طلاق و جدایی والدین، بهترین راه حل؟
واقعیت شیفته احساسهای لحظهای و خطاهای شناختی ما نمیشود، واقعیت بیچون و چرا خودش را به سرنوشت انسان تحمیل میکند.
هیچ وقت تصمیمهای تکانهای بهترین انتخاب ها نیستند. برای همه ما زمانهایی در زندگی پیش می آید که تصمیم کودکانه و نپخته میگیریم، به راحتی عطای یک رابطه را به لقایش میبخشیم و چشممان را روی همه چیز میبندیم؛ همه خاطرهها، خوبیها، لحظههای خوش با هم بودن و واقعیت ریز و درشت. فقط میخواهیم «راحت شویم»! همه مشکلات را به طرف مقابل نسبت میدهیم و فکر میکنیم با طلاق همه چیز به صورت معجزهآسایی حل میشود، عالمی دیگر ساخته میشود و ما هم آدمی دیگر میشویم! در حالی که واقعیت شیفته احساسهای لحظهای و خطاهای شناختی ما نمیشود. واقعیت بیچون و چرا خودش را به سرنوشت انسان تحمیل میکند، چه آن را بپذیریم چه انکارش کنیم.
مولانا در یکی از غزلهایش چه خوش گفته است: «گر گریزی بر امید راحتی / آن طرف هم پیشت آید آفتی». باید بپذیریم که در این کره خاکی برای ما انسانهای معمولی معجزهای وجود ندارد. خیلی وقتها بهتر است به جای فرار از مشکلات با آنها جسورانه رویارو شویم، چشمانمان را در چشم مشکلات بدوزیم و از آنها نترسیم. زندگی جنگ است و معمولا در جنگ فرار شایسته نیست. البته درست است که گاهی طلاق بهترین راه حل است، اما فقط «گاهی».
همیشه باید به این تصمیم شک و آن را دوباره و چندباره ارزیابی کرد. به زبان خودمانی طلاق چیز خوبی نیست. هزار و یک مشکل ناشناخته و پیش بینی نشده به همراه می آورد. اطمینان دارم بیشتر افرادی که طلاق گرفته اند، ته دلشان پشیمان هستند. از مشکلاتی راحت شدهاند اما به دام مشکلات بیشتری افتادهاند. افراد بسیار کمی هستند که واقعا از طلاقشان احساس رضایت درونی دارند. همیشه نقطه تاریکی در گوشهای پنهانی از ذهنشان وجود دارد. حتی آنهایی که ازدواج دوم موفق داشتهاند، باز هم از افکار مزاحم مربوط به طلاق در امان نیستند. یکی از شیوههای درست حل مساله در زمانهای بحرانی که قضاوت ما مختل شده است، «تصمیمگیری پلکانی» است.
بهتر است پیش از طلاق رسمی برای مدتی «جدایی موقت» داشته باشید. این جدایی موقت تا حد زیادی شما را با واقعیت طلاق مواجه می کند. این جدایی موقت باید شرایطی داشته باشد که هر 2 نفر آن را بپذیرند. زمان آن باید از پیش تعیین شده باشد. این زمان نباید خیلی کم یا خیلی زیاد باشد. به نظر می رسد 3 تا 6 ماه زمان مناسبی است. در مورد محل زندگی در این دوره باید بین 2 نفر توافق شود؛ اینکه چه کسی به جای دیگری برود لازم است مورد توافق هر 2 نفر باشد. در این مدت در مورد کارهای ضروری مانند مسائل مربوط به بچهها یا مسائل مالی با هم در رابطه باشید. یکی از توافق های مهم در این دوره تعهدمندی است. وارد شدن در یک رابطه عاطفی دیگر در زمان جدایی موقت اشتباه و آسیب رسان است. در زمانی که دوران جدایی موقت را سپری میکنید، به جای اینکه خیال پردازی کنید که «حالا خودش می فهمد اشتباه کرده و دلش برایم تنگ می شود و برمی گردد» از فرصت استفاده و رفتارهای خودتان را دوباره ارزیابی جدایی موقت از مشاوره های تخصصی بهره مند شوید. حمایت خانواده ها در 2 طرف باید بدانند جدایی موقتی به معنای «قهر» یا «سازش ناپذیری» نیست بلکه شیوه ای پخته برای حل بحران های
زناشویی است. ای کاش در قانون حمایت خانواده پیش بینی می شد که هر زوجی که تصمیم به طلاق قانونی دارند، موظف باشند یک دوره چند ماهه جدا از هم زندگی کنند و در صورتی که پس از آن همچنان اصرار به طلاق داشتند، دادگاه حکم طلاق را صادر می کرد. باز هم به زبان خودمانی تاکید می کنم طلاق چیز خوبی نیست.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼