حسین عابدینی بازیگر، درمورد کودکی اش می گوید
در زندگی هر کسی ممکن است اتفاقات زیادی بیافتد اما بعضی از اتفاقات بسیار عجیب هستند. او در کودکی مجبور بوده کار کند ولی بعدها با تلاش زیاد توانسته به دانشگاه سینما راه پیدا کند.
نی نی بان: در زندگی هر کسی ممکن است اتفاقات زیادی بیافتد اما بعضی از اتفاقات بسیار عجیب هستند مثل زندگی حسین عابدینی که در کودکی مجبور بوده کار کند ولی بعدها با تلاش زیادی که داشته توانسته به دانشگاه سینما راه پیدا کند. عابدینی در فیلم هایی مثل پدر،باران و کیش و مات بازی داشته است و حالا هم که با بازی در سریال گذر از رنج ها مهمان خانه هایمان شده و همین بهانه باعث شد که به سراغش برویم تا از کودکی اش برایمان بیشتر بگوید.
- کودکی شما چه رنگی بود؟
خاکستری
- این همان رنگی بود که دوست داشتید ؟
قطعا خیر
رنگ دلخواهتان چه بود؟
دوست داشتم سفید باشد مثل بال فرشته ها اما نبود.
ناکامی بزرگ دوره کودکی شما چه بود؟
خیلی چیزها از داشتن اسباب بازی های مختلف گرفته تا سفرهای دور و دراز
- بهترین دوست کودکی شما؟
بهرام که هم محلی ای و البته یکی از فامیل هایمان بود
- در وسایل شخصی شما چه چیزی از کودکی تان باقی مانده؟
عکس های دوران کودکی
- باارزش ترین اسباب بازی شما چه بود؟
یک توپ پلاستیکی
- کدام معلم دوران کودکی را هرگز از خاطر نمی برید؛ چرا؟
معلمی داشتم به نام آقای سلیمانی که از اول ابتدایی تا پنجم معلمم بود وبسیار حق بر گردنم دارد.
دوست داشتید جای کدام شخصیت کارتونی بودید؟
مرد عنکبوتی
چه اتفاقی در دوران کودکی حرص شما را بیشتر در می آورد؟
این که چرا نمی توانستم درس بخوانم و به اجبار کارگری می کردم در حالی که همه بچه ها به مدرسه می رفتند البته خوشبختانه پس از سالها توانستم دوباره به مدرسه بروم.
- اگر قرار باشد یکی از عکس های کودکی تان را انتخاب کنید؟
همه آن ها را دوست دارم.
- اگر به دوران کودکی برگردید کدام غذای مادرتان را هوس می کنید؟
کوفته تبریزی که غذای مخصوص آذری ها است.
خوب عیدی می گرفتید یا نه؟
نه
چه کسی از همه بیشتر به شما عیدی می داد؟
پدر و مادرم
- عیدها، منتظر بودید اول خانه چه کسی بروید و چرا؟
عمو ودایی چون می توانستم با بچه هایشان حسابی بازی کنم.
- دوست داشتید کودک امروز باشید یا همان روزگار؟ چرا؟
کودک دیروز چون آن موقع ها با همه کمبودهایش خیلی خوب بود.
- در بازی های کودکی بیشتر زورگو بودید یا مظلوم واقع می شدید؟
نه چون بچه شیطانی بودم بیشتر زور می گفتم.
وقتی بچه بودید دوست داشتید در آینده چه کاره شوید؟
یک راننده وبسیار هم دوست داشتم یک ماشین مد بالا از خودم داشته باشم.
بچه خوش قولی بودید یا زیر قولتان می زدید؟
نه متاسفانه خیلی خوش قول نبودم.
- کدام کار خرابی دوران کودکیتان یادتان مانده؟
یک بار در بازی با سنگ سر دوستم را شکستم که حسابی باعث ترسم شده بود.
- مسافرت مورد علاقه تان در کودکی چه بود؟ چرا آنجا را دوست داشتید؟
شمال چون خیلی زیبا بود
- اگر بچه ای شمارا اذیت می کرد خودتان باهاش طرف می شدید یا به مادر و پدرتان می گفتید؟
نه خودم با او طرف می شدم.
- دوست خیالی هم داشتید؟
نه نداشتم.
دوست داشتید کدام روز طولانی ترین روز زندگی تان باشد؟
وقتی مقابل دوربین مجید مجیدی بازی می کردم.
ازآب می ترسیدید یا آب بازی را دوست داشتید؟
نه خیلی آب بازی را دوست داشتم.
- قایق درست کردن را بیشتر دوست داشتید یا موشک درست کردن را؟
موشک درست کردن را بیشتر می پسندیدم.
- اگر همبازی شما گناهی نکرده را مثل شکستن یک ظرف به گردن تان می انداخت عکس العمل شما چه بود؟
معمولا آن لحظه به رویش نمی آوردم.
- شبها برایتان قصه می خواندن یا خودتان به خواب می رفتید؟
نه آن موقع این چیزها مد نبود و ما خودمان می خوابیدیم.
- کلا کودکی لذت بخش تر بود یا بزرگسالی؟
نمی دانم انتخابش سخت است.
نظر شما درباره تک فرزندی؟
خوب نیست چون همراه با تنهایی است.
- نظر شما درباره بی حوصلگی پدر و مادرهای مدرن؟
به نظرم خودشان در نهایت ضرر خواهند کرد.
نظر شما درباره بچه های طلاق؟
آن ها گناهی ندارند ولی قربانی می شوند.
اگر تمایل دارید مصاحبه های بیشتری را که نی نی بان از چهره ها تهیه کرده بخوانید، به بخش «نی نی بان و چهره ها» در صفحه اول سایت بروید یا اینجا را کلیک کنید.
برای ارسال نظر کلیک کنید
▼