آمار کودکان کار در ایران، عوامل تاثیرگذار
نتایج یک پژوهش نشان داده است: تحصیلات و سن سرپرست خانوار، جمعیت خانوار، وضعیت اقتصادی خانواده، و سطح توسعهیافتگی استانی که کودک در آن زندگی میکند در روی آوردن کودکان به کار، موثر است.
ایسنا: کار از عینیترین ابزارهای درک و فهم استعدادها و تواناییهای نهفته در انسان است، با این وجود باید گفت که ارزش کار و مفید بودن آن برای جامعه وقتی بارز است که فرد ویژگیهای لازم برای کار کردن یعنی آموزش، مهارت و سن فعالیت را کسب کرده باشد.
با این تفاسیر زمانی که فرد قبل از اکتساب چنین ویژگیهایی کار را شروع کند لطمهای که به جامعه و آینده خود وارد میکند بسیار بیشتر از فواید آن است چراکه هر دورهای از زندگی انسان نیازهای خاص خود را دارد و کودکی از این امر مستثنی نیست. لذا کودکانی که کار کردن را تجربه میکنند نه تنها کار موجب اعتلای آنها نمیشود بلکه تجربه آن، به زندگیشان و جامعهای که در آن زندگی میکند صدمه وارد میکند.
از این رو بررسی عواملی که کودکان هر جامعه را به سمت تجربه کار سوق میدهد ضروری به نظر میرسد. در همین راستا پژوهشی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران انجام شده که به بررسی عوامل تاثیرگذار در شکلگیری کار کودک پرداخته است.
وضعیت اقتصادی نامناسب عامل کار کودکان
نتایج بررسیهای این پژوهش نشان داد که ۶۵ درصد از کودکان کار متعلق به خانوادههایی هستند که از وضعیت اقتصادی نامناسب رنج میبرند، ۳۲.۹ درصد متعلق به خانوادههای متوسط و تنها ۱.۱ درصد متعلق به خانوادههای مرفه هستند. این امر نشان دهنده آن است که وضعیت اقتصادی نامناسب خانواده و عدم توانایی اولیا در برطرف کردن نیازهای خانواده مهمترین عامل اجبار کودکان به کار است.
توسعهیافتگی از کار کودک جلوگیری میکند
نتایج بررسیهای این پژوهش تاکید کرد که ۳۱ درصد از کودکان کار در استانهایی کار میکنند که سطح توسعهیافتگی آنها پایین ارزیابی شده است. این در حالی است که ۴۴.۵ درصد از این کودکان در استانهایی با متوسط سطح توسعهیافتگی و ۲۴.۱ درصد نیز در استانهای توسعهیافته کار میکنند. این امر نشاندهنده این است که در استانهای توسعهیافته که شهروندان آن رفاه بیشتری دارند کار کودکان کمرنگتر است. لازم به ذکر است که از میان کودکانی که کار میکردند ۷۴ درصد متعلق به مناطق روستایی استانها و فقط ۲۶ درصد شهرنشین محسوب میشدند، بنابراین به نظر میرسد که بستر انجام کار برای کودکان در روستاها فراهمتر است.
کودکان کار، فرزندان خانوادههای کم سواد
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که حدود ۶۴ درصد از کودکان کار دارای سرپرستهای فاقد سواد هستند. این در حالی است که ۲۸ درصد سرپرستهای آنها دارای تحصیلات ابتدایی، ۶.۶ درصد دارای تحصیلات راهنمایی و فقط ۱.۴ درصد سرپرستهای کودکان کار دارای تحصیلات متوسطه هستند. از مطالب مطرح شده چنین استنتاج میشود که میان تحصیلات والدین و احتمال کار کودک رابطه مستقیم وجود دارد، به این معنی که اولیایی که تحصیلات بالاتری دارند، مانع کار کودکان خود میشوند.
کارگری، پیشه کودکان کار
نتایج بررسیهای این پژوهش تایید کرد که تمامی کودکان کار به کارگری مشغول هستند. از این میان ۳۰ درصد به عنوان کارگر بخش کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری شناخته میشوند، ۲۰ درصد کارگر بخش صنعت و مابقی نیز به عنوان کارگر در بخشهای ساختمان، فروشندگان خیابانی و کارگر موسسات مختلف اقتصادی مشغول بهکار هستند.
سرپرستان کودکان کار غالبا مرد هستند!
بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش ۹۲ درصد از کودکان کار، دارای خانوادههای مرد سرپرست هستند و تنها ۸ درصد از آنها متعلق به خانوادههای زن سرپرست هستند.
نتایج این پژوهش همچنین نشان داد که کودکان هر قدر فرصت مطالعه و کسب علم از طریق مدرسه داشته باشند همانقدر احتمال کار کردن در آنها ضعیف میشود. چنانچه دادههای کمی این پژوهش نشان داد که ۹۲ درصد از کودکان کار فاقد تحصیلات هستند، لذا به امر آموزش در جهت افزایش توانمندی کودکان و برای پذیرش کارهای تخصصیتر در سن مقبول ضروری به نظر میرسد.
کودکان کار والدین سالخورده دارند
نتایج بررسیهای این پژوهش همچنین نشان داد که اغلب والدین کودکان کار و خیابان، سالخورده و دچار تعدد فرزند بودند.
بنا برآنچه گفته شد استنتاج میشود که خانواده و توانمندی آن مهمترین نقش را در رشد و اعتلای فرد و پرورش او بازی میکند، لذا کوکان کار و خیابان در وهله اول قربانی شرایط خانوادگی خود هستند.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼