تربیت کودک مستقل، بد نیست بدانید
به جای اینکه به کودک بگویید چه بکند، به او کمک کنید راه هایی برای رسیدن به احساس قدرت شخصی و استقلال پیدا کند.
روزنامه کارگزاران: کودکان زیر سه سال، برخلاف نظر اکثر والدین، معنای «نه» را درک نمی کنند. درک کامل «نه» نیز به صورتی ناگهانی پس از رسیدن به سن سه سالگی دست نمی دهد.
این مسئله در واقع «رشدی» و «مرحله ای» است. «نه» مفهومی انتزاعی است که در مسیری مخالف نیاز رشدی کودک خردسال برای کشف دنیای اطراف و نیز توسعه حس استقلال وی حرکت می کند.
کودک شما ممکن است «بداند» که شما نمی خواهید او کاری را انجام دهد. حتی ممکن است بداند که اگر آن کار را انجام دهد، واکنشی عصبی از سوی شما دریافت خواهد کرد. اما نمی تواند دلیل مخالفت شما را درک کند. پس چرا پیش از اینکه کاری را که مخالف آن هستید انجام دهد، اول به شما نگاه می کند؟
حدود سن یک سالگی، کودک وارد مرحله «خودم این کار را انجام می دهم» می شود. این موقعی است که حس استقلال را در برابر تردید و خجالت در خود توسعه می دهد. از دو سالگی تا آستانه شش سالگی حس ابداع و قوه ابتکار در برابر حس خطا در کودک رشد می یابد.
بدین معنا که کشف و تجربه در واقع وظیفهٔ رشدی آنان است. می توانید تجسم کنید چقدر برای کودکان عجیب و گیج کننده است که بخاطر کاری که به صورت رشدی و غریزی برای آن برنامه ریزی شده اند، تنبیه شوند؟ آیا باید از دستورات و خواسته های والدین خود پیروی کنند یا از حس بیولوژیک خود برای توسعه استقلال و کشف جهان اطراف؟
توجه به مراحل رشد کودک بدین معنا نیست که به کودک اجازه دهیم هرکاری می خواهد انجام دهد. بلکه توضیح می دهد چرا روش های جلب همکاری کودک به جای تنبیه، باید مهربانانه و در عین حال محکم باشد. شخصیت کودک در این زمان شکل می گیرد.
اگر روش انجام کارها را با احساس گناه، خجالت و تنبیه به کودک آموزش دهید، در واقع وضعیتی دلسردکننده برای کودک ایجاد می کنید که حتی در بزرگسالی نیز تغییر آن برای وی دشوار خواهد بود. برای کمک به کودک نوپا در توسعه استقلال خود به جای تردید و خجالت و نیز برای کمک به کودک دو تا هفت ساله در توسعه قوهٔ ابتکار به جای احساس گناه، روش های زیر را امتحان کنید :
۱) اگر هنگام بروز مشکل یا مسئله ای داد می زنید، جیغ می کشید یا سخنرانی می کنید، از این کارها دست بکشید. همه این روش ها نوعی بی احترامی به کودک و تشویق احساس تردید، خجالت و گناه در آینده برای کودک است.
۲) به جای اینکه به کودک بگویید چه بکند، به او کمک کنید راه هایی برای رسیدن به احساس قدرت شخصی و استقلال پیدا کند. مثلا از او بپرسید؛ خب، به نظر تو بعد چکار باید کرد؟
۳) وقتی از کودک درخواستی دارید با احترام رفتار کنید. انتظار نداشته باشید وقتی از کودک کاری را خواسته اید به سرعت کار قبلی خود را کنار بگذارد و کار شما را انجام دهد.
مثلا از او بپرسید؛ «می تونی این کار را پنج دقیقه یا ده دقیقه دیگه برای من انجام دهی؟» حتی اگر مطمئن نیستید کودک منظور شما را به طور کامل درک کند، به خودتان آموزش دهید با ایجاد حق انتخاب برای کودک به جای دستوردادن به وی احترام بگذارید.
۴) انتخابی به کودک دهید که مستلزم کمک و مداخله وی باشد. مثلا از او بپرسید؛ « دوست داری کمک من کیفم رو به داخل ماشین ببری یا به من کمک کنی ماشین را روشن کنیم؟» «وقتی رسیدیم خونه چیکار کنیم؟ اول چیزایی که خریدیم ببریم تو آشپزخونه یا بریم باهم کتاب قصه بخونیم؟»
۵) در برخورد با کودک خردسالی که هنوز نمی تواند حرف بزند، لازم است به جای اینکه به او بگوییم چکار نباید بکند، به او نشان دهیم چه کارهایی می تواند بکند. مثلا دست او را بگیریم و به محلی که می تواند در آن بازی کند ببریم، یا به او نشان دهیم با چه چیزهایی می تواند سرگرم شود.
۶) از حس شوخ طبعی خود استفاده کنید؛ «حالا آقا غوله داره میاد این پسر کوچولوی حرف گوش نکن رو بگیره! وایسا که اومدم!»
۷) وقتی کودک به خاطر ناتوانی در کاری گریه می کند، با او همدلی کنید. نه اینکه به او اجازه دهید آن کار را انجام دهد، یعنی او را درک کنید. بچه را بغل کنید، او را ببوسید و مثلا بگویید : « تو الان واقعا ناراحت هستی. می دونم دلت می خواد تادیروقت بیدار بمونی، اما باید بری بخوابی.» بعد بگذارید کودک گریه کند و پیش از آنکه اقدام دیگری انجام دهید، احساسات خود را نشان دهد.
۸) بچه ها معمولا می فهمند چه وقت جدی هستید و چه وقت نیستید. حرفی را نزنید مگر اینکه واقعا در آن جدی باشید، و آن را با احترام بگویید. آن کار را با جدیت و نیز احترام دنبال کنید و سعی کنید زیاد از کلمات استفاده نکنید. باز هم این روش نوعی هدایت دوباره است و به جای تنبیه، به کودک «نشان» می دهد چه کاری می تواند انجام دهد.
۹) برای کارهایی که روزانه تکرار می شوند، نظمی قرار دهید مثل ساعت بیدار شدن از خواب، ساعت رفتن به رختخواب، وقت شام، وقت خرید و غیره. از کودک بپرسید؛ «خب، حالا وقت چیه ...؟»
۱۰) بدانید که گاه لازم است پیش از آنکه کودک از نظر رشدی، آمادگی درک چیزی را داشته باشد، آن را بارها و بارها به کودک یاد دهید یا برای او توضیح بدهید. صبور باشید.
حرف را به حداقل برسانید و عمل را به حداکثر. رفتار کودک را به خود نگیرید. فکر نکنید او می خواهد شما را عصبانی کند یا از کوره در ببرد. در این موقعیت، بزرگسال و عاقل باقی بمانید، و کاری را که باید انجام شود بدون تولید احساس گناه یا خجالت در کودک انجام دهید.
۱۱) بدانید که دیدگاه شما تعیین می کند که آیا میدان جنگ ایجاد می کنید یا فضایی مهربان و مطمئن که در محدودهٔ مرزهای آن کودک می تواند به کشف و تجربه بپردازد.
وظیفه شما این است که خود را در مقام مربی ببینید و به کودک کمک کنید یاد بگیرد کارها را چگونه انجام دهد و موفق شود. شما همچنین مشاهده کننده ای هستید که می خواهید بدانید کودکتان به عنوان یک انسان منحصربه فرد کیست.
هرگز توانایی های کودک خود را دست کم نگیرید. از سوی دیگر، هنگامی که فرصت ها و فعالیت های تازه ای را برای کودک خود به وجود می آورید، به دقت او را زیر نظر بگیرید و ببینید به چه چیزهایی علاقه مند است، چه کارهایی را می تواند انجام دهد، و در انجام چه کارهایی به کمک شما نیاز دارد.
در این سن، ایمنی از مسائل بسیار مهم است، و وظیفه شما این است کودک خود را از خطرات حفظ کنید بدون اینکه ترس های شما او را دلسرد کند. به همین دلیل، نظارت و مراقبت، همراه با مهربانی و محکم بودن در هنگام راهنمایی یا آموزش کودک از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
آزمایشهایی برای رشد ذهنی
فعالیت های زیر، رشد ذهنی و هوشی کودک را نشان می دهند و به والدین کمک می کنند بفهمند چرا کودکان بعضی از مفاهیم را درک نمی کنند؛
۱) دو تک گل بردارید و آنها را مانند توپ گرد شکل دهید. از کودک سه ساله بپرسید آیا آنها یک اندازه هستند. اندازه توپ ها را با اضافه کردن گل تغییر دهید تا اینکه کودک بگوید آنها با هم یک اندازه اند. سپس جلوی چشم کودک یکی از توپ های گلی را با دست خرد کنید. بعد از وی بپرسید آیا هنوز هم یک شکل هستند.
۲) دو لیوان هم اندازه پیدا کنید که یکی از آنها بلند و باریک باشد و دیگری کوتاه و پهن. از کودک بپرسید کدامیک بزرگتر است. سپس لیوان ها را کم کم از آب پر کنید.
بعد آب لیوان باریک و بلند را در لیوان کوتاه و پهن خالی کنید. باز هم از او بپرسید کدام لیوان بزرگتر است. کودک پنج ساله می تواند به شما بگوید که لیوان ها یک اندازه هستند و چرا.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼