دبرنا یا دبلنا، بازی های دورهمی (۱)
هنوز کسی نمی داند اسم دقیقش «دبرنا» است یا «دبلنا» اما با این وجود در شکل برگزاری اش اختلافی بین علمای فن نیست؛ هر کسی چهارتا کارت چهارخانه دارد که ...
بازی های ساده اما هیجان انگیزی هستند که فقط به یک فقره کاغذ و قلم نیاز دارند تا کارتان را راه بیندازند؛ کاغذها گاهی زمین بازی هستند و گاهی هم جایی برای پیاده کردن محتویات مغزتان. با هم مروری داریم بر چند بازی لذت بخش و ساده.
دوز
به صف صف!
به قول فرنگی ها «ایکس - او»؛ یک بازی دو نفره که فقط یک کاغذ و قلم لازم دارد. در کلاسیک ترین شکل ماجرا، در یک صفحه جدولی ۳ در ۳ می کشید و هر یک از طرفین یکی از علامت های ضربدر یا دایره را برای خودشان انتخاب و تلاش می کنند یکی از ردیف های افقی، عمودی یا قطری را از آن خودشان کنند.
در کل خانوادگی ماجرا هم می توانید سه مستطیل تو در تو بکشید و با چهار خط قطری گوشه هایش را به هم وصل کنید. وسط اضلاع هم باید به هم وصل شوند. دو رقیب این بار به جای خودکار، باید نخود و لوبیا به عنوان مهره دستشان بگیرند تا به نوبت روی زمین بازی بگذارند و بالاخره یکی بتواند مهره هایش را روی یک خط کنار هم به صف کند. هر کسی بتواند این کار را انجام بدهد، نوبت بعدی به عنوان جایزه با اوست.
اسم فامیل
ایتوپ!
کلاسیک ترین بازی جمعی مکتوب از زمان مادها تا به حال! تعداد نفرات بازی نامحدود است. فقط به قلم و کاغذ نیاز دارید تا صفحه را برای اسم، فامیل، شهر، کشور، غذا، اشیا و ... ستون بندی کنید. به نوبت هر کسی یک حرف را اعلام می کند و خودش و بقیه شروع می کنند کلمه های مرتبطی را که با آن حرف خاص شروع می شود، زیر ستون ها می نویسند. حضور ذهن و سرعت عمل فاکتورهای برتری در این بازی هستند.
اولین نفری که تمام ستون ها را پر کرد، برگه اش را بالا می گیرد و «استوپ» کشیده و بلندی می گوید و شروع می کند به کولی بازی که «اصغر ننویس، من استوپ گفتم!». شیوه امتیازدهی هم این شکلی است که به جواب های صحیح 5 امتیاز تعلق می گیرد و اگر کسی برای یکی از ستون ها اسمی منحصر بفرد را نوشته باشد که بقیه آن را خالی گذاشته باشند، 10 امتیاز نوش جان می کند. فقط عنایت داشته باشید با گذشت هزار سال از تاریخچه بازی، به کار بردن ژله پلاستیکی برای اشیا و ریواس پلو برای غذا نه تنها امتیاز مثبت ندارد، بلکه این قرون وسطایی ها را باید با امتیاز منفی جریمه کرد. این قالب، سنتی ترین شکل برگزاری بازی است اما اگر می خواهید کمی هیجان و اطلاعات به روزتر را قاطی بازی کنید، می توانید بازی را مثلا در ژانر سینما برگزار کنید و سرستون هایتان را اسم فیلم، کارگردان، بازیگر و ... بگذارید. اسم فامیل سرعتی هم یکی از آپشن های موجود است.
منچ و مار و پله
نیش بنوش
کلاسیک ترین بازی کودکانه، تعداد نفرات محدودیت ندارد. فقط هر کسی باید مهره ای با رنگ جداگانه داشته باشد تا در صفحه بازی مشخص باشد. صفحه بازی معمولا صد خانه دارد که رنگی رنگی هستند و پر است از نردبان و مار. هر کسی به ترتیب و نوبت تاس می ریزد و به اندازه عددی که گیرش می آید، خانه های جدول را جلو می رود. طبق قانون، اگر شش بیاورد یک دور دیگر هم فرصت تاس ریزی دارد. آن جلوها هم یا یک نردبان انتظارش را می کشید یا نیش یک مار. اگر نردبان باشد، چند پله ای را ترقی می کند و اگر به تور یک مار بخورد، باید راه رفته را برگردد و از چند ردیف پایین تر به بازی ادامه بدهد. لابد در جریان هستید که آن طرف ورق هم، زمین بازی منچ است.
دبلنا
دست به مهره
هنوز کسی نمی داند اسم دقیقش «دبرنا» است یا «دبلنا» اما با این وجود در شکل برگزاری اش اختلافی بین علمای فن نیست؛ هر کسی چهارتا کارت چهارخانه دارد که توی بعضی خانه هایش اعدادی از یک تا 99 نوشته شده. کیسه سفیدی هم هست که تویش مهره هایی در همین بازه وجود دارند.
در هر دور از بازی، به هر کس چند کارت می رسد و یک نفر کیسه را دستش می گیرد و شروع می کند به هم زدن مهره ها. بعد مثلا سه تا مهره را بیرون می کشد و عددش را می خواند. اگر شماره مهره با شماره یکی از خانه های کسی یکی باشد، مهر به او داده می شود تا روی همان خانه بگذارد.
بقیه هم اگر این شماره را داشته باشند، باید با نخودی، لوبیایی چیزی پرش کنند. هر کسی خانه هایش را پر کند، این دست را برده. بعدش کیسه دست به دست می چرخد و همین چرخه ادامه پیدا می کند. همانطور که ملاحظه می فرمایید، دبلنا از معدود بازی هایی است که جرزنی در آن کاری را پیش نمی برد و همه چیز به شانس و اقبال شما برمی گردد. به خاطر هنیم جماعت کثیری هستند که به اصل فلسفه بازی بودن آن شک دارند و از خودشان می پرسند مگر بازی بی کلک و جرزنی هم وجوددارد؟
دوز
به صف صف!
به قول فرنگی ها «ایکس - او»؛ یک بازی دو نفره که فقط یک کاغذ و قلم لازم دارد. در کلاسیک ترین شکل ماجرا، در یک صفحه جدولی ۳ در ۳ می کشید و هر یک از طرفین یکی از علامت های ضربدر یا دایره را برای خودشان انتخاب و تلاش می کنند یکی از ردیف های افقی، عمودی یا قطری را از آن خودشان کنند.
در کل خانوادگی ماجرا هم می توانید سه مستطیل تو در تو بکشید و با چهار خط قطری گوشه هایش را به هم وصل کنید. وسط اضلاع هم باید به هم وصل شوند. دو رقیب این بار به جای خودکار، باید نخود و لوبیا به عنوان مهره دستشان بگیرند تا به نوبت روی زمین بازی بگذارند و بالاخره یکی بتواند مهره هایش را روی یک خط کنار هم به صف کند. هر کسی بتواند این کار را انجام بدهد، نوبت بعدی به عنوان جایزه با اوست.
اسم فامیل
ایتوپ!
کلاسیک ترین بازی جمعی مکتوب از زمان مادها تا به حال! تعداد نفرات بازی نامحدود است. فقط به قلم و کاغذ نیاز دارید تا صفحه را برای اسم، فامیل، شهر، کشور، غذا، اشیا و ... ستون بندی کنید. به نوبت هر کسی یک حرف را اعلام می کند و خودش و بقیه شروع می کنند کلمه های مرتبطی را که با آن حرف خاص شروع می شود، زیر ستون ها می نویسند. حضور ذهن و سرعت عمل فاکتورهای برتری در این بازی هستند.
اولین نفری که تمام ستون ها را پر کرد، برگه اش را بالا می گیرد و «استوپ» کشیده و بلندی می گوید و شروع می کند به کولی بازی که «اصغر ننویس، من استوپ گفتم!». شیوه امتیازدهی هم این شکلی است که به جواب های صحیح 5 امتیاز تعلق می گیرد و اگر کسی برای یکی از ستون ها اسمی منحصر بفرد را نوشته باشد که بقیه آن را خالی گذاشته باشند، 10 امتیاز نوش جان می کند. فقط عنایت داشته باشید با گذشت هزار سال از تاریخچه بازی، به کار بردن ژله پلاستیکی برای اشیا و ریواس پلو برای غذا نه تنها امتیاز مثبت ندارد، بلکه این قرون وسطایی ها را باید با امتیاز منفی جریمه کرد. این قالب، سنتی ترین شکل برگزاری بازی است اما اگر می خواهید کمی هیجان و اطلاعات به روزتر را قاطی بازی کنید، می توانید بازی را مثلا در ژانر سینما برگزار کنید و سرستون هایتان را اسم فیلم، کارگردان، بازیگر و ... بگذارید. اسم فامیل سرعتی هم یکی از آپشن های موجود است.
منچ و مار و پله
نیش بنوش
کلاسیک ترین بازی کودکانه، تعداد نفرات محدودیت ندارد. فقط هر کسی باید مهره ای با رنگ جداگانه داشته باشد تا در صفحه بازی مشخص باشد. صفحه بازی معمولا صد خانه دارد که رنگی رنگی هستند و پر است از نردبان و مار. هر کسی به ترتیب و نوبت تاس می ریزد و به اندازه عددی که گیرش می آید، خانه های جدول را جلو می رود. طبق قانون، اگر شش بیاورد یک دور دیگر هم فرصت تاس ریزی دارد. آن جلوها هم یا یک نردبان انتظارش را می کشید یا نیش یک مار. اگر نردبان باشد، چند پله ای را ترقی می کند و اگر به تور یک مار بخورد، باید راه رفته را برگردد و از چند ردیف پایین تر به بازی ادامه بدهد. لابد در جریان هستید که آن طرف ورق هم، زمین بازی منچ است.
دبلنا
دست به مهره
هنوز کسی نمی داند اسم دقیقش «دبرنا» است یا «دبلنا» اما با این وجود در شکل برگزاری اش اختلافی بین علمای فن نیست؛ هر کسی چهارتا کارت چهارخانه دارد که توی بعضی خانه هایش اعدادی از یک تا 99 نوشته شده. کیسه سفیدی هم هست که تویش مهره هایی در همین بازه وجود دارند.
در هر دور از بازی، به هر کس چند کارت می رسد و یک نفر کیسه را دستش می گیرد و شروع می کند به هم زدن مهره ها. بعد مثلا سه تا مهره را بیرون می کشد و عددش را می خواند. اگر شماره مهره با شماره یکی از خانه های کسی یکی باشد، مهر به او داده می شود تا روی همان خانه بگذارد.
بقیه هم اگر این شماره را داشته باشند، باید با نخودی، لوبیایی چیزی پرش کنند. هر کسی خانه هایش را پر کند، این دست را برده. بعدش کیسه دست به دست می چرخد و همین چرخه ادامه پیدا می کند. همانطور که ملاحظه می فرمایید، دبلنا از معدود بازی هایی است که جرزنی در آن کاری را پیش نمی برد و همه چیز به شانس و اقبال شما برمی گردد. به خاطر هنیم جماعت کثیری هستند که به اصل فلسفه بازی بودن آن شک دارند و از خودشان می پرسند مگر بازی بی کلک و جرزنی هم وجوددارد؟
منبع:
همشهری جوان
نظر کاربران
سلام...امیدوارم فعالیت در سایت داشته باشی و جواب من را بدهید
بر بازی دبلنارد من 99 تا مهره داشتم که الان 88 تاست و کارت هایم هم چندتایش گم شده اند و الان ۲۳ تاست .... بنظرتون میتونیم با این تعداد بازی کنیم ...