منفی قضیه را نگاه نکنید. اجازه بدهید کودک شما در پارک راه برود و از لابهلای درختان برگ بچیند. اگر روی چمنها کفشهایش را درآورد او را توبیخ نکنید، بلکه بگذارید نوچی چمن و چسبندگی گلولای را لابهلای انگشتان پاهایش احساس کند.
اجازه بدهید به صدای ریختن برگها گوش کند. به زبان سادهتر، اجازه بدهید حواس او با این تجربیات حقیقی و البته طبیعی بیدار شود، چون به این ترتیب دنیای اطرافش را خیلی بهتر از آنچه در کتابها خوانده درک میکند. باور کنید یا نه چنین تجربیاتی که پیشتر ذکر شد توانایی سازندگی را در بچههای شما بالا میبرد.
برای آینده یک دانشمند تربیت کنید
وقتی میتوانید لباسهای کثیف را به راحتی داخل ماشین لباسشویی بیندازید و بشویید پس اجازه دهید فرزندتان در حیاط خانه آزاد باشد و بدون نگرانی بابت کثیف شدن لباسهایش در حیاط کندوکاو کند. شاید گاهی اوقات ترجیح دهید او را با یک لگن آب و اسباببازیهایی که میتواند داخل لگن آب بیندازد سرگرم کنید که البته فکر بدی هم نیست.
اما اگر میخواهید ذهن او را باز کنید و دستش را برای کشفیات کودکانه بازتر، پس اجازه بدهید لابهلای خاکها کنکاش کند! اگر حیاطی دارید که بچه میتواند در آن خاک بازی کند، پس نقطهای را مشخص کنید که او بتواند با بیلچه کوچکش خاکها را زیر و رو کند. در غیر اینصورت قطعا فضاهایی را در خارج از خانه پیدا خواهید کرد که فرزندتان بتواند در خاکها یا روی چمنها بغلتد و از این کار لذت ببرد.
اگر چنین فضاهایی را در اختیار ندارید خاک تمیز پیدا کنید و در فضای محدودی از خانه که خودتان آن را تحت کنترل دارید، روی روزنامه خاکها را رها کنید و بگذارید فرزندتان خاک بازی کند، قلعههای خاکی بسازد و با ذهن خودش به خاکها شکل بدهد. از دور اوضاع را کنترل کنید اما در نهایت باید کوچولوی خود را با تصوراتش تنها بگذارید.
شاید چنین بازیهایی کثیف کاری در پی داشته باشد اما مطمئن باشید خرید مواد شوینده برای پاک کردن لباس بچهها از آلودگی این ارزش را دارد تا شما ذهن خلاق کودک خود را بیدار کنید. میدانید بچههایی که لابهلای خاکها جستوجو میکنند، با بیلچه زمین را میکنند و موجودات زنده خاکی را با چشم میبینند، ممکن است در آینده دانشمند و محقق شوند؟ حالا انتخاب با خودتان است.
از کوچولوها هنرمندان بزرگی بسازید
شاید کودک شما بعد از یک خاک بازی اساسی که اتفاقا حسابی هم از آن لذت برده است آماده باشد که خودش را تر و تمیز کند اما بد نیست قبل از تمیز کاری او یک پارچه روی زمین پهن کنید و چند مقوا روی پارچه قرار دهید بعد ماژیکهای رنگی و چه بسا آبرنگ و رنگهای روغنی را هم کنار مقوا بگذارید. حالا کوچولویتان را به فضای بینظیری که برایش ساختهاید، ببرید.
خودتان کناری بایستید و از دور اوضاع را کنترل کنید. فرزندتان ممکن است سراغ ماژیک نرود و با دستانش که تا آرنج داخل رنگهای آبرنگ کرده! مشغول نقاشی شود. البته این کتاب کثیفکاریها را دو برابر میکند اما اگر قرار است فرزندتان تا ساعتی دیگر به حمام برود دیگر از رنگی شدن سر و صورتش نگران نیستید! کار جالب توجه دیگری که میتوانید به جای نقاشی بچهها جایگزین کنید کف بازی است! فرزندتان را به حمام ببرید و بعد با اجازه از پدرش خمیر ریش او را به دستش بدهید.
بگذارید با کف خمیر ریش داخل حمام نقاشی کند. ابرهای کوچک درست کند و حتی شاید بیهدف کفهای خمیر ریش را به اینطرف و آنطرف بپاشد اما شک نکنید نگاه کردن به صورت خندانش که با تمام وجود از این کار لذت میبرد، شما را متقاعد میکند که هرازگاهی این اجازه را به او بدهید تا چنین تفریحی داشته باشد. شاید در این راه فرزند کوچکتان برسی را هم بردارد و روی کفها بکشد.
لطفا جلوی هنر پر شور دستان کوچکش و ذهن خلاقش را نگیرید. اینجا حمام است و همه چیز با آب دوش حمام به حالت اولش بازمیگردد. میدانید نتیجه چنین تفریحی که شاید به زعم شما نوعی به هم ریختگی باشد، چیست؟ شاید از فرزند کوچکتان در آیندهای نه چندان دور یک هنرمند بزرگ بسازید. شاید او بتواند در آینده تابلویی نقاشی کند که شهرتش کم از لبخند ژوکوند لئوناردو داوینچی نداشته باشد.
اندازه بگیرید، ترکیب کنید تا آنها ریاضی یاد بگیرند!
وقتی با کمی به هم ریختگی و شلختگیهای مخصوص بچهها در زندگیتان کنار آمدید و برایتان عادی شد، به او اجازه ورود به آشپزخانه را بدهید. لطفا وحشت نکنید چون ماجرا خیلی هم پیچیده نیست. فقط کافی است در مواقع آشپزی اجازه بدهید فرزندتان کنار شما باشد و کمی کمکتان کند. شاید زمین با آرد سفید فرش شود!
گاز چربتر از آنی خواهد شد که تصورش را میکردید و خب اصلا بعید نیست که یک عدد تخممرغ ناگهان روی زمین بیفتد و بشکند. خب حالا نکته اینجاست که شما چرا زیر بار این همه به هم ریختگی میروید؟ چون میخواهید به آشپز کوچولویتان یاد بدهید که ریاضیات از جمله مقولههای مهمی است که میتواند روزگاری حسابی به کارش بیاید. موضوع کاملا ساده است.
کودکتان کنار شما ایستاده و شما از او میخواهید یک قاشق نمک داخل غذا بریزد. 3 پیمانه برنج و نصف قاشق چایخوری فلفل و 2 قاشق هم زردچوبه. میتوانید به او بگویید یک قاشق زردچوبه بریز و بعد یک قاشق دیگر و در نهایت یک به علاوه یک میشود 2 قاشق زردچوبه. این یعنی چه؟ یعنی تفهیم مقوله ریاضیات به شیرینترین زبان ممکن. ارزش کمی ریخت و پاش را دارد.
او را مستقل بار بیاورید
میدانید وقتی اجازه میدهید فرزند نوپایتان هرازگاهی خودش اوضاع و احوال را بر سر میز غذا کنترل کند، چه عواقبی در انتظار شماست؟ شاید پارکت کف اتاق چرب و چیل شود! لکهای زرد غذا روی رومیزی و لباس بچه جا خوش کند! چند دانه برنج داخل کاسه سوپ بریزد و چیزهایی مثل این.
اما میدانید نتیجه مثبت این اتفاق چیست؟ شما در حال تربیت بچهای هستید که در اوج کودکی استقلال را تجربه میکند و اعتماد به نفسش بالا میرود. البته باید بدانید که تا قبل از 3 سالگی بچهها نباید استفاده از چنگال را به تنهایی تجربه کنند. پس تا قبل از 3 سالگی استفاده از قاشق به تنهایی کافی است هر چند شاید گاهی واقعا لازم باشد شما هم به کمک او بروید و حتی غذا را داخل دهانش بگذارید چون منظور این نیست که بچهها را تمام و کمال به حال خودشان رها کنید.
اما بعد از 3 سالگی بچهها میتوانند خطرات را درک کنند و بیشتر مراقب خود باشند. پس میتوانند تحت نظارت شما چنگال را هم به دست بگیرند. یا اینکه از پارچ آب خودشان آب را داخل لیوان بریزند، هر چند شاید کمی از آن را هم بیرون بریزند. در هر حال به این ترتیب شما به کوچولوی خود کم کم راه مستقل بودن را آموزش میدهید.
خلاقیت را در آنها بیدار کنید
برای این کار به یک میز احتیاج دارید و برخی وسایل ساده. اگر پای قیچی وسط بود حتما خودتان حضور داشته باشید و مراقب اوضاع باشید. چسب و مقوا و بعضی وسایل غیرقابل استفاده را روی میز قرار دهید و از فرزندتان بخواهید با این وسایل هر چه که میخواهد درست کند. شاید در نهایت اشکال نامفهومی مقابل شما بگذارند اما همین کافی است که آنها تلاش کرده باشند و ذهنشان را به کار بگیرند. آنها میسازند و وسایل را با دستانشان لمس میکنند.
تلاش بچهها برای خلق آثار خودشان ستودنی است و باعث میشود آنها یاد بگیرند چطور از کمترین وسایل بیشترین بهره را ببرند. این بچهها میتوانند در آینده مدیران قابلی شوند. یا اینکه هنر دستان کوچکشان را در خلق آثار هنری به کار ببرند و چه بسا از از انگشتان کوچک خود برای نوازندگی استفاده کنند. مهم این است که در این کار آنها از ذهن و دست خود برای ساختن استفاده میکنند. حالا مهم نیست اگر کمی چسب روی میز بریزد یا گوشه رومیزی با قیچی بریده شود!
تمیز کاری را به عهده خودش بگذارید
بعد از همه این کثیفکاریها میتوانید اجازه بدهید کوچولویتان برای مرتب کردن اوضاع خودش هم وارد اتاق شود. این کار را بری او یک الزام و اجبار نکنید بلکه وانمود کنید این هم نوعی بازی است که چه بسا اگر در آن برنده شوند ممکن است پای جایزه هم به میان بیاید. شاید او به خاطر زیادی کوچک بودنش خیلی خوب از پس تمیز کاریهایی مانند پاک کردن فرشی که لک شده برنیاید اما در نهایت مسئولیتپذیری را میآموزد، با وظیفه آشنا میشود و از احساس مفید بودن لذت میبرد.
وقتی خرابکاریهایش را خودش جمع و جور میکند، یاد میگیرد که اگر در آینده اشتباهی کرد خودش آن اشتباه را جبران کند. خودتان قضاوت کنید. آیا کمی به هم ریختگی ارزش این را ندارد که شما در آینده یک دانشمند، موزیسین، مدیر، مهندس یا یک دکتر به جامعه تحویل بدهید؟! البته که ارزشش را دارد.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼