برای افزایش اعتماد به نفس کودکان چه باید کرد؟
پایه و اساس تندرستی و کلید اصلی برای دستیابی به موفقیت در بزرگسالی، به پرورش اعتمادبه نفس در دوران کودکی برمیگردد.
مجله موفقیت: پایه و اساس تندرستی و کلید اصلی برای دست یابی به موفقیت در دوران بزرگسالی، به پرورش اعتمادبه نفس در دوران کودکی برمی گردد. در تمامی سنین شما هر طور در مورد خود تصور کنید، به همان صورت رفتار خواهید نمود.
اعتمادبه نفس بالا در کودکان سبب می شود که سلامت روحی و شادی روزافزون در زندگی آنها تضمین گردد.
پایه و اساس تندرستی و کلید اصلی برای دست یابی به موفقیت در دوران بزرگسالی، به پرورش اعتمادبه نفس در دوران کودکی برمی گردد. در تمامی سنین شما هر طور در مورد خود تصور کنید، به همان صورت رفتار خواهید نمود.
به مواقعی فکر کنید که بسیار سرحال هستید و در مورد خود احساس خوشایندی دارید. به طور وضوح درخواهید یافت که در مورد دیگران نیز همین احساس را داشته و با آنها رفتار مناسبی دارید.
اعتمادبه نفس تصویری است که انسان از خود دارد.
اگر کودک در آئینه نگاه کند و به همان شخصی که در آئینه می بیند، عشق بورزد و در درون خود نیز احساس راحتی کند، قطعاً چنین کودکی در کارها موفق تر بوده و به خود به اندازه کافی عشق می ورزد. والدین تنها کسانی هستند که در مراحل اولیه رشد کودک چنین حسی را در او پرورش خواهند داد.
تصویر خوب از خود نداشتن اغلب منجر به مشکلات رفتاری می گردد.
بسیاری از مشکلات رفتاری به این علت است که والدین برای خود و فرزندانشان هیچ گونه ارزشی قائل نیستند. چرا وقتی با بعضی افراد هستید، خوشحالید در حالی که با برخی دیگر این احساس را ندارید؟ تمامی این موارد به این واقعیت برمی گردد که افراد چگونه برای خود و اطرافیانش ارزش قایلند. این امر را می توان در مدرسه، محل کار، و یا حتی در ازدواج نیز مشاهده نمود.
برای خود ارزش قائل شدن به معنای خودشیفتگی و مغرور بودن نیست.
برای خود ارزش قائل شدن بدان معناست که انسان نقاط ضعف و قوت خود را بشناسد و از داشته های خود لذت برده و نقاط ضعفش را تقویت بخشد.
همواره به خاطر داشته باشید که همان احساسی را که در مورد خود دارید، به دیگران یز انتقال داده و در چگونگی رفتار شما با آنان تأثیر به سزائی خواهد داشت. یکی از ضروری ترین نکات مهم در امر تربیت، افزایش اعتمادبه نفس در کودکانتان خواهد بود.
در طول زندگی، کودکانتان با افرادی با روحیه مثبت و منفی بسیاری مواجه خواهند شد. والدین بایستی کاری کنند که فرزندان بیشتر با اشخاص مثبت و سازنده برخورد کرده و در هنگام رویاروئی با فرد منفی آموزش لازم را نیز به آنان بدهند.
۱. با عشق و علاقه کودک خود را تربیت نمائید.
خود را به جای کودکی بگذارید که در دستان پرمهر و محبت والدینش بزرگ می شود، لباس هایش به طور مرتب عوض شده و به گریه هایش پاسخ داده می شود. در این حالت شما چه احساسی خواهید داشت؟ این کودک احساس می کند که دیگران به او عشق می ورزند و او فرد بسیار باارزشی است.
اگر شما به طور مداوم مورد تحسین و تمجید قرار بگیرید، آیا آن روز، روزی استثنائی برای شما نخواهد بود. احتمالاً شما در آن روز تصور می کنید که یک ملکه هستید و دقیقاً به همان ترتیب با دیگران برخورد می کنید. چنین کودکی برای خود ارزش بسیاری قائل خواهد بود و به تمامی وجودش عشق می ورزد.
پاسخ به احتیاجات کودک سبب می شود که او احساس کند فرد باارزشی است. به عنوان مثال، هنگامی که کودک گرسنه است و یا نیاز به آرامش دارد و والدین به طور مداوم به او رسیدگی می کنند. (این عمل شاید هزاران بار در طول یک سال اول زندگی او تکرار شود.)
کودک این طور برداشت می کند که: همواره فردی وجود دارد که به حرف های من گوش دهد. بنابراین من ارزشمندم. در این مرحله است که شخصیت کودک شکل خواهد گرفت. البته شما همواره قادر نیستید که به نیازهای کودکتان به طور سریع پاسخ دهید. مسلماً روزهائی وجود دارد که شما بی حوصله اید. کودک به مرور زمان متوجه این تغییرات خواهد شد.
هر چه کودک بزرگ تر شود باید فرا گیرد که چگونه با این نوع تغییرات خود را هماهنگ سازد. پی بردن به این نکته در زندگی او بسیار حائز اهمیت است. همین که او در زندگی احساس کند که شما همواره در کنار او هستید، برای او بسیار خوشایند خواهد بود. اگر با کودکانی که دارای خواسته های زیاد هستند، با عشق و علاقه برخورد کنید، مسلماً اعتمادبه نفس را در این کودکان افزایش خواهید داد. زیرا این کودکان در معرض خطر بیشتری قرار دارند. با برخورد صحیح با این نوع بچه ها، شما به طور وضوح شاهد پیشرفت آنها خواهید شد.
کودکی که همواره به خواسته هایش توجه می شود، می داند در زندگی چه می خواهد. در صورتی که کودکی که اصلاً به او توجه نمی شود، در زندگی سردرگم خواهد بود. زیرا او احساس می کند که خواسته های او بی ارزش بوده و در زندگی چیزی وجود ندارد که او بتواند به آن دست یابد. در نهایت، خود را فاقد ارزش می پندارد.
تربیت در دو سال اولیه زندگی بسیار مهم است زیرا مغز کودک در این دوران رشد بسیاری دارد. در این دو سال است که الگوهای رفتاری و ذهنی کودک نقش می بندد. حال، اگر ذهن کودک در این دوران مملو از احساسات خوب و مثبت باشد، بنابراین، او در آینده دارای شخصیتی سالم و کامل خواهد شد. کودکانی که در خانواده هائی رشد می یابند که به آنها اهمیت داده شده و با محبت بزرگ شده اند، در بقیه عمر خود نیز سعی می کنند، احساس باارزش بودن را در خود حفظ نمایند.
زیرا این احساس را در بیشتر اوقات زندگی خود تجربه کرده اند. حال اگر به مدت کوتاهی نیز دچار مشکل گردند، به راحتی قادر خواهند بود، آن را ترسیم نمایند. این چنین کودکانی، اگر چندین بار هم به زمین بخورند، باز برمی خیزند و از ابتدا شروع می کنند.
حال اگر شما فرزند خود را با عشق و علاقه تربیت نکرده اید، چه کاری می توانید انجام دهید؟ زیاد سخت نگیرید بچه ها انعطاف پذیرند، در ضمن هیچ گاه برای ساختن شخصیت فرزندتان دیر نخواهد بود. اگر فرزندتان را به خوبی بشناسید و از دیدگاه او به قضایا نگاه کنید، به او کمک خواهید کرد که هر چه سریع تر به خودش اعتماد پیدا کرده و بعد از مدتی احساس ارزشمندی نیز در او تقویت گردد. مطمئن باشید که هر چقدر زودتر این کار را انجام دهید، پایه های شخصیتی او را محکم تر بنا نهاده اید.
۲. اعتمادبه نفس خود را تقویت کنید.
برای تربیت فرزندتان، در ابتدا شما بایستی خود را از لحاظ روحی درمان نمائید. اگر شما در گذشته مشکلاتی داشته اید و همین امر در تربیت فرزندتان تأثیر گذاشته، با یک روانشناس ملاقات کرده و از او یاری بطلبید تا هر چه سریع تر به آرامش دست یابید.
مشکلات گذشته خود را برطرف سازید.
اعتمادبه نفس در کودکان امری موروثی نبوده و تنها از محیط اطراف خود کسب می گردد. در هر نسلی یک سری خصوصیات تربیتی خاص از قبیل ترس و عصبانیت، مشاهده می شود. والدین همواره با بچه های خود طوری رفتار می کنند که دوست داشتند در دوران کودکی شان با آنها همان طور برخورد می شد. اگر شما از کمبود اعتمادبه نفس رنج می برید و این امر را به دلیل تربیت پدر و مادرتان می دانید، بنابراین به فکر اصلاح رفتار خود باشید، و از الگوهای نادرست قبلی پیروی نکنید. حال این آزمایش ساده را انجام دهید:
از کارهائی که والدین تان انجام دادند تا شما اعتمادبه نفس پیدا کنید، لیستی تهیه نمائید.
از کارهائی که والدین تان انجام دادند تا اعتمادبه نفس در شما از بین برود، لیستی تهیه نمائید.
حال برای تربیت فرزندتان همان کارهائی را انجام دهید که والدین شما برای تقویت اعتمادبه نفس تان انجام دادند و بقیه را فراموش کنید. اگر این عمل برایتان دشوار است از یک متخصص کمک بگیرید. مطمئن باشید این کار به نفع هر دوی شما خواهد بود.
تمامی تقصیرها را به گردن والدین خود نیندازید. والدین شما تا حدی که در توان داشته اند، برای شما زحمت کشیده اند. یادم می آید که یک بار مادربزرگی به مادری می گفت که من برای تو یک مادر بسیار خوب بودم و تمامی مواردی که دکتر به من می گفت در مورد تو اجراء می کردم.
ولی مادر احساس می کرد تمامی مشکلاتی را که با آن دست و پنجه نرم می کند، ناشی از تربیت خشن مادرش بوده است. من به او گفتم که به هیچ عنوان مادر خود را سرزنش نکند، زیرا تربیت در آن دوران به آن شکل بوده است و اکثر افراد از آن روش تربیتی استفاده می کردند. در حالی که امروزه روش تربیتی مادران بسیار راحت تر شده و خود برای کودکشان یک متخصص می باشند.
آئینه وجودتان را تمیز کنید.
شما به عنوان یک پدر و مادر خوب و شایسته باید همواره مراقب رفتار خود با کودکتان باشید. زیرا ناراحتی مستقیم شما مستقیماً به فرزندتان منتقل می شود. کودک، شما را مانند یک آئینه می بیند و تمامی اعمال شما را درونی می سازد.
اگر شما نگران و مضطرب باشید، هرگز قادر نخواهید بود، احساسات خوبی را به فرزندتان منتقل سازید. در سال های اولیه رشد، کودک همان تصویری را از خود دارد که مادر از خود دارد. شما چه تصویری را به کودک خود منعکس می سازید؟ مطمئن باشید که کودکان، ناخشنودی شما را مستقیماً به خود ارتباط می دهند و آنها نیز از زندگی خود لذت نخواهند برد.
بنابراین، اگر شما افسرده و یا مضطرب هستید، پیش از آن که این حالت به فرزندتان منتقل گردد، از متخصصان کمک بطلبید.
در این جا به اظهارنظر مادری توجه می کنیم که می گفت: "هنگامی که کودک هفتم من به دنیا آمد، من هنوز ۲ کودک نوپای دیگر داشتم و ۴ بچه بزرگ تر. شما می توانید تصور کنید که من در چه وضعیتی بودم، فشار عصبی کاملاً در چهره من نمایان بود و به هیچ عنوان فرد شاد و خوشحالی نبودم.
خوشبختانه به زودی متوجه شدم که چه اندازه این رفتار نامناسب من بر روی بچه ها اثر گذاشته است. بنابراین تصمیم گرفتم از فرد متخصصی کمک بگیرم و آئینه وجودم را جلا بخشم. زیرا اصلاً مایل نبودم که بچه هائی تربیت کنم که خود را قبول نداشته و برای خود ارزشی قائل نباشند."
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼